ناموس خدا


اي دختر عقل و خواهر دين

وي گوهر درج عزّ و تمكين

عصمت شده پاي بند مويت

اي علم و عمل مقيم كويت

اي ميوه شاخسار توحيد

همشيره ماه و دخت خورشيد

وي گوهر تاج آدميّت

فرخنده نگين خاتميّت

شيطان به خاطب «قُمْ» براندند

پس تخت تو را به قم نشاندند

كاين خانه بهشت و جاي حوّاست

ناموس خداي جايش اينجاست

اندر حرم تو عقل مات است

زين خاك كه چشمه حيات است

جسمي كه در اين زمين نهان است

جاني است كه در تن جهان است

اين ماه منير و مِهر تابان

عكسي بود از قم و خراسان

ايران شده نوربخش ارواح

مشكاة صفت به اين دو مصباح

از اين دو حرم دلا چه پرسي

حق داند و وصف عرش و كرسي

هر كس به درت بيك اميدي است

محتاج تر از همه «وحيدي» است(1)

پاورقي

1) كريمه اهل بيت علي اكبر مهدي پور، قم، حاذق، 1374 ه .ش.، صص 331-332.

آية الله العظمي حسين وحيدي خراساني