برکت هزار تومان


آقاي علي جلالي ، از خادمين حرم مطهر نقل مي کند : شب بيست و يکم ماه مبارک رمضان بود در کفشداري شماره دو خدمت زوار بودم . از فکر بدهکاري لحظه اي آرامش نداشتم . مبلغ بدهکاريم 950 هزار تومان بود . خيلي به بي بي التماس کردم . تا اينکه يک شب حدود ساعت ده ، سيدي نوراني وارد کفشداري شد و کفشهايش را تحويل داد . در اين حال به نحوي که کسي متوجه نشود . مبلغ هزار تومان به من دادند . عرض کردم : جناب حاج آقا اگر نذري داريد لطفاً داخل صندوقهاي نذورات بيندازيد . ولي ايشان ابراز کردند اين پول را به تو داده ام . آن سيد رفت . از آن تاريخ به بعد اين مبلغ را براي تبرک نزد خودم نگه داشتم و از برکت آن تا الان ، تمام قرض خود را داده و بيش از پنج ميليون تصميم شده است. وقتي اين جريان را براي يکي از همسايگان خود تعريف کردم ،ايشان مايل بودند که هزار تومان مرا به ده هزار تومان از من بخرند . اما ايشان از يک راز بي خبر بودند . آن اينکه ،آن پول عنايت بي بي به نوکران و خادمين خويش است و براي من صرفاً جنبه مادي ندارد .