امامزاده احمد بن قاسم


از جمله امامزادگان معروف قم شاهزاده احمد فرزند قاسم بن احمد بن علي بن جعفر الصادق(ع) است كه در نزديكي دروازه جنوبي قم(دروازه قلعه) و در داخل شهر كمي بالاتر از مرقد منسوب به علي بن جعفر(ع) واقع شده كه بگفته مؤلف تاريخ قم وي در مقبره قديمه مالون دفن گرديده شد، هر چند دركتبيه بقعه، او را از اولاد موسي بن جعفر(ع) نوشته ولي فرمايش صاحب تاريخ قم و عصرش مقدم بر كتيبه است و مرحوم شيخ عباس قمي هم در كتاب(منتهي الامال)(287)مي فرمايد:"بدانكه در قم يكي از احفاد علي بن جعفر(ع) كه بشرافت و جلالت معروف است مدفون مي باشد كه نام شريف او احمد بن قاسم....".



و همچنين در كتاب"تاريخ قم"(288)مذكور است كه يكي از اولادهاي احمد به علي بن جعفر(ع) ابوالحسين احمد بن قاسم مي باشد اما نميدانم كه پدرش همراه وي به قم آمده يا نه، اما شاهزاده احمد بن قاسم سيدي با تقوي و پرهيزكار بود كه در اواخر عمر خود زمين گير و نابينا شد و به معيت خواهر خود فاطمه از مدينه طيبه به جانب قم هجرت كرد و در اين شهر بعبادت و رياضت مشغول بود تا وفتا يافت و در مقبره مالون بخاك سپرده شد و بر فراز تربتش طبق معمول وقت سايباني از بوريا بپا داشتند كه اين ضايعه در ثلث اول قرن سوم هجري رخ داده است و بتربت او را اهالي قم زيارت مي كردند.



"بر سر تربت احمد بن قاسم همان سايبان از بوريا بود تا اينكه در سال 295 هـ .ق(289)معتمد عباسي براي انتزاع بلاد زنجان و ابهر و سلطانيه و قزوين از تصرف علويه(حسين كوكبي) كه حكومتي مستقل در آن منطقه تشكيل داده بود اميرموسي بن بوغارا با لشگري مجهز مأمور ساخت و به عبدالله بن طاهر حكمران خراسان هم نامه اي نوشته تا او را ياري نمايد و ابن بوغا هم خاقان بن مفلح ترك را بر مقدمه الجيش سپاه خود امير گردانيد و به او مأموريت داد تا در سر راه خود آتش شورش قم را فرو نشاند و ماليات معوقه را بحيطه وصول درآورد و متمردين را سركوبي كرده و در ري به اردوي بغداد ملحق گردد.



و ابن مفلح پس از تلاش چند روزه بحصار قم رخنه كرد و تني چند از سران اهالي قم را بقتل رسانيد و ماليات چند ساله قم را وصول نمود واز جمله به تخريب اين سايبان كه محل اجتماع مردم شده بود فرمان داد و سپس اين شهر را با حركت به جانب ري ترك گفت".



تربت شاهزاده احمد بن قاسم مدتي به همين منوال(بدون سايبان) بود و اهالي با همين وضع به زيارتش مشرف مي شدند تا در سال 371 هـ .ق كه برخي از صلحاء و نيكوكاران قم درعالم رؤيا چنين ديدند كه مدفون در آن تربت مردي فاضل بوده كه در زيارت قبر او ثواب و اجر بسياري است لذا اين رو بود كه ديگر باره بنائي از چوب(290)بر سر قبر او ساختند و مردم مجددا بزيارت وي ميرفتند.



جمعي از افراد مورد وثوق نقل كردند، اشخاصي كه داراي دردهاي مرموز و مزمني بودند و يا در عضوي از اعضايشان درد و زخمي وجود داشت بر سر تربت مقدسش مي رفتند و شفا مي طلبيدند و به بركت روح مقدس و جلالت قدر و عظمت شأن آن امامزاده از درد شفا مي يافتند"(291).



