سند زيارتنامه


به طوري كه در فصل چهار، به عنوان حديث هفتم، از نظر خوانندگان گرامي گذشت زيارتنامه حضرت معصومه سلام الله عليها به تصريح علامه مجلسي قدِس سرْه از محضرت مقدس امام رضا(ع) روايت شده است.(273)



علامه مجلسي علاوه بر دائره المعارف بزرگ"بحارالأنوار" در كتاب ارزشمند"تحفه‌ الزائر" نيز اين حديث شريف مشتمل بر زيارتنامه را از امام رضا(ع) نقل فرموده است.(274)



اهميت درج اين روايت در كتاب"تحفه‌ الزائر" آن است كه علامه مجلسي در مقدمه آن ملتزم شده كه در آن تنها زيارت هايي را نقل كند كه با سند معتبر به دستش رسيده باشد.(275)



بعد از علامه مجلسي، شخصيت برجسته جهان تشيع، مرجع والا مقام آيه‌ الله"آقا جمال خوانساري" متوفاي 1125 هـ . اين حديث را در كتاب"مزار" خود آورده، از آن"روايت معتبر" تعبير كرده مي فرمايد:



"در روايت معتبر ديگر نقل نموده اند كه حضرت امام رضا(ع) به سعد اشعري فرمود كه: اي سعد نزد شما از ما قبري هست...".(276)



آنگاه متن زيارتنامه را مطابق نقل علامه مجلسي نقل كرده، سپس ترجمه كامل آن را ذكر كرده، و پاورقي هايي در توضيح برخي ا فقرات آن آورده است.(277)



بعد از آقا جمال، پژوهشگر بزرگ، آيه‌ الله حاج سيد حيدر كاظمي، متوفاي 1265 هـ‌ . در كتاب پر ارج"عمده‌ الزائر" زيارتنامه حضرت معصومه(ع) را به شرح زير آورده است:



"در برخي ا زكتب مزار اصحاب ما، با سند"حُسُن" از"سعد" از علي بن موسي الرضا(ع) روايت شده كه خطاب به سعد فرمود:"‌اي سعد براي ما در نزد شما قبري هست"..." تا پايان زيارتنامه.(278)



سيد حيدر كاظمي از مراجع برجسته قرن سيزدهم و نياي بزرگ خاندان رفيع"آل سيد حيدر" در كاظمين بود.



شيخ آغا بزرگ تهراني در حق او مي نويسد:



"عالم، فقيه، محدث جليل القدر، مرجع خاص و عام، غيور در دين و مدافع سرسخت در دفاع از حريم پروردگار بود".(279)



اين بزرگوار نيز همانند علامه مجلسي، نام آن كتاب مزار را براي ما بيان نفرموده، جز اين كه به معتبر بودن سند آن تصريح كرده و از جهت حديث شناسي سند آن را"حُسُن" تعبير نموده است.



از اين تعبير استفاده مي شود كه همه راويان حديث در آن كتاب مزار ذكر شده، مؤلف و ديگر راويان مورد اعتماد و استناد هستند. زيرا معناي"حديث حسن" آن است كه سندش به معصوم(ع) برسد، و همه راويان آن اماميِ و ممدوح باشند، با مدحي مقبول ومعتنابه. و اين مدح معارض با ذم نباشد.(280)



با توجه به اينكه سيد حيدر كاظمي به تصريح علامه تهراني، حديث شناسي جليل القدر بود، و ايشان تصريح كرده اند كه سند اين زيارتنامه"حسن" مي باشد و در تعريف حسن"اتصال سند تا امام معصوم" قيد شده، معلوم مي شود كه در آن كتاب مزار، سلسله اسناد حديثِ مشتمل بر زيارتنامه ذكر شده بود، جز اينكه علامه مجلسي و مرحوم سيد حيدر كاظمي آن را نقل نكرده اند.



از مطالب ياد شده نتيجه مي گيريم كه سلسله راويان زيارتنامه از"علامه‌ مجلسي" تا"علي بن ابراهيم قمي" مورد اعتماد و استناد هستند، زيرا:



اولاً سيد حيدر كاظمي از آن"سند حسن" تعبير كرده، و آن از نقطه نظر حديث شناسي دلالت بر وثاقت آنها مي كند.



