چهل حديث پيرامون قم و اهل قم


قم و حضرت معصومه(ع) پيوند ناگسستني دارند، شرافت قم از حضرت معصومه است و وجود اقدس حضرت معصومه به دليل شرافتِ اين سرزمين به دست تقدير الهي به اين شهر مقدس آمده و در اين سرزمين مقدس آرميده است.



از اين رهگذر در كتاب حضرت معصومه نمي توان فضيلت قم را ناگفته گذاشت، و لذا چهل حديث از سخنان درربار معصومين(ع) در پيرامون قم و اهل قم برگزيده به خوانندگان گرامي تقديم مي كنيم:



چهل حديث پيرامون قم و اهل قم



در كلمات دْرربار ائمه اطهار(ع) ستايش فراوان از شهر مقدس قم و مردم با فضيلت اين سرزمين، در كتب حديثي آمده است كه در اين فرصت كوتاه به چهل نمونه آن دست يافتيم و به جهت اختصار به فرازهاي برجسته آن بسنده كرديم و اهل تحقيق را به منابع ياد شده در پاورقي ارجاع نموديم.



قسمت اعظم اين احاديث دركتاب بي نظير و ارزشمند"تاريخ قم" از حسن بن محمد بن حسن قمي ـ معاصر شيخ صدوق ـ آمده است، و علامه مجلسي آنها را در دائره‌ المعارف بزرگ"بحارالأنوار" در موارد مقتضي آورده است.



ما اين احاديث را از دو منبع ياد شده و ديگر منابع حديثي، بالخصوص از كتاب پرارج:"النقض" از عبدالجليل قزويني رازي، از علماي بزرگ قرن ششم، و كتاب"مجالس المؤمنين" از شهيد قاضي نورالله شوشتري ـ صاحب احقاق الحق ـ و مستشهد 1019 هـ . نقل كرديم. و اينك چهل فراز از چهل حديث:



1ـ از اميرمؤمنان(ع) روايت شده كه فرمود:



"سَلامُ اللهِ عَلي أَهْلِ قُمْ وَ رَحْمَهُ اللهِ عَلي أَهْلِ قُمْ، سَقي اللهُ بِلادَهُمُ الْغَيْثَ، وَ يُنَزِلُ اللهُ عَلَيْهِمُ الْبَرَكاتِ، وَيُبَدِلُ اللهُ سَيِئاتِهِمْ حَسَناتٍ.



هُمْ اَهْلُ رُكُوعٍ وَ خُشُوعٍ وَ سُجُودٍ وَ قِيامٍ وَ صِيامٍ.



هُمْ اَهْلُ رُكُوعٍ وَ خُشُوعٍ وَ سُجُودٍ وَ قِيامٍ وَ صِيامٍ.



هُمُ الْفُقَهاءُ الْعُلَماءُ الْفُقَهاءُ.



هُمْ اَهْلُ الدينِ وَ الْوِلايَهِ وَ الْعِبادَهِ وَ حُسْنِ الْعِبادهَ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ":



"سلام خدا بر اهل قم، رحمت خدا بر اهل قم، خداوند شهرهايشان را با آب باران سيراب كند و بركاتش را بر آنها نازل فرمايد. و بدي هاي آنان را به نيكي تبديل نمايد.



آنها اهل ركوع و سجده و خشوع و نماز و روزه اند.



آنها فقيه و دانشمند و اهل فهم هستند.



آنها اهل دين و ولايت و عبادت و اطاعت هستند، صلوات و رحمت و بركات خداوند بر آنها باد".(363)



2ـ عفان بصري مي گويد: امام صادق(ع) به من فرمود:



"اَتَدًري لِمُ سْمِيُتْ قُمً":



"آيا مي داني كه قم را به چه سبب"قم" ناميده اند؟".



گفتم: خدا و پيامبر و شما داناتر هسيتد. فرمود:



"انما سميت قم ، لان اهلها يجتمعون مع قائم آل محمد - صلوات الله عليه- و يقومون معه ، و يستقيمون عليه و ينصرونه ":



"از اين جهت قم ناميده شد كه اهل آن در اطراف قائم آل محمد ـ‌ عجل الله تعالي فرجه ـ‌گرد مي آيند و در ركاب او قيام مي كنند، او را ياري مي كنند و در ياري او استقامت مي ورزند".(364)



3ـ امام صادق(ع) فرمود:



"تُرْبَهُ قُمْ مُقَدَسَهٌ، وَ‌ أَهْلُها مِنا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ، لا يُريدُهُمْ جَبارٌ بِسُوءٍ إِلا عُجِلَتْ عُقُوبَتُهُ، ما لَمْ يَخُونُوا إِخْوانَهُمْ، فَإِذا فَعَلُوا ذلِكَ سَلَطَ اللهُ عَلَيْهِمْ جَبابِرَهَ سُوءٍ.



أَما إِنَهُمْ أَنْصارُ قائِمِنا وَ دُعاهُ حَقِنا":



"خاك قم مقدس است و اهل قم از ما هستند و ما نيز از آنها هستيم، هيچ ستمگري اراده بدي به آنها نمي كند جز اين كه عقوبتش جلو مي افتد.



مگر اين كه به برادران خود خيانت كنند، در اين صورت خداوند ستمگران بد سرشت را به آنها مسلط مي سازد.



آگاه باشيد كه اهل قم ياوران قائم ما، و دعوتگران حقِ ما هستند".



