ارزش يک خادم


آقاي عليرضا خادم يکي از خادمين حضرت معصومه (ع) نقل مي کرد : در اوايل کارم ، دو سيد روحاني وارد کفشداري شدند و گفتند : آفرين بر شما که در جواني به اينجا آمديد و خدمت مي کنيد ، گفتم : جناب حاج آقا ! من از اين بي بي خواستم مرا سگ دربارش حساب کند و يک استخواني را هم جلوي ما بيندازد تا صدا نکنيم . بعد از چند روز ، که روز جمعه فرا رسيد ، سيدي نوراني و روحاني نزد من آمد و گفت : آقاي خادم ! شما چه کرده ايد که اينقدر مقام والايي پيدا کرده ايد ؟ گفتم : من کاري نکرده ام . هر کاري که کرده ام از روي اخلاص نيت و پاکي بوده است . ايشان گفتند : در عالم رؤيا خواب ديدم حضرت فاطمه معصومه (ع) را که به من فرمودند : آقا سيد محمد ! برو به آقاي خادم بگو که جلوي مردم نگويد : سگ درگاه ، بلکه بگويد : خادم درگاه حضرت معصومه (ع) هستم . آقاي خادم در ادامه اضافه مي کند : وقتي اين مطالب را از آن سيد شنيدم ، در دل از خانم معصومه (ع) تشکر کردم که مرا به عنوان خادم خود قبول کرده است .