حواله بي کم و زياد


آقاي حسين سالاري ، خادم رسمي آستانه مقدسه حضرت معصومه (ع) است . ايشان نقل مي کردند : از بابت بدهکاري ، سخت در مضيقه بودم و بدهکاران هر روز به سراغم مي آمدند . تا اينکه يکي از آنها که آدم سختگيري بود يک روز مهلت داد تا پولش را حاضر کنم . و گفت : فردا غروب براي گرفتن پولم به منزلت مي آيم : بايد به هر نحوي شده آنرا تهيه کني . صبح روز بعد به حرم رفتم و در مراسم خطبه شرکت کردم بعد به پاي ضريح حضرت رفتم و عرض کردم بي بي جان ! از هر کجا برايم حواله مي کني ، من امروز 20 هزار تومان پول نياز دارم ، بايد برايم فراهم کني . بعد از اينکه حرفهايم را با حضرت زدم ، به سر کارم باز گشتم . تقريباً نزديک اذان ظهر بود که آقاي عدالت ، مسئو ل دفتر کفشداري ، مرا صدا زد و گفت تلفن با شما کار دارد. وقتي گوشي را برداشتم ، شنيدم که همسرم گفت : آقايي به نام حامدي ، مبلغ 20 هزارتومان پول آورده و به من دادند . و گفتند : نذر کرده بودم که اگر بتوانم به مکه مکرمه مشرف شوم ، مبلغ 20 هزارتومان به عنوان هديه به يکي از خادمين حضرت معصومه (ع) بدهم . خوشبختانه امروز نذرم ادا شد . چون شما را مي شناختم ، پول را به شما تقديم مي کنم . در حالي که خيلي خوشحال بودم ، سريع به بالاي سر حضرت و کنار ضريح مطهر رفتم و از خانم تشکر کردم که اين مبلغ را بدون ريالي کم و زياد حواله کردند .