آنگاه سرش را به طرف آسمان بلند كرد و گفت:



"اَللهُمَ أَعْصِمْهُمْ مِنْ كُلِ فِتْنَهٍ، وَ نَجِهِمْ مِنْ كُلِ هَلْكَهٍ":



"بار خدايا! آنها را از هر فتنه اي نگهدار، و از هر خطري رهائي بخش".(365)



4ـ امام صادق(ع) فرمود:



"أَهْلُ خُراسانَ أَعْلامُنا، وَ أَهْلُ قُمْ أَنْصارُنا، وَ أَهْلُ الْكُوفَهِ أَوْتادُنا، وَ‌ أَهْلُ هذَا السَوادِمِنِا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ":



"اهل خراسان پيشتازان ما اهل قم ياوران ما، اهل كوفه تكيه گاه هاي ما، و اهل اين ديار از ما هستند و ما از آنهاييم".(366)



5ـ امام صادق(ع) فرمود:



"إِذا أَصابَتْكُمْ بَلِيَهٌ وَ عَناءٌ فَعَلَيْكُمْ بِقُمْ، فَإِنَها مَأْوَي الْفاطِمِيينَ، وَ‌مُسْتَراحُ الْمُؤْمِنينَ، وَ سَيَأْتي زَمانٌ يَنْفُرُ أَوْلِياؤُنا وَ مُحِبُونا عَنا وَ‌ يُبْعَدُونَ‌ مِنا، وَذلِكَ مَصْلَحَهٌ لَهُمْ لِكَيْ لا يُعْرَفُوا بِوِلايَتِنا، وَ يَحْقُُنُوا بِذلِكَ دِماءَهُمْ وَ‌ أَمْوالَهُمْ.



وَ ما أَرادَ أَحَدٌ بِقُمْ وَ أَهْلِها سُوءاً إِلا أَذَلَهُ اللهُ، و‌َ أَبْعَدَهُ مِنْ رَحْمَتِهِ":



"هنگامي كه بلا و مشقتي به شما رسيد بر شما باد"قم" كه آن پناه گاه فاطميان و آسايشگاه مؤمنان است.



به زودي زماني فرا مي رسد كه دوستان و دوستداران ما از ما كناره جوئي مي كنند و از ما دور مي شوند، كه اين به مصلحت آنهاست، تا به عنوان ولايت ما شناخته نشوند، تا بتوانند كه جان و مال خود را نگهداري كنند.



هرگز احدي براي قم و اهل قم بدي نخواهد، جز اين كه خداوند او را خوار ساز و از رحمت خويش دور نمايد".(367)



6ـ انس بن مالك مي گويد: روزي در محضر رسول اكرم(ص) نشسته بودم كه اميرمؤمنان علي(ع) وارد شد. رسول اكرم او را به نزد خود طلبيد، او را به آغوش كشيد و از ميان ديدگانش بوسيد و فرمود:



"يا علي! خدواند ولايت ترا بر آسمان ها عرضه كرد، آسمان هفتم به آن سبقت جست، پس آن را با عرش زينت داد.



سپس آسمان چهارم سبقت نمود، پس آن را با بيت المعمور مزين فرمود.



سپس آسمان اول پيشي گرفت، پس آن را با ستارگان زينت داد.



سپس ولايت ترا بر زمين ها عرضه نمود، سرزمين مكه به آن سبقت كرد، پس آن را با كعبه گرامي داشت.



سپس مدينه سبقت نمود، پس آن را با من مزين ساخت.



آنگاه كوفه سبقت كرد، پس آن را با تو زينت داد.



"ثُمَ سَبَقَتْ اِلَيْها قُمْ فَزَيَنَها بِالْعَرَبِ، وَ فَتَحَ إِلَيْها باباً مِنْ أَبْوابِ الْجَنَهِ":



"آنگاه قم سبقت جست، پس آن را با عرب زينت داد و دري از بهشت را به سوي آن گشود".(368)



7ـ امام صادق(ع) فرمود:



"اِنَ لَعَلي قُمْ مَلَكاً يُرَفْرِفُ عَلَيْها بِجَناحَيْهِ، لا يُريدُها جَبارٌ بِسُوءٍ اِلا أَذانَهُ اللهُ كَذَوْبِ الْمِلْحِ فيِ‌ الْماءِ":



"فرشته اي موكل بر قم است كه بالهاي خود را بر فراز آن مي گستراند. هيچ ستمگري اراده ستم به قم نمي كند جز اينكه خداوند او را ذوب مي كند همانند ذوب شدن نمك در آب".(369)



8ـ امام صادق(ع) فرمود:



"سَتَخْلُو الْكُوفَهُ مِنَ الْمُؤْمِنينَ، وَ يَأْرَزُ عَنْهَا الْعِلْمُ كَما تَأْرَزُ الْحَيَهُ في جحرها، ثُمَ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَهٍ يُقالُ لَها:"قُمْ" وَ تَصيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ، حَتي لا يَبْقي فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدينِ،‌حَتَي الْمُخَدَراتِ فِي الْحِجالِ، وَ‌ ذلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قائِمِنا.



فَيَجْعَلُ اللهُ قُمْ وَ أَهْلَها قائِمَيْنِ مَقامَ الْحُجَهِ، وَ لَوْ لاذلِكَ لَساخَتِ الْاَرْضُ بِأَهْلِها، وَ لَمْ تَبْقَ فِي الْأَرْضِ حُجَهٌ، فَيَفيضُ الْعِلْمُ مِنْها إِلي سائِرِ الْبِلادِ فِي الْمَشْرِقِ وَ‌ الْمَغْرِبِ، فَيَتُمُ حُجَهُ اللهِ عَلَي الْخَلْقِ، حَتي لا يَبْقي أَحَدٌ عَلَي الْأَرْضِ لَمْ يَبْلُغْ إِلَيْهِ الديِنُ وَ‌ الْعِلْمُ.



