كوي رحمت
زهي حرم كه بود قبه اش سراج امم زهي حرم كه بر افلاك بر زده است علم
رواق آن به شرافت نمود «بيت» و «مقام» زمين آن به فضيلت مثال «حِجر» و حرم
نسيم آن همه جان پرور و نشاط انگيز هواي آن همه آرام بخش درد و الم
زهي حرم كه بود مرقد حبيبه حق كريمه دو سرا بانوي فرشته خدم
جناب فاطمه دخت فواطم عظما ملاذ عالميان و مطاف عُرب و عجم
زني چگونه زني فخر بانوان جهان زني چگونه زني كز خدا بود ملهم
زني چگونه زني پرتو جلال رسول زني چگونه زني معدن سخا و كرم
زني چگونه زني سرو بوستان بتول زني چگونه زني شبه هاجر و مريم
زني چگونه زني اسوه حيا و عفاف سر سران و اكابر به پيشگاهش خم
اَيا كريمه آل نبيّ و بيت وليّ اَيا امينه پروردگار و غوث امم
اَيا نهال برومند دوحه ياسين نبي خصال و علي فطرت و ستوده شيم
تو را به اسم اعظم حق مصطفي رسول خدا تو را به حق علي شاه دين پناه، قسم
تو را به عصمت زهرا و عزت حسنين تو را به حضرت سجاد نيّر اعظم
تو را به باقر و صادق امام دين پرور تو را به باب گراميت ملجأ عالم
به حق رهبر هشتم پناه خلق جهان بزرگ حجت گيتي....
به نور ديده او حضرت جواد و نقي به حق عسگري و حق رهبر خاتم
امام مهدي موعود منجي گيتي يگانه نخبه اولاد حضرت آدم
همان كه پر كند از عدل و داد روي زمين ز بعد آن كه شود پر ز ظلم و جور و ستم
به حال «لطفي صافي» نظر كنيد كه هست ز هول روز قيامت اسير غصه و غم
به مسلمين گرفتار در حجاز و عراق كه از جفاي عدو روزشان بود مظلم
عنايتي بنماييد و قاهرانه كنيد ز كعبه و ز حرم، قطع دست نامحرم
زنيد ريشه صداميان كافر كيش تمامشان بفرستيد در ديار عدم
درود ما به رسول و به اهل بيت رسول كه هست منطق ما در مديحشان ابكم
نصيب دشمن اسلام ضعف و سستي باد نصيب لشگر دين خدا ثبات قدم
آية الله العظمي لطف الله صافي