اطلاعات كوتاه از تاريخچه حرم مطهر حضرت معصومه(ع)


پس از دفن كريمه اهلبيت، موسي بن خزرج سايباني از بوريا بر فراز قبر شريفش قرار داد.



ـ آنگاه زينب دختر امام جواد(ع) قبه اي از آجر بر فراز آن بنا كرد.



ـ در سال 413 هـ . حرم مطهر با كاشيهاي نفيس مزين شد.



ـ در سال 529 هـ . گنبد جديدي بنياد گرديد.



ـ در سال 529 هـ . گنبد مطهر پايان يافت.



ـ به سال 1218 هـ . تذهيب گنبد مطهر پايان يافت.



ـ در آن تاريخ روي گنبد با 12000 خشت طلا مزين گرديد.



ـ قصيده معجزيه مربوط به همين تاريخ است.



ـ‌ ضريح نقره اي به سال 1275 هـ . ساخته شد.



ـ مأذنه هاي ايوان طلا به سال 1285 هـ . بنياد گرديد.



ـ اين مأذنه ها به سال 1301 هـ . تهذيب شد.



ـ درِ خاتم روضه مطهره به سال 1292 هـ . ساخته شد.



ـ صحن جديد به سال 1303 هـ . تأسيس شد.



ـ درِ نقره اي حرم مطهر به سال 1306 هـ . ساخته شد.



مخدرات مدفون در داخل حرم



در داخل حرم مطهر و در زير گنبد علاوه بر حضرت معصومه(ع) پنج تن از مخدرات آرميده اند كه عبارتند از:



1ـ ميمونه، دختر موسي مبرقع و نوه امام جواد(ع)



2ـ ام محمد، دختر موسي مبرقع و نوه امام جواد(ع)



3ـ ام قاسم، دختر علي كوكبي



4ـ ام اسحاق، جاريه محمد فرزند موسي مبرقع



5ـ ام حبيب، جاريه ابوعلي نوه امام رضا(ع)



طبق گزارش تاريخ قم در قرن سوم هجري دو قبه به جاي گنبد فعلي بوده كه قبه اول بر فراز مطهر حضرت معصومه و قبور ام محمد و ام اسحاق قرار داشت.



و قبه دوم بر فراز قبور ام حبيب، ام اسحاق و ميمونه قرار گرفته بود.(345)



آخرين گزارش از سرداب مجاور حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ



آخرين اطلاعاتي كه از وضع سردابهاي حرم مطهر حضرت معصومه(ع) در دست است، به عهد ناصرالدين شاه(متوفاي 1313 هـ .) و به زمان فرش كردن حرم مطهر با مرمرً مربوط مي شود.



تنها خبر مستندي كه به دست ما رسيده، گزارشي است كه"آقاي ميرزا موسي فراهاني" بدون واسطه از مرحوم:"آقا حسين مجتهد قمي" ذكر كرده است.



ميرزا موسي، پسر ميرزا علي، نوه ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني، در رجب 1262 هـ . متولد شده، از سال 1300 هـ . در مشهد مقدس اقامت گزيده، آثار ارزشمندي را از خود به يادگار نهاده، كه از آن جمله است:



1ـ اقامه البرهان، در اصول دين، كه به سال 1302 هـ . تأليف كرده.



2ـ مفايتح المحبه، ترجمه ينابيع الموده، كه به سال 1305 هـ . ترجمه كرده است. و اما"آقا حسين مجتهد قمي" شخصيت برجسته شهر مذهبي قم در اوايل قرن چهاردهم، از شاگردان شيخ انصاري و صاحب جواهر بود.



او در قم از نفوذ عجيبي برخوردار بود، كلمات شيخ انصاري را دقيقاً به خاطر داشت، مشكلات علمي را به راحتي حل مي كرد، در تدريس بسيار نيرومند بود، در تقوي و ملكات انساني مقامي بس والا داشت.(346)



مرحوم آقا حسين مجتهد، در عهد خود به:"كوچه حرمي" شهرت داشت، او جد:"حرم پناهي" ها، و جد امي:"اشراقي" هاي قم بود، و به سال 1327 هـ . رحلت نموده، در صحن مطهر، مقابل مقبره شيخ فضل الله نوري مدفون شد.



در عهد ما غير از قطب راوندي، تنها قبر مرتفع در صحن حضرت معصومه مربوط به ايشان است.



ميرزا موسي فراهاني در كتاب"اقامه‌ البرهان" از اين شخصيت برجسته و مرجع عالي رتبه، گزارش زير را نقل كرده است:



هنگامي كه حرم مطهر را با مرمر فرش مي كردند، در قسمت پائين پاي حضرت معصومه(ع) روزنه اي به سرداب مقدس باز شد.