اين روستكه مردم قم به هر يك از مامزاده ها بنوع خاصي توجه ميكردند و ميكنند مثلا در روزگار قديم وقتي اختلافي ميان دو نفر بمرحله اي مي رسيد كه جز قسم خوردن راه حل ديگري نداشت طرفين براي قسم خوردن، ببقعه شاهزاده حمزه ميرفتند، و همچني براي اداي نذر و شفا گرفتن سالهاست كه به شاهزاده سيدعلي ميروند و براي گوسفند قرباني كردن ببقعه شاهزاده اسماعيل، در هفت و هشت فرسنگي شهر قم در ناحيه كوهستاني رومي آوردند(292).



بعد از آنكه معلوم گرديد احمد بن قاسم در مقبره مالون(دروازه قلعه) مدفون مي باشد، مؤلف كتاب انوار المشعشعين(293)هم قائل شده كه فاطمه خواهر شاهزاده احمد بن قاسم، مادر محمد عزيزي هم در همان بقعه مدفون است زيرا در داخل آن بقعه آثار دو قبر نموداراست ومؤيد اين قول، كلام صاحب تاريخ قم است كه نگاشته: فاطمه بنت قاسم بن احمد بن علي بن جعفر(ع) و مادر محمد عزيزي هم بمقبره مالون مدفون است و او را در همانجا زيارت مي كنند.



بنابراين معلوم گرديد كه دراين بقعه صورت دو قبر احمد بن قاسم و خواهرش فاطمه مدفون مي باشد لذا قبل از آنكه وارد بحث جديد مبني بر تعداد فرزندان قاسم بن احمد شويم لازم ديده شد كه چند جمله اي نسبت به قبرستانهاي قديمي قم تحقيقي را به شما خوانندگان عزيز تقديم نمايم.



مؤلف كتاب تاريخ قم، گذشته از مقبره بابلان از دو قبرستان ديگر نام مي برد كه نگارنده اين كتاب سعي كرده شمه اي در اطراف اين سه قبرستان قديمي و تعيين حدود قديمه وتغييراتيكه بمرور أيام در طرز ساختمان آن راه يافته به خوانندگان تقديم نمايد.



1ـ يكي از قبرستانهاي قديمي كه در جنوب غربي شهر قم واقع شده بود و هنوز آثاري از آن هم نمايان مي باشد مقبر مالون است كه در كتاب تايخ قم چند مورد(294)نام آن قبرستان را قيد نموده و تصريح كرده كه از جمله كسانيكه در آن دفن شده اند، شاهزاده احمد بن قاسم مي باشد.



بنابراين هيچ شكي نمي ماند در اينكه قبرستان مالون همين قبرستاني است كه اكنون در بيرون دروازه قلعه و در اطراف بقعه شاهزاده احمد بن قاسم(يا بتلفظ مردم قم شاه احمد قاسم) وجود دارد اين مقبره(مالون) از گورستانهاي، خيلي قديمي اين شهر و از زماني دائر بوده كه نامي از شهر قم هم در ميان نبوده، و بجاي شهر كنوني هفت قريه و ده بناماي"كميدان و سگن(295)و جانبادان و قزدان و مالون و جمر و ممجان" وجود داشته كه اين قبرستان مربوط بقريه مالون بوده و بطوريكه از كتاب"انوار المشعشعين" مستفاد مي شود دامنه آن تا مزار علي بن جعفر(ع) توسعه و ادامه داشته است بطوريكه تربت امامزاده شاهزاده احمد بن قاسم و خواهرش هم در مقبره مالون بوده است(296).



2ـ دومي قبرستان بنام ملك آباد كه بنا بنوشته تاريخ قم(297)شاهزاده ابواحمد از اولاد محمد حنفيه در آن دفن شده است، اين قبرستان الآن در خيابان 15 خرداد در فاصله اي ميان امامزاده شاه سيد علي و امامزاده شاهزاده احمد قرار دارد كه اين قبرستان به مرور زمان كوچك شد و قسمتي از آن بعنوان خيابان از بين رفته است.



چون بقعه ابواحمد در حد فاصل ميان شاهزاده سيد علي و بقعه چهار امامزاده است عامه مردم آنرا امامزاده مياني مي نامند(298).



