تجلي سينا


اي دل بِهَل سراچه دنيا را

ماوا نماي جنت ماوا را

پا بر بساط قرب تقدس نه

اي جان بجوي قرب تعالي را

عقل است رخش باديه پيمايي

بگشاي بند باديه پيما را

بر اشهب براق نبي زين نه

كن برگ و ساز ليله اسرا را

احرام بند در حرم اي سالك

آن گه درآي مسجد اقصا را

در خلد رو كرامت و رضوان بين

در عرش بين تجلي ابهي را

عالم همه مظاهر و اسماءاند

در اسم بين جمال مسما را

حسن و جمال آنچه بود پيدا

حاكي است حسن مبدء اعلي را

آفاق و انفس اند همه آيات

مرآت بين و روي دل آرا را

تا شاهد جمال بيارايد

ماه آفريد و طلعت زيبا را

مهر آفريد و چهر دل افروزان

خاك آفريد و عنبر سارا را

باغ آفريد و عارض روح افزا

سرو آفريد و قامت رعنا را

لعل آفريد و باغ گل ريحان

چشم آفريد و نرگس شهلا را

تا آيت كمال پديد آرد

علم آفريد و خاطر دانا را

نيروي طبع و نفس چو دانايي

تقديس كن خداي توانا را

اي خواجه چند كودك و ناداني

دل مي نهي زخارف دنيا را

فردا زدست مي رودت فرصت

امروز سازْ چاره فردا را

بر كن دل از دو روزه اين دنيا

جاويد خواه دولت عقبا را

اعمال خير دان بمثل طوبا

انداز دست شاخه طوبا را

چشم وفا چه داري از اين دنيا

بگشاي چشم و ديده بينا را

افكند قصر كشور قيصر را

بشكست طاق دولت كسرا را

يك ره به كاسه سر هرمز بين

ياد آر ناز و نعمت دارا را

از لوح سرنوشت سر شاهان

امروز خوان صحيفه فردا را

خواهي سعادت دو جهان مگسل

پيوند آل و عترت طاها را

بگشاي چشم «موسوي» ار داري

بنگر به قم تجلي سينا را

مشكوة نور بين و فروزانش

شمع و چراغ يثرب و بطحا را

حوران خلد سرمه كنند آري

خاك مزار دختر موسي را

بانوي هشت جنت و هفت ايوان

كاويز قبّه كرده ثريا را

مرآت ذات فاطمه در گيتي

خود يادگار زهره زهرا را

معصومه اش ز عرش لقب آمد

ثاني چه بود عصمت كبرا را

سلطان هشتم است دري يكتا

وين خواهر است آن در يكتا را

گر آيتي بدان مقر دانش

بفرستد اين چكامه شيوا را

از فيض آستان شما دارد

حسن بيان و منطق گويا را(1)

پاورقي


1) گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، تهران، كتابفروش اسلاميه، 1352 ه.ش.، ج 1، صص 22 - 23.

آية الله محمدحسين آيتي بيرجندي