ضروري به نظر مي رسيد كه افرادي انتخاب شوند و به داخل سرداب بروند و وضع آنجا را بررسي كنند، تا معلوم شود كه آيا نيازي به تعمير و و مرمت هست يا نه؟ از اين رو دو نفر از بانوان صالحه انتخاب شدند، چراغي با خود برداشته به داخل سرداب رفتند.



معلوم شد كه اين سرداب هيچ ربطي به قبر مطهر حضرت معصومه(ع) ندارد، بلكه سردابي است در قسمت پائين پاي آن حضرت.



در اين سرداب سه پيكر پاك و مطهر آرميده بود، كه يكي بانو و دو تن ديگر كنيز و سياه بودند.



آن بانوي مجلله در وسط و دو كنيز سياه با گيسوان مجعد در پائين پاي آن بانو قرار داشتند.



اين سه پيكر پاك و مطهر به قدري تر و تازه بودند كه گوئي همين امروز روح از بدنشان مقارقت نموده است.(347)



از بررسي كتب تاريخ معلوم مي شود كه اين بانوي مجلله"ميمونه" دختر موسي مبرقع مي باشد، زيرا صاحب تاريخ قم تصريح كرده كه قبه ي ملاصق به قبه ي حضرت معصومه(ع) بر سر تربت ميمونه بنا شده است.(348)



و اما دو كنيز سياه كه در آن بقعه شريفه مدفونند، عبارتند از:



1ـ ام اسحاق، كنيز محمد بن موسي مبرقع.



محمد پسر مبرقع به سال 296 هـ . در قم وفات كرده(349)قبر شريفش در خيابان آذر زيارتگاه خاص و عام است و فرزندي از او بر جاي نمانده است(350).



2ـ ام حبيب، كنيز ابو علي محمد بن احمد.



ابو علي از تبار امام هشتم و از سادات جليل القدر است، كه روز يكشنبه سوم ربيع الاول 315 هـ . در قم درگذشته، در كنار محمد بن موسي مبرقع دفن شده است(351).



صاحب تاريخ قم تصريح دارد كه اين دو كنيز در حرم مطهر حضرت معصومه(ع) و در بقعه مجاور و ملاصق بقعه آن حضرت دفن شده اند.(352)



در عظمت اين سه بانوي بزرگوار همين بس كه پس از 11 قرن بدن مباركشان هيچ تغيير ي نکرده است .



پيكرهائي كه هرگز نمي پوسند



تغيير نيافتن اجساد مطهر رسول اكرم ائمه اطهار(ع) جزء عقايد حتمي و مسلم ما مي باشد و از برخي از احاديث استفاده مي شود كه جسد هيچ پيامبري نمي پوسد، و اينك به نقل سه نمونه بسنده مي كنيم:



1ـ‌ رسول اكرم(ص) مي فرمايد:



"ان الله حرم لحومنا علي الارض ، فلا يطعم منها شيئا ":



"خداوند گوشت هاي ما را بر زمين حرام كرده، هرگز زمين چيزي از گوشت ما را نمي خورد"(353)



2ـ امام صادق(ع) مي فرمايد:



"ان الله عزوجل حرم عظامنا علي الارض و حرم لحومنا علي الدود ان يطعم منها شيئا":



"خداوند استخوان هاي ما را بر زمين و گوشت هاي ما را بر كرمها حرام كرده، آنها هرگز چيزي از گوشت ما را نمي خورند"(354).



3ـ‌در فرازي از يك حديث طولاني آمده است:



"و کذلک الانبياء (ع) لا يتغيرون و لا ياکلهم التراب ":



"پيامبران نيز چنين هستند، هرگز تغيير پيدا نمي كنند و زمين جسد آنها را نمي خورد".(355)



اما در مورد اشخاص مؤمن و صالح كه در طول تاريخ اجساد بسياري از آنها به صورت تر و تازه كشف شده، در روايات وارده از خاندان عصمت و طهارت به اعمالي اشاره شده كه آنها موجب مي شوند پيكر انسان در قبر نپوسد و با گذشت زمان تر و تازه بماند.



قطب الدين، ابوالحسين، سعيد بن هبه الله راوندي، متوفاي 573 هـ .كه قبر شريفش در صحن مطهر حضرت معصومه(ع) زيارتگاه خاص و عام است در كتاب پرارج:"لب اللباب" از معصوم(ع) روايت مي كند كه فرمود:



"لا تبلي عشرة ؛ الغازي ، و الموذن ، والعالم ، و حامل القرآن والشهيد، والنبي ، و المراة اذا ماتت في نفاسها ، و من قتل مظلوما ، و من مات يوم الجمعه او ليلتها ":



"پيكر ده طائفه در قبر نمي پوسد:



1ـ جهادگران



2ـ اذان گويان



3ـ دانشمندان



4ـ حاملان قرآن



5ـ شهيدان



6ـ پيامبران



7ـ بانواني كه در حال زايمان بميرند.