ثانياً علامه مجلسي آن در كتاب"تحفه‌ الزائر" نقل كرده، و در مقدمه آن ملتزم شده كه در اين كتاب فقط زيارتهائي را نقل كند كه با سند معتبر به او رسيده باشد.



و اما ديگر رجال حديث، كه عبارتند از:



1ـ‌ علي بن ابراهيم



2ـ ابراهيم بن هاشم



3ـ سعد بن سعد احوص



هر سه از اصحاب برجسته امامان و مورد عنايت حضرات معصومين(ع) مي باشند و ما در همين كتاب تصريح و تأكيد علماي رجال را بر وثاقت آنها نقل كرديم.(281)



گذشته از سند ياد شده كه علامه مجلسي بر آن اعتماد كرده و سيد حيدر كاظمي آن را"حسن" دانسته، از راههاي ديگري نيز مي توان بر مأثور بودن آن استشهاد كرد:



1ـ بررسي محتواي زيارتنامه



به طوري كه بسياري از بزرگان در مورد"دعاي ندبه" و"زيارت جامعه" فرموده اند، بررسي متن و محتواي اين دعاها و زيارت ها به تنهائي براي اثبات اعتبار آنها كافي است و نيازي به بررسي سند ندارد.(282)



هنگامي كه از آيت الله كاشف الغطاء در مورد سند"دعاي صباح" پرسيدند، فرمود:



براي هر يك از صاحبان دانش و فرهنگ اسلوبي هست و براي هر گروهي از جوامع بشري، بلكه براي هر ملتي از اهالي يك كشور، شيوه و اسلوبي هست....



براي ائمه(ع) نيز در مقام نيايش، ستايش، حمد و ثناي پروردگار شيوه خاصي است كه هر كس با سخنان آنها مأنوس باشد، برايش ملكه‌ اي حاصل مي شود كه سخنان آنها را مي شناسد و چنين شخصي ترديد نمي كند كه"دعاي صباح" از آنها صادر شده است.(283)



ابن ابي الحديد معتزلي نيز در برابر كساني كه در صدور برخي از فرازهاي نهج البلاغه از اميرمؤمنان(ع) تشكيك كرده اند، به همين طريق استدلال كرده و اثبات نموده كه همه‌ فقرات نهج البلاغه از آن حضرت صادر شده است.



وي در مورد خطبه شقشيقه از"ابن خشاب" نقل مي كند كه در پاسخ ابن شبيب واسطي گفت:"نه به خدا قسم من مي دانم كه اين خطبه از آن حضرت مي باشد".



ابن شبيب گفت: بسياري از مردمان مي گويند كه اين خطبه از سخنان سيد رضي است!!



ابن خشاب گفت:"كجا سيد رضي و غير رضي چنين شيوه و اسلوبي دارند؟!...".(284)



زيارتنامه حضرت معصومه(ع) نيز از نظر زيبائي اسلوب، شيوائي تعبير و بلندي معاني در رديف ديگر دعاها و زيارتنامه هايي است كه با سند معتبر از معصومين(ع) صادر شده است.



2ـ احاديث من بلغ



احاديث فراوني در مجامع حديثي از معصومين(ع) رسيده است كه اگر در مورد يكي از اعمال خير، اجر و پاداشي از خدا و پيامبر(ص) نقل شده باشد و اين نقل به فردي رسيده باشد و او براي رسيدن به آن پاداش، به آن عمل خير اقدام نمايد، خداوند منان آن پاداش را به او عنايت مي كند، اگر چه چنين حديثي در واقع از معصوم صادر نشده باشد.(285)



3ـ‌ تسامح در ادله سنن



شيوه فقهاي اسلام بر اساس احاديث"من بلغ" بر اين جاري شده كه در احاديث مربوط به آداب و سنن سختگيري نمي كنند و آن مناقشه هاي سندي رايج در واجبات و محرمات را در مستحبات و اخلاقيات اعمال نمي كنند، اگر حديثي را در يك كتاب مشهور يافتند كه به يكي از معصومين(ع) نسبت داده شده، بر استحباب يا كراهت چيزي دلالت مي كند و معارضي ندارد، بر طبق آن فتوا مي دهند و اين را"تسامح در ادله سنن" مي نامند. پيشتاز فقهاي قرن شيخ انصاري قدِس سرْه در اين رابطه رساله مستقلي تأليف نموده است.