ثُمَ يَظْهَرُ الْقائِمْ(ع) وَ‌ يَصيرُ سَبَباً اللهِ وَ سَخَطِهِ عَلَي الْعِبادِ، لِأَنَ اللهَ لا يَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبادِ إِلا بَعْدَ إِنْكارِهِمْ حُجَهً":



"به زودي كوفه از علم خالي شود و علم از آن برچيده شود آن چنانكه مادر در لانه اش به خود مي پيچيد.



آنگاه علم در شهري به نام"قم" ظاهر مي شود و آنجا مركز دانش و فضيلت مي گردد. تا جائي كه در روي زمين حتي يك نفر مستضعف و ناآگاه در دين باقي نمي ماند، حتي بانوان پرده نشين، و اين در آستانه ظهور قائم ما خواهد بود.



در آن زمان خداوند قم و اهل قم را قائم مقام حجت قرار مي دهد، وگرنه روي زمين خالي از حجت مي شد و زمين ساكنان خود را در كام خود فرو مي برد.



در آن ايام علم از قم به همه كشورهاي شرق و غرب جهان سرازير مي گردد، و حجت خدا بر مردم كامل مي شود، و ديگر در روي زمين احدي نمي ماند كه دين و دانش به او نرسيده باشد.



سپس قائم(ع) ظهور مي كند و موجب خشم غضب خداوند بر مردم مي شود، زيرا خداوند از هيچ بنده اي انتقام نمي گيرد، جز هنگامي كه حجت خداوند را انكار كنند".(370)



9ـ در ضمن روايات معراج از رسول اكرم(ص) آمده است كه قطعه اي از زمين توجه آن حضرت را جلب كرد، از حضرت جبرائيل(ع) پرسيد كه اينجا كجاست؟ و جبرائيل گفت:



"بُقْعَهُ شيعَتِكَ وَ شيعَهِ وَصِيِكَ عَلِيٍ":



"اينجا جايگاه شيعيان تو و شيعيان وصي تو علي(ع) است".



و در فرازي از اين حديث آمده است كه: چون رسول اكرم(ص) شيطان را از اين منطقه طرد كرد و به او فرمود:"قُمْ يا مَلْعُونُ" يعني:"برخيز اي ملعون". اين محل به نام:"قم" ناميده شد.(371)



10ـ از محضر اميرمؤمنان(ع) در مورد سالم ترين مكانهاي به هنگام نزول فتنه ها و پديد آمدن شمشيرها پرسيدند، فرمود: در آن زمان سالم ترين مكانها جبل است، چون خراسان مضطرب شد و ميان اهل گرگان و مازندان جنگ رخ داد و سجستان ويران گرديد، سالم ترين مكانها در آن ايام فصبه"قم" است.



سپس فرمود:



"تِلْكَ الْبَلْدَهُ الَتي يَخْرُجُ مِنْها أَنْصارُ خَيْرِ الناسِ أَباً وَ اُماً وَجدا وَجَدَهً وَ عَماً وَ عَمَهً، تِلْكَ الَتي تُسَميَ:"الزَهْراءُ" بِها مَوْضِعُ قَدَمِ جَبْرَئيلَ":



"و آن شهري است كه از آن بيرون مي آيد ياوران بهترين مردم از جهت پدر، مادر، جد، جده، عم و عمه، و آن همان شهري است كه"زهرا" ناميده مي شود، و در آن جاي پاي جبرئيل هست".



سپس فرمود:"و از آن آبي بيرون آمده كه هر كس از آن آب بخورد از بيماري در امان باشد، و آن همان آبي است كه صورت پرنده ـ توسط حضرت عيسي ـ از آن ساخته شد، و حضرت رضا(ع) با آن غسل مي كند".



سپس اضافه كرد:"قوچ حضرت ابراهيم، عصاي حضرت موسي و انگشتريِ حضرت سليمان از همان نقطه بيرون مي آيد".(372)



11ـ اميرمومنان در يكي از خطب ملاحم كه بعد از جنگ جمل در بصره ايراد نمود، فرمود:



"يَخْرُجُ الْحَسَنِيُ صاحِبُ طَبَرِسْتانَ مَعَ جَمٍ كَثيرٍ مِنْ خَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ، حَتي يَأْتِيَ نيسابُورَ، فَيَفْتَحُها وَ يُقَسِمُ أَمْوالَها، ثُمَ يَأْتي بِاِصْبَهانَ، ثُمَ اِلي قُمْ، فَيَقَعُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَهْلِ قُمْ وَقْعَهً عَظيمهٌ، يُقْتَلُ فيها خَلْقٌ كَثيرٌ، فَيَنْهَزِِمُ اَهْلُ قُمْ، فَيَنْهَبُ الْحَسَنِيُ أَمْوالَهُمْ، وَ يَسْبي ذَراريهمْ وَ نِساءَهُمْ وَ يُخْرِبُ دُورَهُمْ":



"سيد حسني صاحب طبرستان با گروه فراواني از پياده و سوار خروج مي كند، وارد نيشابور شده، آن را فتح مي كند و اموالش را تقسيم مي نمايد، سپس به سوي اصفهان و قم عزيمت مي كند، ميان او و اهل قم نبرد سختي روي مي دهد كه در آن جمع كثيري كشته مي شوند، پس اهل قم شكست مي خورند، سيد حسني اموالشان را غارت مي كند، زنان و كودكانشان را برده مي گيرد و خانه هايشان را ويران مي سازد.



پس اهل قم به كوهي به نام:"وراردهار" پناه مي برند، پس حسني چهل روز در شهر آنها اقامت مي كند و 20 نفر از آنها را مي كشد و دو نفرشان را بر دار مي زند، سپس از آنجا كوچ مي كند".(373)



12ـ در روايات شيعه از رسول اكرم(ص) آمده است كه در شب معراج ابليس را مشاهده فرمود كه در يكي از بقاع زمين خراميده است، پس خطاب به او فرمود:



قُمْ يا مَلْعُونُ! فَسُمِيَتْ بِذلِكَ":



"اي ملعون برخيز".