3ـ سرزميني كه آستانه ‌مقدسه فاطميه با مدارس و مساجد موزه و توابعش در آن واقع است قبل از رحلت بي بي باغ مشجر و مصفائي كه از املاك موسي بن خزرج اشعري قمي كه از صحابه حضرت رضا(ع) و از رواه جليل شمرده ميشود بوده است.



و چون در آنزمان متداول و معمول بود كه رؤسا و بزرگان عرب علاوه برخانه هاي مجللي كه در داخل شهر داشتند هر يك بتناسب موقعيت و حشمت و ثروت خود در باغات اختصاصي خويش هم كه در سواحل رودخانه دارا بودند كاخ و قصري مشرف بر آب براي تفرج و تفريح خود در ايام بهار و اوائل تابستان بنامينهادند.



بطوريكه از قرائن بدست مي آيد باغ مزبور را موسي فوق العاده عزيز و ارجمند ميدانسته بهمين جهت هم آنرا نثار مقدم آنجناب نمود و براي مدفن بي بي اختصاص بخشيده شد.



اما طول و عرض آنرا از يكطرف به قبرستان شيخان كنوني و از طرف ديگر به گذرخان و به رودخانه متصل دانسته اند كه به مرور زمان و بجهت توسعه شهركوچك و كوچكتر شده است(299).



تعداد فرزندان احمد بن علي بن جعفر الصادق(ع)



در كتاب(سراج الانساب)(300)و(الشجره المباركه)(301)تعداد فرزندان ذكور احمد را بنام عبيدالله ابومحمد الجنيه و حسين ابوعبدالله الرقي و محمد نام برده و قائل به عقب بودن اين تعداد شده و در كتاب(عمده الطالب)(302)نام چهار پسر او را به اضافه علي ذكر مي نمايد و همچنين در كتاب(تاريخ قم) يكي ديگر از فرزندان احمد را قاسم نام برده است.



اما عبيدالله بن احمد بن علي بن جعفر(ع)، در كتاب تاريخ قم مسطور است كه ديگر از فرزندان احمد بن علي بن جعفر عريضي(ع) كه بقم بوده اند ابوعبدالله حسين بن احمد بوده است كه در قم هم وفاتكرده است و او را در قم پسري بود بنام ابوعلي شعراني كه چون بسن رشد رسيد از قم ببغداد هجرت كرد و در آنجا سكونت گزيد.



اما خود احمد بن علي بن جعفر(ع) دردهي از دهات مدينه طيبه بنام جذوع سكونت داشته و از اين جهت اعقاب او را جذوعيه مي نامند.



و در كتاب انوار المشعشعين(303)از بعض كتب انساب نقل كرده است كه حسين بن احمد مزبور را حسين رقي مي خوانند چنانكه مينويسند و اما حسين رقي ابن احمد بن علي بن جعفر را دو پسر است بنام احمد و محمد و احمد بن حسين بن احمد را نيز دو پسر است بنام جعفر و ابوعبدالله جذوعي شعرائي.



اما بنابر نقل كتاب تعليقه بهبهائي چنين مستفاد مي گردد كه قاسم بن احمد از روات حديث وثقه بوده، چنانكه از كتاب عيوان اخبار الرضا(ع) نقل كرده است كه روايت ميكند عياشي از يوسف بن نوبخت و او از قاسم بن علي بن جعفر(ع) و او از پدرش الي آخر، اگر چه در عيون اخبار قاسم بن علي بن جعفر العريضي ضبط شده است ولي بايد گفت كه نام احمد ساقط شده چون در بين فرزندان علي بن جعفر(ع هيچيك بنام قاسم نبوده اند و در كتاب انوارالمشعشعين هم مسطور است كه در هيچ يك از كتب انساب نيافتم كه علي بن جعفر(ع) را فرزندي بنام قاسم بوده باشد علهذا بايد گفت كه قاسم فرزند احمد بن علي بن جعفر(ع) منظور است و يك واسطه كه نام احمد بوده باشد اسقاط شده است.