4ـ اعتراف اهل فن



خاتمه‌ المحدثين مرحوم شيخ عباس قمي در كتاب"مفاتيح الجنان" در مورد"حكيمه خاتون" دختر امام جواد(ع) مي نويسد:



در كتب مزار زيارت مخصوصي براي آن معظمه ذكر نشده، با آن مرتبه رفيعه اي كه از براي اوست. پس سزاوار است كه او را زيارت كنند با الفاظي كه در زيارت اولاد ائمه(ع) نقل شده، يا زيارت كنند او را با اين الفاظ كه در زيارت عمه مكرمه اش"فاطمه بنت موسي(ع)" وارد شده...".(286)



اعتراف محدث قمي به"وارد" بودن اين زيارتنامه بسيار با ارزش است و از اهميت خاصي برخودار مي باشد.



روي اين بيان مأثور بودن اين زيارتنامه به شدت تقويت مي شود، زيرا:



1ـ علامه‌ مجلسي آن را از امام رضا(ع) روايت كرده است.



2ـ آقا جمال خوانساري از آن"روايت معتبر" تعبير نموده است.



3ـ سيد حيدر كاظمي سند آن را"حُسُن" دانسته است.



4ـ محدث قمي به صدور آن اعتراف نموده است.



5ـ بررسي متن آن را تقويت نموده است.



6ـ تسامح در ادله سنن راه مناقشه را بسته است.



7ـ احاديث من بلغ سختگيري سندي را منتفي دانسته است.



از نگارنده توضيحات بيشتري در اين رابطه در"ماهنامه كوثر" منتشر شده، علاقمندان به آنجا مراجعه فرمايند.(287)



نكاتي چند در پيرامون زيارتنامه حضرت معصومه سلام الله عليها



به طوري كه قبلاً ياد آورد شديم اين زيارتنامه به تصريح علامه مجلسي قدِس سرْه از محضر مقدس امام رضا(ع) شرف صدور يافته و به اصطلاح"مأثور" است(288)،‌و اين خود يكي از دلائل عظمت فوق العاده حضرت معصومه(ع) مي باشد، كه بعد از حضرت فاطمه‌ زهرا(ع) تنها بانوئي است كه زيارت مأثور دارد.



سه زيارتنامه ديگر براي حضرت معصومه(ع) در كتابهاي مربوطه آمده است كه به معصوم نسبت داده نشده، و آنها عبارتند از:



1ـ زيارتنامه اي كه مرحوم مولي حيدر خوانساري ـ از علماي برجسته قرن يازدهم ـ‌ در كتاب ارزشمند"زبده التصانيف" آورده است.(289)



2ـ زيارتنامه اي كه مرحوم حاج شيخ محمد علي بن حسن كاتوزيان، در كتاب"انوار المشعشين" آورده است.



وي اگر چه اين زيارت را از كتب معتبره و اسناد صحيحه ـ‌ به تعبير خودش ـ نقل كرده، ولي آن را به مصعوم(ع) نسبت نداده است.(290)



3ـ زيارتنامه اي كه آن را آقا محمد خان كرماني انشاء كرده و پسرش ابوالقاسم،‌آن را در كتاب"وادي السلام" آورده است.(291)



و لذا ما اين سه زيارتنامه را در اين كتاب نياورديم و در پيرامون آنها سخن نگفتيم، ولي مناسب به نظر مي رسد كه چند نكته در پيرامون زيارتنامه مأثور يادآور شويم:



1ـ در اين زيارتنامه پس از درود و سلام به پيامبران اولوالعزم، به هنگام عرض ادب و تقديم تحيت به پيشگاه رسول اكرم(ص) به صيغه خطاب آمده است:



"السلام عليك يا رسول الله..."