پس اين سرزمين به اين مناسبت"قم" ناميده شد.(374)



13ـ امام هادي(ع) روايت مي كند كه رسول اكرم(ص) در شب معراج در آسمان چهارم گنبد بسيار زيبائي ديد و از جبرئيل(ع) پرسيد كه اين گنبد چيست؟



جبرئيل عرضه داشت:



"حَبيبي مُحَمَدُ، هذِهِ صُورَهُ مَدينَهٍ يُقالُ لَها:"قُمْ" يَجْتَمِعُ فيها عِبادُاللهِ الْمُؤْمِنُونَ، يَنْتَظِرُونَ مُحَمَداً وَ شَفاعَتَهُ لِلْقِيامَهِ وَ الْحِسابِ، يَجْري عَلَيْهِمُ الْغَمُ وَ الْهَمُ وَ الْأَحْزانُ وَالْمَكارِهُ":



"اي حبيب من محمد اين شكل شهري است كه"قم" ناميده مي شود، بندگان مؤمن خدا در آن گرد مي آيند، انتظار حضرت محمد و شفاعت آن حضرت را براي روز قيامت و روز حساب مي كشند، غمها، اندوه ها و انواع ناملايمات، سيل آسا بر آنها فرود مي آيد".



راوي از امام هادي(ع) پرسيد:"كي آنها انتظار فرج مي كشند؟" فرمود:



"اِذا ظَهَرَ الْماءُ عَلي وَجْهِ الْأَرْضِ":



"هنگامي كه آب بر روي زمين پديد آيد".(375)



محدث قمي پس از نقل اين روايت مي فرمايد:"در دوران كودكي من اين نشانه تحقق يافت و آب در قم بر روي زمين پديد آمد، از سرداب ها و تنورها آب فوران مي كرد، خانه هاي فراواني آسيب ديد، حتي محله اي به نام عربستان ويران گرديد".(376)



14ـ امام صادق(ع) در پاسخ مردي كه در مورد حشر و نشر سؤال مي كرد فرمود:



مَحْشَرُ الناسِ كُلُهُمْ اِلي بَيْتِ الْمَقْدِسِ، اِلا بُقْعَهٌ بِأَرْضِ الْجَبَلِ، يُقالُ لَها:"قُمْ" فُإِنَهُمْ يُحاسَبُونَ في حُفَرِهِمْ، و يُحْشَرُونَ مِنْ حُفَرِهِمْ إِلَي الْجَنَهِ":



"حشر و نشر همه مردم از بيت المقدس است، مگر منطقه اي در سرزمين جبل، كه"قم" ناميده مي شود.



اهل قم در قبرهاي خود محاسبه مي شوند و مستقيماً از قبرهاي خود به طرف بهشت رهسپار مي شوند".



سپس فرمود:"أَهْلُ قُمْ مَغْفُورٌ لَهُمْ":



"اهل قم بخشيده شده هستند".



راوي برخاست و گفت:"اي فرزند پيامبر آنچه فرموديد اختصاص به اهل قم دارد؟".



فرمود:"نِعَمْ، وَ مَنْ يَقُولُ بِمَقالَتِهِمْ":



آري مخصوص اهل قم است و كساني كه با آنها هم عقيده باشند".(377)



15ـ امام صادق(ع) فرمود:



إِنَ اللهَ إِحْتَجَ بِالْكُوفَهِ عَلي سائِرِ الْبِلادِ، وَ‌ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَهْلِها عَلي غَيْرِهِمْ مِنْ أَهْلِ الْبِلادِ، وَ احْتَجَ بِبَلْدَهِ قُمْ عَلي سائِرِ الْبِلادِ، وَ‌ بِأَهْلِها عَلي جَميعِ أَهْلِ الْمَشْرَقِ وَالْمَغْرِبِ مِنَ الْجِنِ وَ الْإِنْسِ. وَ لَمْ يَدَعِ اللهُ قُمْ وَ‌ أَهْلَها مُسْتَضْعَفينَ، بَلْ وَفَقَهُمْ وَ أَيَدَهُمْ...":



"خداوند به وسيله كوفه بر ديگر شهرها، و به وسيله اهل ايمان از اهل كوفه بر اهل شهرها حجت را تمام كرد، و به وسيله قم بر همه شهرها، و به وسيله اهل قم بر همه‌ آدميان و پريان از اهل شرق و غرب حجت را تمام نمود.



خداوند هرگز قم و اهل قم را فرو نمي گذارد تا به ضعف كشيده شوند، بلكه آنها را تأييد مي كند و بر آنها توفيق مي دهد".(378)



16ـ گروهي از اصحاب در محضر امام صادق(ع) نشسته بودند كه شروع به سخن كرد و چنين فرمود:



" خُراسانَ، خُراسانَ، سَجِسْتانَ، سَجِسْتانَ، كَأَني أَنْظُرُ إِلي أَهْلِهِما راكِبَيْنِ عَلَي الْجِمالِ، مُسْرِعينَ اِلي قُمْ":



"خراسان، خراسان، سجستان، سجستان، گوئي با چشم خود مي بينم كه اهل آنها بر اشتران خود سوارند و با شتاب به سوي قم در حركتند".(379)



د رتاريخ قم آمده است:



"و اين هنگامي باشد كه پنج يك از دو دانگ، روي به ايشان آورند".(380)



17ـ امام صادق(ع) فرمود:



"إِنَ اللهَ إِخْتارَ مِنْ جَميعِ الْبِلادِ الْكُوفَهَ وَ قُمْ وَ تِفْليسَ":



"خداوند از ميان همه شهرهها كوفه، قم و تفليس را برگزيد".(381)



18ـ حضرت موسي بن جعفر(ع) فرمود:



"قُمْ عُشُ آلِ مُحَمَدٍ وَ مِأْوي شيعَتِهِمْ، وَ لكِنْ سَيُهْلَكُ جَماعَهٌ مِنْ شَبابِهِمْ بِمَعْصِيَهِ الْأَعادي وَ كُلَ سُوءٍ":



"قم آشيانه آل محمد و پناه گاه شيعيان آنهاست، و لكن گروهي از جوانانشان هلاك مي شوند به سبب معصيت پدرانشان و تحقير و مسخره كردن بزرگان و پيشوايانشان.



