احمد بن محمد اعرج


زير گنبد و در كنار مرقد مطهّر موسي مبرقع، يكي از نوادگان وي به نام ابوعبدالله احمد بن محمد بن موسي مبرقع مدفون مي باشد.



احمد بن محمّد در سال 311 ه . ق در قم متولد گرديد، كودكي خود را در كنار پدر بزرگوارش محمد اعرج كه عهده دار سمت نقابت(1) و رياست مردم بود، سپري نمود و از علوم وي بهره مند گرديد او سيّدي والا مقام و برجسته بود. كه در زهد، تقوا، كرامت، سخاوت و عبادت به مقامي رسيده بود كه علاوه بر نقابت و رياست عامّه مردم - كه بعضي ديگر از نوادگان موسي مبرقع نيز عهده دار بودند - بر دل ها نيز حكومت مي كرد. مردم از صميم قلب او را دوست مي داشتند.



احمد بن محمد، با تمام محبوبيتي كه در ميان مردم داشت و اهالي قم پروانه وار دور شمع وجودش جمع و از فضائل و كمالات او بهره مي بردند. بيش از 46 سال عمر نكرد و در صفر 357 ق چشم از جهان فرو بست و به ديدار معبود خويش شتافت. مردم قم از فراقش در سوگ نشستند و با غم و اندوه فراوان بدن مطهرش را با عظمت خاصي تشييع نمودند و در كنار مرقد جدّ بزرگوارش موسي مبرقع به خاك سپردند. هم اكنون در زير گنبد موسي مبرقع، صورت دو قبر وجود دارد كه يكي مرقد مطهّر موسي مبرقع فرزند بلا فصل امام جواد عليه السلام است و ديگري احمد بن محمد بن احمد بن موسي مبرقع است.(2)



نظر ميرزاي شيرازي رحمة الله عليه نسبت به سادات رضوي



بر اثر بعضي از ابهاماتي كه در ميان مردم شايع شده بود و بدون ترديد دست دشمنان شيعه در آن بي دخالت نبود. نسبت به بعضي از سادات كشميري كه نسب شريفشان به موسي مبرقع منتهي مي شد، تعرّض هايي واقع شد كه موجب اذيّت و آزار واقع گرديدند. بدين جهت به محضر آية الله حاج ميرزا محمد حسن شيرازي (مجدّد الشريعة) نامه اي ارسال، و از انساب سادات رضويه، استفسار نمودند. كه خلاصه آن بدين قرار است:



س: سادات رضويه صحيح النسب از اهل كشمير، سلسله خود را تا موسي المبرقع فرزند حضرت امام محمد تقي - عليه و علي آبائه الصّلاة و السلام - مي رسانند. بعضي از جهّال در آن جا اشتباه در عوام انداختند كه از موسي مبرقع يا از محمد اعرج كه از نواده آن بزرگوار است، نسلي باقي نمانده است. به سبب آن به فقرايسادات رضويه ضرر كلي رسيده. جواب با صواب مرقوم فرماييد.



جواب: بسم الله الرحمن الرحيم، آنچه متفق عليه نسّابين است، بقاي نسل محمد اعرج است از سيد احمد كه مكنّي است به ابوعبدالله. و نقابت قم، چنانچه در «عمدة الطالب» و «تاريخ قم» است راجع به او بوده و اولاد و احفاد او در قم نقابت طالبييّن داشتند و از جمله اشراف اهل البيت محسوب مي شدند. و حالات ايشان در «تاريخ قم» كه از كتب معتمده شيعه است معلوم مي شود. و از احفاد او است سيد عبدالله بن موسي بن احمد كه ترجمه او در «فهرست» شيخ منتجب الدّين(3) مذكور است. و از جمله مشايخ شيعه بوده است و اولاد او غالباً در قم و ري بودند و از آن جا به قزوين و همدان و خراسان و كشمير و هند وساير بلاد منتشر شدند و الان در بلاد شيعه از اعظم و اعزّ طوائف سادات و اشرافند. زادهم الله سؤدداً و شرفاً، حررّه الاحقر محمد حسن الحسيني.(4)



گنبد و بارگاه



گنبد و بقعه موسي مبرقع از آثار قبل از صفويه است كه در زمانشاه طهماسب صفوي تعميراتي در آن صورت گرفته است، اما تمامآثار باستاني بقعه فرسوده شدند و با ساختن گنبد جديد، تمام آن آثار از بين رفت و فقط ضريحي مشبّك از چوب در وسط بقعه زير گنبد باقي مانده است.