ناگفته نماند قاسم بن احمد را دو پسر و يكدختر است يكي بنام علي و ديگري بنام ابوالحسين احمد آخري بنام فاطمه اين فاطمه مادر محمد عزيزي فرزند عبدالله بن حسين بن علي بن محمد بن امام جعفر الصادق(ع) است كه بسيد سربخش معروف ميباشد(304).



در كتاب(منتقله الطالبيه)(305)مسطور است كه ابوالحسين احمد بن قاسم بن احمد الشعراني ابن علي العريضي كه در قم فوت كرده، در قبرستان مالون بخاك سپرده شد، و مزارش مورد زيارت اهالي شهر است و مردم از آن طلب استشفاء مي نمائيد، وي دركتاب نامبرده اضافه مي كند كه نسل وي منقرض گشته و نام مادر او كه ام ولد هم بوده به نام ام كلثوم بنت عبدالله بن اسماعيل بن ابراهيم بن محمد بن عبدالله بن محمد بن علي الزيني مي باشد.



توصيف گنبد و بارگاه امامزاده احمد بن قاسم



همنطوريكه بيان گرديد بعد از رحلت احمد بن قاسم وي را در مقبره مالون دفن نموده و اولين سايان از بورپا بر سر تربت وي بنا نهادند تا اينكه در حمله خاقان مفلحي اين سايبان از بين رفته و مجددا بنائي از چوب يا گنبدي بر فراز تربتش ساخته و مردم به زيارت او مشرف مي شدند.



اما بعد از آن، گنبد كنوني كه بسيار قديمي و مستحكم و در عين حال زيبا و قشنگ هم مي باشد بطوريكه از كتيبه هاي داخلي بقعه بدست مي آيد باني بقعه و گنبد مزبور(خواجه علي بن اسحق) است كه از رجال و وزراء عصر خود بوده و در يكي از سه بناي باغ گنبد سبز مدفون است و تاريخ بناي آن بيستم محرم الحرام سال 780 هـ .ق ثبت گرديد، البته صورت گنبد قديمي بعدا تغيير يافته و گنبد كنوني را قبل از انقلاب ساخته و بعد از انقلاب اسلامي تعميرات مهمه اي صورت گرفته است، لكن سقف دروني گنبد مانند اصل بناي بقعه همراه گچبريها و كتيبه هاي آن بعد از گذشت بالغ بر 5 قرن همچنان باقي مانده و هر بيننده خوش ضمير را متحير و ابتهاج و مسرور مي نماياند.



چنانچه اشاره رفت با اينكه بقعه‌ شاهزاده احمد بن قاسم خالي از بيوتات و رواق بوده(306)، ولي از حيث گچبري يكي از شاهكارهاي صنعت معماري و هنري به شمار مي آيد كه در قسمت داخلي گنبد سه كتيبه بسيار زيبا و جذاب وجود دارد، كه اولي در قسمت علياي گنبد و بخط كوفي و دومي قدري پائين تر و بخط ثلث و آخري زير اين دو و بخط نسخ مي باشد.



اما در كتيبه پائين سوره مباركه يس تا آيه(احصناه في امام مبين، صدق الله) باخط نسخ بسيار ممتازي نوشته وگچ بري كرده اند و در كتيبه وسطي عبارت زير را با خط ثلث خوانا و جالبي نيز نوشته و گچبري كرده اند كه متن كتيبه از اين قرار است.



"لله الإعانه و الإغاثه قد امر بناء هذه العماره الرفيعه و الروضه الشريفه مرقد الامام المظلوم احمد بن قاسم بن احمد بن علي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب(ع) الصاحب الاعظم الاعدل الاعلم ملاذ طوائف الامم مستعبد ارباب السيف و اصحاب القلم صاحب ديوان الممالك و الامم ملجأ العظماء العالم موئل صناديد بني ادم عميم المواهب و النعم عضد الخواقين و المنصور بنصره خيرالناصرين قوام الحق و الدنيا و الدين مغيث الخلايق اجميعن علي بن الصاحب الاعظم السعيد عز الحق و الدنيا و الدين اسحق بن علي الصفي الماضي عظم الله تعالي جلال قدره بعمل محمد بن علي بن ابي شجاع في عشرين من محرم الحرام سنه ثمانين و سبعمائه 780 هـ .ق".