در عين حال خداوند شر دشمنان و هرگونه ناملايمات را از آنها دفع مي كند".(382)



19ـ امام صادق(ع) فرمود:



"قُمْ بَلَدُنا وَ بَلَدُ شيعَتِنا، مُطَهَرَهٌ مُقَدَسَهٌ":



"قم شهر ما و شهر شيعيان ماست، قم پاك و پاكيزه است".(383)



20ـ امام صادق(ع) در ضمن حديثي مي فرمايند:



أَلا إِنَ حَرَمي وَ حَرَمَ وُلْدي مِنْ بَعْدي قُمْ":



"آگاه باشيد كه حرم من و حرم فرزندانم بعد از من"قم" مي باشد".(384)



علامه مجلسي اين حديث را از مجالس المؤمنين نقل كرده، جز اين كه فراز بالا از بحار چاپي افتاده است.(385)



21ـ عمران بن عبدالله قمي به خدمت امام صادق(ع) شرفياب شد، امام(ع) از او احوال پرسي كرد به او عطايا عنايت فرمود و اظهار شادماني نمود.



چون عمران از محضر امام(ع) برخاست يكي از اصحاب پرسيد: اين چه كسي بود كه همه محبت و عنايت فرموديد.



امام صادق(ع) فرمود:



"هذا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ النُجَباءِ، ما أَرادَهُم جَبارٌ مِنَ الْجَبابِرَهِ إِلا قَصَمَهُ اللهُ":



"او از اهل بيت نجيبان است ـ منظورش اهل قم مي باشد ـ كه هرگز ستمگري به آنها اراده بدي نمي كند، جز اينكه خداوند او را نابود سازد".(386)



22ـ و به سند ديگر چنين آمده:



چون عمران بن عبدالله قمي به خدمت امام صادق(ع) وارد شد، امام(ع) او را در كنار خود نشانيد، از وضع خود، خانواده، اولاد و پسر عموهايش پرس و جو نمود و مدتي با او سخن گفت.



چون او مرخص شد، از امام(ع) پرسيدند: او كيست؟ فرمود:



"هذا نَجيبُ قُومِ النُجَباءِ، ما نَصَبَ لَهُمْ جَبارٌ إِلا قَصَمَهُ اللهُ":



اين نجيبي از يك قوم نجيب است، هيچ ستمگري براي آنها نصب عداوت نمي كند جز اينكه خداوند او را نابود مي سازد".(387)



23ـ امام صادق(ع) فرمود:



"إِذا عَمَتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ، فَعَلَيْكُمْ بِقُمْ وَ حَواليها وَ نَواحيها، فَإِنَ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها":



هنگامي كه همه شهرها را فتنه ها فراگرفت بر شما باد به قم و اطراف قم، كه بلاها از قم و اطراف آن دفع شده است".(388)



علامه مجلسي اين روايت را به همين تعبير از طريق مرحوم كليني از امام رضا(ع) نقل كرده است.(389)



رازي اين حديث را به همين تعبير از امام رضا(ع) نيز روايت كرده، جز اينكه به جاي:"مدفوع"،"مدفوعه" نقل كرده است.(390)



24ـ امام صادق(ع) فرمود:



"إِذا عَمَتِ الْبَلايا فَالْأَمْنُ فيِ الْكُوفَهِ وَ نَواحيها مِنَ السَوادِ، وَ قُمْ مِنَ الْجَبَلِ، وَ نِعْمَ الْمَوْضِعُ قُمْ لِلْخائِفِ الطائِفِ":



هنگامي كه بلاها همه جا را فرا گرفت، آسايش در سواد عراق(391)در كوفه و اطراف آن مي باشد، و در منطقه جبل امنيت و آسايش در قم است. وه چه پناه گاه خوبي است"قم" براي افراد وحشت زده و سرگردان".(393)



25ـ گروهي از اصحاب در محضر امام صادق(ع) بودند، از فتنه هاي بني عباس سخن به ميان آمد، اصحاب عرض كردند كه در آن زمان به كجا بايد پناه برد؟‌ فرمود:



إِلَي الْكُوفَهِ وَ‌حَواليها وَ إِلي قُمْ وَ‌ نَواحيها":



به سوي كوفه و اطراف آن و به سوي قم و اطراف آن"،



سپس فرمود:



"في قُمْ شيعَتُنا وَ مَوالينا، وَ تَكْثُرُ فيهَا الْعِمارَهُ، وَ يَقْصُدُهَا الناسُ، وَيَجْتَمِعُونَ فيها حَتي يَكُونَ الْجُمْرُ بَيْنَ بَلْدَتِهِمْ":



"دوستان و شيعيان ما در قم هستند، در قم عمارت و ساختمان بسيار شود، مردم از همه جا به سوي قم سرازير مي شوند و در آنجا اجتماع مي كنند، تا جائي كه"جْمًر"(394) در ميان شهر قرار مي گيرد".(395)



26ـ امام صادق(ع) فرمود:



"إذا فُقِدَ الْأَمْنُ مِنَ الْعِبادِ، وَ رَكِبَ الناسُ عَلَي الْخُيُولِ، وَ‌ اعْتَزَلُوا النِساءَ وَ الطيبَ، فَالْهَرَبُ الْهَرَبُ عَنْ جِوارِهِمْ":



"هنگامي كه مردم امنيت را از دست دادند، بر اسب ها تاختند و از زن ها و عطريات روي برتافتند، از مجاورت آنها دور شويد و از آنان بگريزيد".