آنگاه عرض ادب و تقديم سلام به محضر مقدس اميرمؤمنان، حضرت فاطمه زهرا، و ديگر معصومين(ع) نيز به صيغه‌ خطاب آمده است، و اين برخلاف شيوه معمول در ديگر در زيارتها مي باشد، زيرا در هر زيارتنامه اي كه براي زيارت يكي از معصومين(ع) رسيده، فقط براي آن معصوم، صيغه خطاب به كار رفته، براي ديگر معصومين به صيغه غائب عرض ادب و تقديم سلام شده است.



اسلوب خاصي كه در زيارتنامه‌ حضرت معصومه(ع) برخلاف همه زيارتنامه ها اتخاذ شده، حتماً دليل خاصي دارد و سري در آن نهفته است.



اگر احاديث وارده در شأن حضرت معصومه(ع) را يكبار ديگر مورد دقت و بررسي قرار دهيم، رمز اين مطلب به دست مي آيد و آن اينكه:



در چندين حديث از امام صادق(ع) آمده است كه فرمود:



ـ خداوند حرمي دارد و آن"مكه" است.



ـ‌ رسول خدا حرمي دارد آن"مدينه" است.



ـ اميرمؤمنان حرمي دارد و آن"كوفه" است.



ـ ما خاندان نيز حرمي داريم و آن"قم" است.



آنگاه راز گزينش اين حرم را چنين بيان مي فرمايد:



"بانوئي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي در قم رحلت مي كند، كه همه شيعيان ما با شفاعت او وارد بهشت مي شوند".(292)



روي اين بيان حرم حضرت معصومه(ع) حرمِ‌ اميرمؤمنان است، حرمِ فاطمه زهرا است، حرم امام حسن و امام حسين است، حرم امام سجاد و امام باقر است، حرم امام صادق و امام كاظم است، حرم امام رضا و امام جواد است، حرم امام هادي و امام عسكري است ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ



زائر عارف به حقِ حضرت معصومه(ع) هنگامي كه در حرم آن حضرت است؛ در حرم اميرمؤمنان است، درحرم امام حسين است، در كنار قبر گمشده حضرت زهراست، دركنار ائمه‌ بقيع است... و لذا به هر كدام از معصومين بخواهند عرض ادب و تقديم سلام كند، شايسته است كه با صيغه خطاب(السلام عليك...) عرض ادب نمايد.



2ـ در اين زيارتنامه كه به همه معصومين، از رسول خدا تا امام حسن عسكري ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ به صيغه خطاب عرض ادب شده، برخلاف انتظار به هنگم عرض ادب به پيشگاه حضرت بقيه الله ارواحنا فداه به صيغه غائب تقديم سلام شده و آمده است:



"اللهم صل علي نورك وسراجك...".



بايد در اين تغيير اسلوب و تبديل عرض ادب خطاب به غائب سري و يا اسراري نهفته باشد.



شايد يكي از اسرار آن، اشاره به غيبت او باشد، كه آن امام حي و حاضر، از ديدگان ما غائب است و همه ي نابسماني هاي ما از غيبت اوست، اگر آن دست نيرومند الهي از آستين غيبت بيرون‌ آيد، همه‌ اين نابسماني ها را سامان مي دهد و همه‌ اين پريشانيها به دست با كفايت او پايان مي يابد."اللهم عجل فرج".



و شايد يكي از ديگر از اسرارش اين باشد كه حضرت بقيه‌ الله ـ‌ ارواحنا فداه ـ‌ در اين شهر منزل دارد و آن: مسجد مقدس جمكران است.



عاشقان پاكباخته و منتظران دلسوخته، پس از زيارت حضرت معصومه(ع) بايد به مسجد مقدس جمكران مشرف شوند و آنجا با امام حاضر در امصار و غائب از ابصار راز دل گويند و نغمه:"يا ابن الحسن" سردهند و براي تعجيل در امر فرج دعا كنند.



3ـ در اين زيارتنامه به هنگام عرض ادب به محضر حضرت معصومه(ع) فرازِ:"اَلسلامْ عليكِ يا بنتَ فاطمهَ و خديجهَ" بر فرازِ:"اَلسلامْ عليكِ يا بنتَ اميرِالمؤمنينُ" مقدم شده است، كه طبعاً در اينجا نيز اسراري نهفته است.