و كتيبه بالا كه بخط كوفي گچ بري شده است از چشم دور و از اين رو عبارتش خوانده نمي شود، اما صاحب كتاب(گنجينه آثار قم) قائل شده است كه تني چند از نويسندگان با استناد بظاهر كلمات در كتيبه مذكور صورت ستمأه پس از ثمانين اين گنبد را از آثار قرن هفتم(680 هـ .ق) دانسته اند ولي اهل تحقيق جز اين راهي ندارند كه اين عبارت را ثمانين و سبعمأ(780 هـ .ق) بخوانند و معتقد شوند كه تاج عين سبع، هنگام تعمير از فراز جمله سبعمائه تراشيده شده است و بهر كيفيت افتاده و دليل خود را چنين ابراز مي نمايد كه اولا: ابوشجاع علي بناء استاد هنرمندي كه گچبري اين بقعه را عهده دار بوده است چندين اثر تاريخي ديگري هم در مشاهده و مقابر قديمي از خود به يادگار گذاشته كه همگي از ربع قرن آخر از سده هشتم را نشان ميدهد چون مشهد خديجه خاتون در پنج فرسنگي جنوب غربي قرب راه اصفهان كه در سال 770 هـ .ق گچبري شده و مشهد سيد سربخش كه در سال 774 هـ .ق و گنبد خواجه عمادالدين در باغ گنبد سبز كه به سال 792 هـ .ق گچ بري گرديده اند و در كل نمي توان بناء گنبد مزبور را به سال 680 هـ .ق نسبت داد.



اما در كتاب"تربت پاكان"(307)از كاشيهاي زر اندود و نفيس اين بقعه چنين مي نويسد:



"محمد حسن طباطبائي تبريزي در تبصر المسافرين(ش 14 ب دانشكده ادبيات دانشگاه تهران: ص 23 سطر 17ـ 18) كه به سال 1270 نگارش يافته است ذيل سخن از اين مزار مي نويسد:"بقعه با كاشي خيلي ممتاز از آيات كريمه و احاديث شريفه به خط علي بن محمد در سنه 663 است".



از اين وصف اخير دانسته مي شود كه لوح مرقدي كه اكنون به عنوان"محراب مسجد قم" درموزه برلين نگاهداري مي شود و مورخ صفر 663 هـ .ق و كار علي بن محمد بن ابي طاهر است از اين مزار رفته است، در اين لوح در بالا به خط كوفي در سه سطر اين عبارات:



"لااله الا الله محمد رسول علي ولي الله اميرالمؤمنين و وصي رسول رب العالمين".



نوشته شده و متن نوشته حاشيه و متن آن پس از عبارت:



"بسم الله و هو السميع العليم".



آيه"آمن الرسول" است كه از حاشيه‌ راست آغاز شده و در متن با اين رقم:"كتب ذلك في عاشر من صفر ثلاث و ستين و ستمائه. كاتبه علي بن محمد بن ابي طاهر بعد ما عمله و صنعه". پايان مي گيرد.



طالبين براي اطلاع بيشتر در زمينه فوق مي توانند به كتاب گنجينه آثار قم جلد دوم صفحه 374 و تربت پاكان جلد دوم صفحه‌67 مراجعه نمايند.



اما كف اين بقعه بواسطه بالا رفتن سطح گورستان مجاور حدود دو متر درگودي افتاده بود كه مقداري آنرا بالا آوردند و چون درگاه هاي سابق كوتاه و تنگ بودند ناچار شدند كه قسمت بالاي هر دو درگاه را خراب كنند بالنتيجه كتيبه كمربندي سوره يس بكلي از بين رفته و با اين حال باز هم حدود يكمتر سطح بقعه منخفض است.