راوي پرسيد: جانم به فدايت، در آن زمان به كدام سو بايد گريخت؟ فرمود:



"إِلَي الْكُوفَهِ وَ‌ نَواحيها، اَوْ إِلي قُمْ وَ‌ نَواحيها، فَإِنَ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهُما":



"به سوي كوفه و اطراف آن، و يا به سوي قم و اطراف آن، كه بلا از آن دو دفع شده است".(396)



27ـ امام رضا(ع) به"موسي بن جزرج" فرمود:



"آيا محلي را به نام"وراردهار" مي شناسي؟".



موسي گفت:"آري مي شناسم و من در آنجا دو قطعه زمين دارم".



امام(ع) فرمود:"آن را مواظب باشد و هرگز از دست مده" آنگاه سه بار فرمود:



"نِعْمَ الْمَوْضِعُ وَرارْدِهار":



"چه نيكو محلي است وراردهار".(397)



مرحوم محدث قمي بعد از نقل اين حديث مي فرمايد:"وراردهار نام يكي از آبادي هاي قم است".(398)



28ـ از امام صادق(ع) در مورد بلاد جبل پرسيدند، فرمود:



"إِنَ فيها مَوْضِعاً يُقالُ لَهُ:"بَحْرٌ" وَ‌ يُسَمي بِقُمْ، وَ هُوَ مَعْدِنُ شيعَتِنا":



"در آنجا محلي است كه به آن دريا(399)مي گويند و به نام:"قم" خوانده مي شود، آنجا مركز شيعيان ما مي باشد".(400)



29ـ جمعي از مردم قم به محضر امام رضا(ع) رسيدند، امام(ع) پس از آنكه آنها را مورد عنايت قرار دادند فرمودند:



"مَرْحَباً بِكُمْ وَ أَهْلاً، فَأَنْتُمْ شيعَتُنا حَقاً، فَسَيَأْتي عَلَيْكُمْ يَوْمٌ تَزُورُونَ‌ فيهِ تُرْبَتي بِطُوسٍ، أَلا فَمَنْ زارَني وَ‌ هُوَ عَلي غُسْلٍ، خَرَجَ‌ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمُهُ":



"خوش آمديد، شما شيعيان حقيقي ما هستيد، روي فرا مي رسد كه قبر مرا در طوس زيارت مي كنيد. آگاه باشيد كسي كه با غسل مرا زيارت كند از گناهان بيرون مي رود، مانند روزي كه از مادر متولد شده است".(401)



30ـ امام هادي(ع) فرمود:



"أَهْلُ قُمْ وَ أَهْلُ آبَهَ مَغْفُورٌ لَهُمْ لِزِيارَتِهِمْ لِجَدي عَلِيِ‌ بْنِ‌ مُوسَي الرِضا(ع) بِطُوسٍ، أَلا وَ مَنْ زارَهُ فَأَصابَهُ في طَريقِهِ قَطْرَهٌ مِنَ السماءِ، حَرَمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَي النارِ":



"اهل قم و اهل آبه(402)به سبب زيارت جدم علي بن موسي الرضا(ع) ـ در طوس ـ آمرزيده شده هستند.



آگاه باشيد، هر كس او را زيارت كند و در راه زيارت آن حضرت يك قطره باران به او برسد، خداوند جسدش را بر آتش جهنم حرام مي سازد".(403)



31ـ امام حسن عسكري(ع) در ضمن نامه اي خطاب به اهل"قم" و"آبه" مي نويسد:



"فَلَمْ تَزَلْ نِيَتُنا مُسْتَحْكَمَهً، وَ نُفُوسُنا اِلي طيبِ آرائِكُمْ ساكِنَهً، وَ‌ الْقَرابَهُ الْواشِجَهُ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ قَوِيَهً. وَصِيَهٌ اُوصِيَ بِهِ اَسْلافُنا وَ اَسْلافُكُمْ، وَ عَهْدٌ عهد إِلي شُبانِنا وَ‌ مَشايِخِكُمْ":



"همواره نيت ما استوار بود و دلهاي ما به نيك انديشي شما مطمئن بود و آن قرابتي كه بين ما و شما ريشه دوانيده، مستحكم بود.



و اين وصيتي است كه نياكان ما و شما به آن توصيه شده بودند، و پيماني است كه ميان جوانان ما و پيران شما مقرر گشته بود".(404)



32ـ اهالي قم درنزد ائمه اطهار(ع) بسيار مورد تكريم واحترام بودند و در مواقع فراواني اين معني تجلي كرده است، از جمله به هنگام ولادت حضرت بقيه الله که مخفي نگهداشتن آن بسيار مهم بود و خاندان امامت توانست ولادت آن مهرتابان راحتي از برادرِ امام حسن عسكري(ع) پوشيده بدارد، ولي امام حسن عسكري(ع) بلافاصله بعد از تولد آن كعبه مقصود شخصاً به احمد بن اسحاق در قم نامه مي نويسد و در ضمن آن مرقوم مي فرمايد:



"اي احمد بن اسحاق، خداوند به ما پسري عطا فرمود، كه خواستيم شما را زا اين خبر مسرت بخش آگاه سازيم، تا در سرور و شادي ما شريك باشيد".