شايد يك سرش اين باشد كه انتساب دختر به مادر، از انتساب او به پدر قوي تر است، به ويژه دختري كه به سنين ازدواج رسيده، ازداوج نكرده و به خانه‌ بخت نرفته است.



و شايد سر ديگرش اين باشد كه حرم حضرت معصومه تجلي گاه حرم گمشده حضرت صديقه‌ طاهره است، چنانكه در بخش"كريمه اهلبيت" به تفصيل در اين زمينه سخن گفتيم.



3ـ در اين زيارتنامه يك دوره معارف شيعه و عقايد حقه به طور فشرده بيان شده، كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:



1ـ اعتقاد به رسالت پيامبران.



2ـ اعتقاد به ولايت امامان.



3ـ اعتقاد به رستاخيز.



4ـ دعا براي ورود به بهشت و محشور شدن در زمره اهلبيت.



5ـ دعا براي ورود به حوض كوثر و سيراب شدن از دست ساقي كوثر.



6ـ دعا براي فرج و درك محضرِ سرور اهلبيت در دوران ظهور.



7ـ دعا براي گرد آمدن تخت لواي آنان در زمان ظهور و يا رجعت.



8ـ دعا براي استوار ماندن بر عقايد حقه و صراط ولايت.



9ـ ابراز تقرب به خدا با محبت اين خاندان و اعلان برائت از دشمنان آنان.



10ـ اعلام تسليم و انقياد و دوري از انكار و استكبار.



11ـ اظهار عقيده بر اساس يقين و رضايت به آنچه رسول خدا از طرف خداوند آورده است.



12ـ طلب خشنودي حق تعالي در برابر اين عرض تسليم و انقياد.



13ـ طلب رضوان خدا در سراي جاويدان آخرت.



14ـ تقاضاي شفاعت از شفيعه روز جزا حضرت معصومه(ع) براي ورود به بهشت.



15ـ اظهار عقيده بر مقام والاي حضرت معصومه در نزد خداوند متعال.



16ـ طلب حسن عاقبت و تقاضاي سعادت جاويدان با حفظ عقيده بر ولايت.



17ـ اظهار اين معني كه نعمت ولايت از عنايات پروردگار است و استواري در عقيده جز با حول و قوه الهي ميسر نيست.



18ـ طلب استجابت دعاها و روا شدن حاجات.



19ـ طلب قبولي زيارت و عرض ارادات، به لطف و كرم خويش.



20ـ ختم زيارت با درود و تحيت بر محمد و آل محمد و استمداد از رحمت واسعه حق تعالي به بركت صلوات بر محمد و آل محمد(ص).

پاورقي

(273) بحار: ج 102ص 265.

(274) تحفه الزائر، ص 505.

(275) همان،‌ص 3.

(276) مزار آقا جمال خوانساري، ص 104.

(277) همان،‌ص 105ـ 109.

(278) عمده الزائر ص 398.

(279) الكرام البرره: ج 1ص 448.

(280) مقباس الهدايه:‌ج 1ص 160.

(281) بخش فضيلت زيارت، ذيل حديث اول.

(282) الأنوار اللامعه:‌ص 31.

(283)‌الفردوس الأعلي: ص 50.

(284) شرح نهج البلاغه: ج 1ص 205.

(285) اصول كافي:‌ج 2ص 87،‌ثواب الأعمال: ص 132، محاسن برقي: ج 1ص 93، اقبال سيد: ص 627، فلاح السائل:‌ص 12، عده الداعي:‌ص 13، مفتاح الفلاح:‌ص 406، روضه المتقين: ج 1ص 455، وسائل الشيعه: ج 1ص 80 و بحار الأنوار: ج 2ص 256.

(286) مفاتيح الجنان: ص 522 و هديه الزائرين: ص 67.

(287) ماهنامه كوثر، شماره 35، ص 29ـ 31.

(288) بحار: 102/266.

(289) زبده التصانيف: 6/159.

(290) انوار المشعشين: 1/211.

(291) وادي السلام: ص 423.

(292) النقض ص 196، مجالس المؤمنين: 1/83 و بحار: 60/216 و 228.