همانطوريكه گفته شد باني گنبد خواجه علي بن اسحق بوده و خود گنبد به شكل عرقچين قديمي كه درمركز آن، گنبدي كوچك بشكل شلجمي ساخته شده كه به زيبائي بقعه زياده از حد افزوده است و طول تقريبي گنبد مجموعا 4 متر مي باشد كه سراپا آراسته به كاشيها گره سازي است كه در مواضع معين آن، با بكار بردن كاشيهاي الواني در بالا نام جلاله و در وسط اسم محمد(ص) و در پائين اسامي علي(ع) بطور متعاكس خوانده مي شود بكار برده شده و دركل يكي از گنبدهاي بسيار زيباي بقاع اين شهر بشمار آمده است.



اما در مدخل بقعه از غرب ايوانچه ايست كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تحت اشراف سازمان اوقاف و امور خيريه در سال 1369ـ 1370 ساخته شده و در طرف چپ راهرو و ورودي به روضه مقدسه امامزاده هم مسجدي به عرض 10 متر و طول 15 متر احداث شده كه براي مراسمهاي عزاداري از آن استفاده مي شود داخل روضه مقدسه، ضريح بسيار عالي جلوه گر است كه رد سال 1369 هـ .ق بدست استادان اصفهاني با نام آقايان احمد و عباس پرورش و قلمزني عليرضا و حسن اسدي و نجاري از حاج نعمت الله حيدرزاده ساخته شده كه در درب ورودي به داخل ضريح بعد از بسم الله آيه شريفه(نصر من الله وفتح‎‏ قريب) قلمزني و بالاي ضريح هم با اشعاريكه در ضريح مطهر منسوب به علي بن جعفر(ع) اشاره شده قلمزني شده است.

پاورقي

(287)ـ منتهي الآمال جلد 1 صفحه 305.



(288)ـ تاريخ قم صفحه 225 و منتقله الطالبيه صفحه 255.



(289)ـ در كتاب انجم فروزان جلد 1 صفحه 191 سال 254 و در كتاب گنجينه آثار قم جلد 1 صفحه 375 سال 258 نوشته شده است، كه احتمال قوي همين تاريخ اخير صحيح مي باشد چرا كه خلافت معتمد عباسي از سال 256 شروع تا سال 279 ادامه داشت.



(290)ـ در گنجينه آثار قم نوشته شده كه قبه اي ساخته اند. جلد 2 صفحه 375.



(291)ـ منتهي الآمال جلد 2 صفحه 306 و انجم فروزان جلد 1صفحه 192 گنجينه آثار قم جلد 1 صفحه 374.



(292)ـ تاريخ مذهبي قم صفحه 101.



(293)ـ انوار المشعشعين جلد 1 صفحه 222.



(294)ـ از جمله در صفحه 225 طبق نوشته تاريخ قم، مالون نام يكي از هفت قلعه‌ مستحكم قم بوده است، ولي بعدها اين مكان و قبرستانش به محله دروازه قلعه معروف گرديد. تاريخ قم صفحه 23.



(295)ـ سگن مخفف سنگلاخ و زمين سنگ زار را مي نامند.



(296)ـ نقل از كتاب انجم فروزان صفحه 195 و كتاب تاريخ مذهبي قم صفحه 91.



(297)ـ تاريخ قم صفحه 235.



(298)ـ تاريخ مذهبي قم صفحه 91 و 92 و 101.



(299)ـ نقل از كتاب جدي فروزان صفحه 89.



(300)ـ سراج الانساب 84.



(301)ـ شجره المباركه صفحه 112.



(302)ـ عمده الطالب صفحه 215.



(303)ـ نقل از انجم فروزان صفحه 187.



(304)ـ نقل از انجم فروزان صفحه 191.



(305)ـ منتقله الطالبيه صفحه 255.



(306)ـ بايد اضافه كرد كه اصل بقعه فاقد هرگونه حجره و اتاق بوده، ولي با همت والاي مدير كل اوقاف استان قم تعميرات اساسي و ساخت مسجد بزرگ و ديگر تعميرات كه ذكرش خواهد آمد، بناي نسبتا وسيعي ترتيب داده شد.



(307)ـ تربت پاكان جلد 2 صفحه 69.