وليد بن حرب الاشعري




129 . وليد بن حرب الاشعري



وليد بن حرب الاشعري كوفي، ملقب به «ولاد»، از فرزندان ابوموسي الاشعري و محدثان قرن دوم هجري است(1). ابن حجر او را مقبول مي خواند؛ با اشاره به اين كه اگرچه احاديث كمي از اوست ولي دليلي نداريم كه حديثش را ترك نماييم. ابن حبان، او را جزء ثقات ذكر نموده و ابن عيينة او را «صدوق» و «امين» خوانده است. وليد بن حرب از سلمة بن كهيل روايت نموده است. شعبه و ابن عيينة راويان اويند(2).



130 . وليد بن نُمير بن اوس الاشعري



وليد بن نُمير بن اوس الاشعري شامي دمشقي، از محدثان سده دوم هجري است(3). ابن حجر او را مقبول(4) و ابن حبان او را جزء ثقات دانسته است. وليد از پدرش نمير روايت نموده است. فرزندش (نمير) و وليد بن مسلم راويان اويند(5).



131 . يحيي بن بريد(6) بن عبدالله الاشعري



ابوبردة يحيي بن بريد بن عبدالله بن ابي بن بردة بن ابي موسي اشعري، از اهالي كوفه است. وي به بغداد رفت و در آن شهر به نقل حديث پرداخت.



او از پدرش بريد و اسماعيل بن ابي خالد و ابن جريح روايت نموده است. علاء بن عمرو نخعي، عبيدالله بن عمر قواريري و محمد بن عقيه سدوسي راويان اويند و يحيي بن معين از او حديث شنيده است. پدرش از طبقه ششم (طبقه پايين تابعين) بود(7) كه بنا بر آن يحيي پيش از سال 200 ه . ق از دنيا رفته باشد.



علماي رجال او را جرح كرده اند: ابن معين، ابوحاتم و ابوعلي صالح بن محمد او را «ضعيف الحديث» مي خوانند. ابوحاتم مي گويد: احاديثش نوشته مي شود و او متروك نيست. ابن نمير مي گويد: كوفيان از او روايت مي كنند؛ ولي به اندازه يك خرما ارزش ندارد: «الكوفيين يَروون عنه ما يسوّي تمرة»(8). علي بن مديني و ابوزرعه او را راوي احاديث «منكر و منكر الحديث» مي خوانند(9).



132 . يسع بن عبدالله الاشعري



ابو علي يسع بن عبدالله بن سعد الاشعري از راويان و معاصران امام صادق عليه السلام مي باشد(10). به روايت وي از ابوالحسن عليه السلام اشاره شده است(11). در تهذيبزرارة از «يسع» و او از امام باقر عليه السلام روايت نموده، كه احتمال دارد مراد از «يسع»، «ابن عبد الله اشعري» باشد(12).



زكريا بن موسي(13)، حسن بن جهم(14) و فرزندش سهل از او(15) روايت كرده اند. مسعدة بن صدقة از «يسع» (بدون وصف و ذكر نام پدر) روايت كرده اند(16). روايات يسع بن عبدالله به واسطه مشايخ ثلاثه در كتاب هايشان ذكر شده است.(17)



133 . يعقوب بن عبدالله الاشعري القمي



ابوالحسن يعقوب بن عبدالله بن سعد الاشعري (متوفا: 174 ه . ق)، فرزندعبدالله بن سعد (بزرگ اشعريان قم) و برادر عبدالملك و عمران قمي و پسر عموي اشعث بن اسحاق است(18) برقي «يعقوب بن عبدالله بن سعد الاشعري» را در اصحاب امام صادق عليه السلام ذكر كرده است و شيخ طوسي در رجال او را برادر عمران مي داند(19) و در تهذيب «يعقوب القمي» به واسطه برادرش عمران، از حضرت صادق عليه السلام روايت مي نمايد(20). شايد بيش از اين نتوان يادي از وي در كتب رجال شيعه به دست آورد؛ ولي فراوان دركتب اهل سنت از او نام برده شده است. خاندان او از بزرگان شيعه بوده اند و بعيد به نظر مي رسد كه خود در اين طريقتداخل نباشد. او در سال 174 ه . ق(21)، در قزوين درگذشت. ابن حجر، وي را صدوق و در زمره طبقه ميانه اتباع التابعين (طبقه هشتم) ذكر نموده است(22). وي از قميان محسوب مي شود. ابن سعد در طبقات او و پسر عمويش «اشعث» را در زمره محدثان قم ذكر مي نمايد(23).



وي از جمعي چون: جعفر بن ابي مغيرة خزاعي قمي(24)، حفص بن حميد(25)، عمران بن عبدالله اشعري(26)، عيسي بن جاريه انصاري(27)، عيسي بن جابر(28)، ليث بن ابي سليم(29)، هارون بن عنترة(30)، ياسين كناسي(31) و ابوسيف(32) روايت مي نمايد.