آنگاه دستور مي دهند كه اين راز را از مردم مخفي بدارد ولي در ميان دوستان و شيعيان خاص نشر دهد.(405)



33ـ در محضر امام كاظم(ع) صحبت از قم و اهل قم، و گرايش آنها به حضرت بقيه الله ارواحنا فداه شد، امام كاظم(ع) بر آنها رحمت فرستاد و سپس فرمود:



"إِنَ لِلْجَنَهِ ثَمانِيَهَ أَبْوابٍ، وَ‌ واحِدٌ مِنْها لِأَهْلِ قُمْ، وَ‌ هُمْ خِيارُ شيعَتِنا مِنْ بَيْنِ‌ سائِرِ الْبِلادِ، خَمَرَ اللهُ تَعالي وَ لايَتَنا في طينَتِهِمْ":



"براي بهشت هشت در است، يكي از آنها از آنِ اهل قم است، آنها برگزيده هاي شيعيان ما در ميان همه بلاد هستند، خداوند ولايت ما را با آب و گِل آنها آميخته است".(406)



34ـ امام رضا(ع) نيز در همين رابطه فرمود:



"إِنَ لِلْجَنَهِ ثَمانِيَهَ أَبْوابٍ، وَ لِأَهْلِ قُمْ واحِدٌ مِنْها، فَطُوبي لَهُمْ، ثُمَ طُوبي لَهُمْ، ثُمَ طُوبي لَهُمْ":



"براي بهشت هشت دراست، يكي از آنها از آنِ اهل قم است، خوشا به حال آنها، خوشا به حال آنها، باز هم خوشا به حال آنها".(407)



35ـ امام هادي(ع) فرمود:



"إِنَما سُمِيَتْ قُمْ بِهِ‌لِأَنَهُ لَما وَصَلَتِ السَفينَهُ إِلَيْها في طُوفانِ‌ نُوحٍ(ع) قامَتْ، وَ‌ هِيَ قَطْعَهٌ مِنْ بَيْتِ‌ الْمَقْدِسِ":



"قم از اين جهت به نام"قم" ناميده شد كه كشتي حضرت نوح(ع) در زمان طوفان چون به آنجا رسيد بايستاد آنجا قطعه اي از بيت المقدس است".(408)



36ـ امام كاظم(ع) فرمود:



"رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمْ يَدْعُو الناسَ إِلَي الْحَقِ، يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبُرِ الْحَديدِ، لا تُزِلُهُمُ الرِياحُ الْعَواصِفُ، وَ لايَمَلُونَ مِنَ الْحَرْبِ، وَ لا يَجْبُنُونَ، وَ عَلَي اللهِ يَتَوَكَلُونَ، وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَقينَ":



"مردي از اهل قم مردمان را به سوي حق فرا مي خواند، گروهي چون قطعات آهن دور او گرد آيند، تند بادها آنان را متزلزل نسازد، از جنگ ملول نشوند و به خود ترس راه ندهند، برخداوند توكل كنند و عاقبت از آنِ پرهيزكاران است".(409)



37ـ هنگامي كه زكريا بن آدم از امام رضا(ع) رخصت طلبيد كه از قم كوچ كند، امام رضا(ع) فرمود:



"لاتَفْعَلْ، فَإِنَ أَهْلَ قُمْ يُدْفَعُ عَنْهُمْ بِكَ، كَمايُدْفَعُ عَنْ أَهْلِ بَغْدادَ بِأَبيِ الْحَسَنِ الْكاظِمِ":



"اين كار را مكن، زيرا به سبب تو بلاها از قم دفع مي شود چنانكه به سبب ابوالحسن امام كاظم(ع) از اهل بغداد بلاها دفع مي شود".(410)



همين مضمون را شيخ طوسي نيز در اختيار رجال كشي آورده است.(411)



38ـ در روايات اهلبيت عصمت و طهارت آمده است كه آباداني قم به حدي مي رسد كه جايگاه يك اسب به يكهزار درهم خريد و فروش مي شود.(412)



39ـ از ائمه هدي(ع) روايت شده كه فرموده اند:



"لَوْ لاَ الْقُمِيُونَ لَضاعَ الدينُ":



"اگر قمي ها نبودند دين تباه مي شد".(413)



40ـ از امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه:



(فَإِذا جاءَ وَعْدُ اُوليهُما، بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا اُولي بَأْسٍ شَديدٍ، فَجاسُوا خِلالَ الدِيارِ، وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً):



"هنگامي كه وعده نخستين آنان فرا رسد، بندگاني را برانگيزيم كه صاحب نيروئي سخت هستند، پس در ميان شهرها بگردند، و اين وعده حتمي است"(414)



روايت شده كه فرمود:



"منظور از وعده نخستين: هنگام خونخواهي امام حسين(ع) است، و منظور از بندگان صاحب نيروي سخت: قومي هستند كه پيش ا زخروج حضرت قائم ـ عجل الله فرجه ـ‌ برمي خيزند و هيچ خوني را از آل محمد(ع) فرو گذار نمي كنند".(415)



"هُمْ وَ اللهِ أَهْلُ قُمْ"



"به خدا سوگند آنها همان اهل قم هستند".(416)



قديمي ترين و جامع ترين منبع احاديث مربوط به قم و اهل قم كتاب بسيار ارزشمند:"تاريخ قم" از حسن بن محمد بن حسن قمي، معاصر شيخ صدوق است، كه آن را به سال 378 هجري تأليف نموده است.



اين كتاب به سال 865 هـ . توسط حسن بن علي بن حسن بن عبدالملك قمي به فارسي ترجمه شده است.(417)



اصل كتاب در 20 باب تأليف شده، متن عربي آن در كشاكش روزگار از بين رفته، فقط 5 باب از ترجمه فارسي آن باقي مانده است، كه همين مقدار گنج شايان و منبع مورد اعتماد اهل تحقيق است.



