شاهد خوبان


اينجا سراي دختر موسي بن جعفر است

جايي كه از وجود ملائك پر زعنبر است

جاي ملائك است تا به صبح قيامت مطاف او

اين بقعه در ميان بقاع جهان همچو اختر است

چون فاطمه به نصّ جلي مي شود شفيع

زينهار نكو دار كه جامش معطر است

شمع وجود فاطمه فرزند بوالحسن

عرضه نموده به عالم، جهاني كه برتر است

در اين افق كه اختران ولايت دميده اند

از كوثرش زلالِ عشق و محبت منوّر است

انجم ز دانش و تقوا گرفته اين سپهر

بين زين سبب جهان جهالت مكدّر است

اين شاهد خوبان خفته در مزار قم

گشته سبب كه اين سرزمين همچو اخگر است

گر نام باقر و صادق به گيتي فزون شدي

از آن سبوست كه ساقي آن سبط جعفر است

اين بزم شيعه كه بود مفتخر كنون

نامش قم است كه رهين خطاب پيمبر است

بس بوسه مي زند «مرتضي» به آن ضريح

زيرا كه فاطمه شفيعه حشر اكبر است

حجة الاسلام و المسلمين علوي خوانساري