تاريخ تعمير بقعه بر كتيبه اي كه بر ديوار نصب شده از اين قرار است:



«تاريخ تعمير بقعه متبركه حضرت شاه زاده اعظم موسي مبرقع ابن حضرت امام محمد تقي عليه السلام به سال 1335 كه كتيبه آن اشعارزير است»:



در همايون عهد ميمون عهد احمد شاه عادل كز دعاي دولتش پاينده شد چرخ مُلَمّح

حضرت شهزاده موسي يوسف آل محمد كز رخش كسب تشعشع كرده خورشيد مشعشع

سال ها طوف حريمش بود دربار سعادت گرچه هر دم در مزار او ملايك بود مجمع

كيست اندر كنز مخفي شأن او بودي كه آمد افسرش از گوهران غيرت عرف مرصّع

بود همنام محمد با علي در لفظ و معني كز پي اين خدمت از شاه خراسان گشت مرجع

آمد از مشهد به قم اجراي اين شايسته خدمت سر برون آورد كه از جيب دو سر با يك مرقع

سرور آل رضا سيّد محمد در كمر زد با بني عم معظّم كرد و طالع شد مطلع

همّت قائم مقام توليت فرخنده پورش امتحان داد و نهاد اجراي خدمت را به موقع

از پي تاريخ تحسين بنا گفتي صبوري رونق جاويد دارد طور موساي مبرقع(5)



روايات موسي مبرقع



تفسيري از آيه مباهله



1 - عن محمد بن سعيد الأردني، عن موسي بن محمد بن الرّضا، عن اخيه ابي الحسن عليه السلام أَنَّهُ قالَ في هذِهِ الآيَةِ «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ»(6) وَ لَوْ قالَ: تَعالَوْا نَبْتَهِلُ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ «عَلَيْكُمْ» لَمْ يَكُونُوا يُجيبونَ لِلْمُباهِلَةِ وَ قَدْ عَلِمَ اللهُ اَنَّ نَبِيّهُ مُؤَدٍ عَنْهُ رِسالاتِهِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكاذِبينَ.(7)



موسي مبرقع از برادرش امام هادي عليه السلام: درباره آيه مباهله اين چنين نقل مي كند: كه اگر خداوند متعال به جاي «فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ» فرموده بود، «لَعْنَة الله عَلَيْكُمْ» يعني بر شما لعنت خدا باد. آن ها پيشنهاد مباهله را نمي پذيرفتند. با اين كه خدا مي دانست پيغمبرش همه پيام هاي او را مي رساند و از دروغگوها نيست.

پاورقي





1) كسي كه از طرف خليفه يا حاكم، عهده دار رسيدگي به امور اولاد حضرت ابوطالب يا اولاد عباس يا اصنافي از مردم مي شد، او را نقيب مي گفتند. و نقيب ها از ميان افراد برجسته از حيث خانواده و علم و كمال انتخاب مي شدند تا برازنده اين سمت شريف و بزرگ باشند و مردم در امور زندگيشان بهتر مطيع و فرمانبردار آن ها باشند (الاحكام السلطانية، ابو يعلي، ص 90).

2) منتهي الآمال، ج 2، ص 400، مي نويسد: بعضي خيال كردند قبر دوم متعلق به احمد بن موسي فرزند بلا فصل موسي مبرقع است كه صحيح نيست زيرا به قم آمدن احمد بن موسي معلوم نيست، و بعضي مثل عباس فيض چنين معتقد است كه مدفونين در اين بقعه، محمد بن موسي مبرقع و ابوعلي محمد بن احمد بن موسي مي باشند و اين نيز حاكي از اختلافي است كه در اصل ورود موسي مبرقع به قم وجود دارد.

3) در فهرست شيخ منتجب الدين كه در بحار الانوار، ج 105، به چاپ رسيده در ص 244 نام او را سيد عبيدالله بن موسي بن احمد...ذكر كرده است.

4) بدر مشعشع، نوري، ص 31، و اضواء علي حياة موسي مبرقع، ص 140-139.

5) گنجينه دانشمندان، ج 6، ص 190.

6) سوره آل عمران، آيه/ 61.

7) البرهان في تفسير القرآن، بحراني، ج 1، ص 289.