بعد از"تاريخ قم" منابعي كه احاديث مربوط به قم را احتوا كرده اند، به شرح زير است:



1ـ النقض ص 194ـ 198



2ـ بحارالانوار: ج 60ص 207ـ 231



3ـ مجالس المؤمنين: ج 1ص 82ـ 86



4ـ عوالم: ج 21ص 328ـ 355



5ـ سفينه ‌البحار: ج 2ص 445ـ 449



6ـ مستدرك سفينه : ج 8ص 592ـ‌602



7ـ تعليقات النقض: ج 1ص 421ـ 427



8ـ بشاره‌ المؤمنين ص 2ـ 35.



9ـ تاريخ قم ـ ناصر الشريعه ـ ص 49ـ 71



10ـ زندگينامه حضرت معصومه ص 17ـ 24

پاورقي

(363) زينه المجالس، از مجد الدين محمد حسيني مجدي.

(364) مجالس المؤمنين: ج 1ص 83 و بحار: ج 60ص 228.

(365) تارقخ قم ص 100، بحار: ج 60ص 216.

(366) تاريخ قم ص 93 و بحار: ج 60ص218.

(367) تاريخ قم ص 98 و بحار: ج 60ص214.

(368) تاريخ قم ص 98 و بحار: ج 60ص 215.

(369) تاريخ قم: ص 94، مستدرك وسائل: ج 10ص 204 و بحار: ج 60 ص 212.

(370) تاريخ قم ص 98 و بحار: ج 60ص 217.

(371) تاريخ قم ص 95 و بحار: ج 60ص 213.

(372) علل الشرائع ص 572، بحار: ج 18ص 407 و 60 ص 207 و 63 ص 238.

(373) تاريخ قم ص 92 و بحار ج 60ص217.

(374) تاريخ قم ص 99 و بحار ج60ص215.

(375) تاريخ قم ص 25 و بحار ج 60ص217.

(376) اختصاص شيخ مفيد: ص 101، تاريخ قم ص 96 و بحار: ج 60ص 207.

(377) سفينه البحار: ج 2ص 445.

(378) تاريخ قم ص 92 و بحار ج 60ص218.

(379) تاريخ قم ص 95و بحار: ج 60ص 213.

(380) بحار: ج 60ص 215.

(381) تاريخ قم ص 99.

(382) تاريخ قم ص 97 و بحار: ج 60ص 214.

(383) تاريخ قم ص 98 بحار: ج 60ص 214.

(384) سفينه البحار: ج 2ص 447.

(385) مجالس المؤمنين: ج 1ص 83.

(386) بحار: ج 60ص 228.

(387) بحار ج 60ص 228.

(388) اختصاص شيخ مفيد ص 69، رجال كشي ص 333، بحار: ج 47ص 335 و ج 60 ص 211.

(389) تاريخ قم ص 97، مجالس المؤمنين: ج 1ص 83 و بحار: ج 60 ص 214.

(390) بحار: ج 60ص 217.

(391)‌النقض ص 196.

(392) سرزمين عراق به جهت سرسبز و خرم بودنش، در مقابل زمين كويري عربستان"سواد" ناميده مي شود(معجم البلدان: ج 3ص 272).

(393) تاريخ قم ص 97 و بحار: ج 60ص 214.

(394) "جُمْر" از مزارع قم بود و از نهر مزرعه كميدان مشروب مي شد(مرآه البلدان: ج 4ص 266) و سپس مستقل گرديد(قم نامه ص 101). و در نزديكي خاك فرج قرار دارد(تاريخ قم ناصر الشريعه ص 68).

(395) تاريخ قم ص 99، بحار: ج 60ص 215.

(396) تاريخ قم ص 97،بحار:ج60ص214.

(397) بحار: ج 60ص 214.

(398) سفينه البحار: ج 2ص 446.

(399) احتمالاً درياچه قم مي باشد.

(400) تاريخ قم ص 94، بحار: ج 60ص 212.

(401)‌عيون الأخبار: ج 2ص 264، وسائل الشيعه: ج 14ص 569 و بحار: ج 60ص 231.

(402) آبه از توابع اصفهان، در برابر ساوه است كه ساكنانش از اول شيعه بودند(معجم البلدان: ج 1ص 50).

(403) عيون الأخبار: ج 2ص 264، وسائل الشيعه ج 14ص 558 و بحار ج 60ص 231 و 102 ص 38.

(404) مناقب ابن شهر آشوب: ج 4ص 425 و بحار: ج 50ص 317.

(405) ‌كمال الدين صدوق ص 434.

(406) تاريخ قم ص 100، بحار: ج 60ص 216.

(407) تاريخ قم ص 99، مجالس المؤمنين: ج 1ص 83،‌بحار: ج 60ص 215 و 62 ص 228.

(408) تاريخ قم ص 96 و بحار: ج 60ص 213.

(409) تاريخ قم ص 100 و بحار: ج 60 ص 216.

(410) اختصاص شيخ مفيد ص 87، تاريخ قم ص 278،‌بحار: ج 49ص 278، و 60ص 217.

(411) رجال كشي ص 594 و بحار: ج 60ص 221.

(412) تاريخ قم ص 99 و بحار: ج 60ص 215.

(413) بحار:‌ج 60ص 217.

(414) سوره اسراء، آيه 5.

(415) روضه كافي ص 175، تفسير عياشي: ج 2ص 281 و تفسير برهان: ج 2ص 406.

(416) تاريخ قم ص 100 و بحار: ج 60ص 217.

(417) طبقات شيعه، قرن نهم ص 39، الذريعه: ج 3ص 276.