8ـ كساني كه به ستم كشته شوند.



9ـ آنانكه در روز جمعه بميرند.



10ـ و كساني كه در شب جمعه بميرند"(356)



11ـ فرش كنندگان مساجد، چنانكه در حديث معراج آمده است:



"و من احب ان يبقي طربا نضرا (357)لا يبلي ، فليکس المساجد بالبسط":



"هر كسي دوست دارد كه پيكرش تر و تازه بماند، مساجد را با فرشها مفروش بسازد".(358)



12ـ نظافتگران مساجد، چنانكه در فراز ديگري از حديث فوق آمده:



"و من احب ان لا تاکله الديدان تحت الارض ، فليکنس المساجد و ليکس المساکين":



"و هر كس دوست دارد كه جسدش را كرمهاي در زير خاك نخورند، مساجد را جاروب كند و مساكين را بپوشاند".(359)



13ـ پوشانندگان بينوايان، چنانكه حديث فوق به آن دلالت مي كرد.



14ـ شيفتگان دانش، چنانكه رسول اكرم(ص) مي فرمايد:



"و من احب العلم وجبت له الجنة و يصبح و يمسي في رضي الله ، و لا يخرج من الدنيا حتي يشرب من الکوثر وَ‌ يَأْكُلَ مِنْ ثَمَرَهِ الْجَنَهِ، وَ لا يَأ‎‎‎‏ْكُلُ الدُودُ جَسَدَهُ وَ‌ يَكُونُ فِي الْجَنَهِ رَفيقَ الْخِضْرِ":



"هر كس دوستدار دانش باشد بهشت براي او واجب شود، يا خشنودي خدا داخل صبح وشام شود، از دنيا بيرون نرود جز اينكه از آب كوثر و ميوه بهشتي بخورد، كرمها پيكرش را نخورند و در بهشت رفيق حضرت خضر(ع) باشد".(359)



15ـ صالحان، چنانكه در حديث آمده:



"اِنَ الْأَرْضَ لا تُغَيِر‎ُاَجْسادَ الصالِحينَ":



"زمين پيكر صالحان را تغيير نمي دهد":(360)



آقاي رازي حديثي در مورد پيكر مؤمن نقل كرده:



"جَسَدُ الْمُؤْمِنِ لا يَبْلي في قَبْرِهِ":



"پيكر مؤمن در قبر نمي پوسد".(361)ولي در منابع حديثي پيدا نشد.



مجدي نيز گفته:"روايت شده كه جسد سلطان عادل نمي پوسد"(362)مدرك آن نيز پيدا نشد.



در اينجا تذكر اين نكته لازم است كه موارد پانزده گانه اي كه در اين حديث اشاره شده، غير از نبوت بقيه ي موارد، علت تامه نيستند، بلكه معِدات هستند، به اين معني كه هر يك از اين موارد ده گانه مقتضيِ آن هست كه پيكر انسان در قبر نپوسد، مگر اين كه شخص با اعمال ناشايست خود اين اقتضا را از بين ببرد.

پاورقي

(345) تاريخ قم ص 214 و بحار: 60/220.

(346) نقباء البشر: ج 2ص 507.

(347) اقامه البرهان ص 479.

(348) تاريخ قم ص 217.

(349) ريحانه الادب: ج 8ص 287.

(350) عمده الطالب ص 201.

(351) تاريخ قم ص 218.

(352) تاريخ قم ص 214.

(353) الفقيه: ج 1ص 121،‌بصائر الدرجات ص 444 و بحار: ج 22ص 550 و ج 27 ص 299.

(354) من لا يحضره الفقيه: ج 1ص 121.

(355) علل الشرائع: ج 1ص 80 و مستدرك و سائل: ج 2ص 487.

(356) مستدر وسائل: ج 2ص 50 و لب اللباب- مخطوط -

(357) در فضائل:"نَظِراً" ،‌در بحار:"مَطِراً" در نسخ خطي:"مَطُرِباَ" آمده است ولي"نَضِراً" مناسبتر به نظر رسيد.

(358) فضائل ابن شاذان، ص 151.

(359) همان مدرك، و در بحار با اندك تفاوتي: ج 8ص 145.

(360) جامع الأخبار ص 38، معراج السعاده ص 94.

(361) رجال بحر العلوم: ج 3ص 111.

(362) كرامات صالحين ص 313.