گل گلشن فاطمي


ز باد حوادث گلي از پيمبر در اين خاك عنبرفشان آرميده

يكي لاله از لاله زار ولايت به گلزار قم بين چسان آرميده

گل گلشن فاطمي بين كه چونان زدست قضا نوجوان آرميده

در اين بارگاه رفيع دل افروز نهان زيب تاج كيان آرميده

در اين ارض اقدس يكي گوهر پاك به تقدير چرخ زمان آرميده

درخشان مهي دخت موسي بن جعفر كزو كشوري در امان آرميده

جبين سا به خاك درش هان كه بي شك در اين بقعه جانِ جهان آرميده

بگِرد حريمش بسان كبوتر هزاران ز روحانيان آرميده

به پيرامن مشعل پر فروغش شهان و دو صد عالمان آرميده

به فردوسيان گو به قم اندر آيند كه زينت ده حوريان آرميده

كمال و شرف، علم و جاه و جلالت به هر سوي اين آستان آرميده

به هر جا كه گامي نهي با تأمل فسرده تني شادمان آرميده

قدم ها به آرامي اين جا فرو نه كه در اين زمين گل رخان آرميده

به عبرت نظر كن كه بيني در اين جا هزاران سرو روان آرميده

هزاران گل و بلبل و سرو و سوسن دو صد نرگس و ارغوان آرميده

بسي اختران فروزنده باشند كه در زير اين آسمان آرميده

خوش آنان كه در «قم» همي جان سپارند خوش آن كو در اين گلْ مكان آرميده

خوش آن روزگاري كه در «قم» گذشت خوشا حال آن كه شبان آرميده

چه غم دارد از روز محشر «دواني» كه در ظلَّ اين سايبان آرميده(1)

پاورقي





1) مفاخر الإسلام، علي دواني، تهران، ج 11، ص 716.

حجة الاسلام و المسلمين علي دواني