رواياتي از حضرت فاطمه معصومه (ع)


حديث غدير و منزلت:



1- ... عَنْ فاطِمَةُ بِنْتِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَي الرِّضا ، حَدَّثَتْني فاطِمَةُ وَ زَيْنَبُ وَ اُمُّ كُلْثُومٍ بَناتُ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ (ع) قُلْنَ حَدَّثَتْنا فاطِمَةُ بِنْتُ جَعْفَرِبْنِ‌ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ ، حَدَّثَتْني فاطِمَةَ‌ بِنْتُ مُحَمَّدِبْن عَلِيٍّ،حَدَّثَتْني فاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ، حَدَّثَتْني فاطِمَةُ وَ سَكينَةُ اِبْنَتا الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ اُمِّ كُلْثُومٍ بِنْتِ فاطِمَةَ‌ بِنْتِ النَّبِِيِّ (ص)عَنْ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ (ص)...قالَتْ: " اَنسيتُمْ قَولَ رَسُولِ اللهِ (ص)يَوْمَ غَديرِ خُمْ : " مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيُّ مَوْلاهُ". وَ قَوْلَهُ (ص): " اَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِهارُونَ مِنْ مُوسي " : (56) " فاطمه دختر حضرت رضا نقل مي كند از فاطمه ( معصومه (ع)) و زينب و امّ كلثوم (دختران موسي بن جعفر (ع)) و آنها از فاطمه (دختر امام صادق (ع)) و او از فاطمه ( دختر امام باقر (ع)) و ايشان از فاطمه (دختر امام سجّاد(ع)) و او از فاطمه و سكينه ( دختران امام حسين (ع)) و آنها از امّ كلثوم ( دختر فاطمه زهرا (ع)) و او از فاطمه زهراء (ع) نقل مي كند كه آن حضرت ( به مردم ) فرمود: " آيا فراموش كرديد فرمايش رسول خدا (ص)را " در روز غدير" ؟ كه ( به شما ) فرمود: هركس من مولي ( و رهبر) اويم پس علي ( بعد از من ) مولي ( ورهبر) اوست. و آيا فراموش كرديد اين فرمايش حضرت را ؟ كه فرمود: ( ياعلي ) نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسي (ع) است". ( يعني : تويي وصيّ و جانشين من ).



حديث دوستي آل محمّد (ع) :



2- حضرت فاطمه معصومه (ع) از فاطمه دختر امام صادق (ع) و او از فاطمه دختر امام با قر (ع) و او از فاطمه دختر امام سجّاد (ع) و او از فاطمه دختر امام حسين (ع) و او از زينب دختر اميرالمؤمنين (ع) و او از فاطمه زهرا (ع) نقل مي كند كه رسول خدا (ص)فرمود : " اَلامَنْْ ماتَ عَلَي حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهيداً": (57)" بدانيد كه هر كس با محبّت آل محمّد بميرد ، شهيد مرده است".



مقام و منزلت امام علي (ع) و شيعيان آن حضرت :



3- فاطمه معصومه (ع) ( به همان سند روايت اوّل) نقل مي كند از فاطمه زهراء (ع) كه پيامبر خدا (ص)فرمود : " در شب معراج ، داخل بهشت شدم ، آنجا قصري ديدم از دُرّ ميان خالي ، كه داراي دري بود آراسته به دُرّ و ياقوت و بر آن در پرده اي آويخته بود ؛ من سرم را بلند كردم ، ديدم بر آن نوشته شده است : " لااِلهَ اِلّا الله ، مُحَمَّد رَسُولُ الله ، عَلِيٌّ وَلِيُّ الْقَوْمِ": " خدايي جز خداي يكتا نيست ؛ محمّد فرستاده خدا است ؛ عليّ وليّ ( و رهبر) مردم است ". و بر پرده نوشته بود : " بَخٍّ ، بَخٍّ ، مَنْ مِثْلُ شيعَهِ عَلِيٍّ ؟": " بَه بَه ، كيست مانند شيعه علي (ع) ؟" ؛ داخل آن قصر شدم ، درآنجا قصري از عقيق سرخ ميان خالي ديدم كه دري داشت از نقره كه به " زبر جد" سبز مزيّن بود و بر آن در نيز پرده اي آويخته بود ، به بالا نگاه كردم ، ديدم بر آن در نوشته شده : " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ ، عَلِيٌّ وَصِيُّ الْمُصْطَفي " : " محمّد رسول خداست ، علي جانشين " محمّد" مصطفي است". و بر پرده نوشته شده بود : " بَشِّرْشيعَةَ عَلِيٍّ بِطيبِ الْمَو ْلِدِ..."." بشارت بده شيعيان علي را به (حلال زادگي)" ؛ داخل آن قصر شدم ، قصري از زبر جد سبز ميان خالي ديدم كه بهتر از آن نديده بودم ؛ اين قصر دري داشت از ياقوت سرخ كه آراسته به لؤلؤ بود و بر آن در پرده اي آويخته بود ؛ سرم را بلند كردم ، ديدم بر پرده نوشته شده : " شيعَةُ عَلِيٍَ هُمُ الْفائِزونَ". " تنها شيعيان علي رستگارند". گفتم : اي جبرئيل اين قصر براي كيست ؟ گفت : براي پسر عمو و جانشين تو علي بن ابي طالب است و همه مردم در روز قيامت عريان و پابرهنه محشور مي شوند مگر شيعيان عليّ .... "(58).



قم ديار ابرار:



4- حضرت معصومه (ع) وقتي در ساوه مريض شد به همراهانش فرمود : مرا به قم ببريد زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود :" قم مركز شيعيان ما مي باشد ". (59)