راويان وي عبارتند از:



اسماعيل بن ابان الوراق، جرير بن عبدالحميد، جعفر بن حميد، سعيد بن عبدالحميد المقري الرازي و سليمان بن داود عتكي(33)، عامر بن ابراهيم اصبهاني(34)، عبدالله بن سنان هروي(35)، عبدالاعلي بن حماد نرسي(36)، علي بن ثابت دهان(37)، ابو حجر بجلي عمر و بن رافع(38)، ابو غسان مالك بن اسماعيل(39)، عيسي بن زياد بن ابراهيم رازي(40)، ابو عمران موسي بن اسماعيل جبلي(41)، ابو احمد خراساني هيثم بن خارجة(42)، يزيد بن عبد العزيز الطلاس(43)، ابو يعقوب الصيقل يوسف بن واقد رازي(44)، ابو ربيع زهراني(45) و ابو يعفور ثقفي(46).



134 . يوسف بن ابي بردة



يوسف بن ابي بردة بن ابي موسي الاشعري كوفي، از محدثان قرن دوم هجري است. پدرش، ابوبردة، در اوايل همان قرن از دنيا رفته است(47). از آنجا كه ابن حجر او را از طبقه ششم و مقبول مي داند، به درستي معلوم نيست كه صحابه را ديده باشد. او احاديث كمي دارد و دليلي نداريم كه احاديثش را رد نماييم(48).



ابن حبان او را جزء ثقات آورده و عجلي توثيقش نموده است. او از پدرش ابوبردة روايت كرده است. اسرائيل بن يونس و سعيد بن مسروق از راويانش هستند. و از كوفيين محسوب مي شود(49).



از آنجا كه برخي از اشعريان آن چنان مطرح نبوده اند و اطلاعات فراواني ازايشان در دست نيست، بعد از حرف ميم به آن ها فهرست وار اشاره مي كنيم و در پاورقي به منابعي كه نامشان در آن ها آمده است و همچنين به نكات مهم زندگي شان اشاره مي كنيم.



1. مالك بن احوص بن سعد؛(50)



2. مجدي بن قيس، ابورهم الاشعري؛(51)



3. محمد بن الحسن بن ابي خالد القمي الاشعري؛(52)



4. محمد بن الحسين الاشعري؛(53)



5. محمد بن الحسين بن عبدالعزيز؛(54)



6. محمد بن حمزة الاشعري؛(55)



7. محمد بن خالد الاشعري؛(56)



8. محمد بن الريان بن الصلت الاشعري القمي؛(57)



9. محمد بن سهل بن اليسع الاشعري القمي؛(58)



10. محمد بن عبدالرحمن بن غنم؛(59)



11. محمد بن عبدالله بن عيسي الاشعري؛(60)



12. محمد بن علي بن عيسي الطلحي؛(61)



13. محمد بن قيس (با)مجدي بن قيس؛



14. محمد بن كليب الاشعري؛(62)



15. محمد بن منصور الاشعري؛(63)



16. محمد بن اليسع بن عبدالله؛(64)



17. مشرح الاشعري، ابوميل؛(65)



18. مصقلة بن اسحاق القمي الاشعري؛(66)



19. موسي ابوالحسن الاشعري؛(67)



20. موسي بن بكر بن عبدالله بن سعد الاشعري القمي؛(68)



21. موسي بن عبدالله الاشعري القمي؛(69)



22. موسي بن محمد الاشعري القمي، المودِّب؛(70)



23. نصر بن نجيح الاشعري البصري؛(71)



24. وهب بن سعيد؛(72)



25. هشام بن حبيش بن خالد بن الاشعر خزاعي، حجازي؛(73)



26. اليسع بن حمزة؛(74)



27. اليسع بن اليسع الاشعري قمي.(75)

پاورقي





1) ابن حجر او را از طبقه ششم مي داند كه بنابراين وفات وي درقرن دوم است. (تقريب التهذيب، ص 386، و مقدمه آن).

2) تهذيب التهذيب، ج 11، ص 133، ش 218/ تقريب التهذيب، ص 386/ الجرح و التعديل، ج 9، ص 3، ش 10.

3) به لحاظ اين كه در طبقه بندي ابن حجر در تقريب، در طبقه ششم واقع شده و پدرش حدود سال 120 ه . ق در گذشته است.

4) ر. ك: همين نوشتار، شرح حال وليد بن حرب.

5) تهذيب التهذيب، ص 387، تقريب التهذيب، ج 11، ص 156، ش 258/ الجرح و التعديل، ج 8، ص 19، ش 80 .

6) در تاريخ بغداد «يزيد» آمده؛ ولي با ملاحظه ساير منابع «بريد» صحيح است.

7) ر. ك: همين نوشتار، شرح حال بريد بن عبد الله الاشعري.

8) الجرح و التعديل، ج 1، ص 323.

9) همان، ج 9، ص 131، ش 555 / تاريخ بغداد، ج 14، ص 119، ش 7455.

10) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 103، ح 477.

11) الجامع في الرجال، ج 2، ص 446.

12) در جامع الرواة، اين روايت در ذيل نام يسع بن عبدالله آمده است. (ج 2، ص 345). نويسنده الجامع في الرجال، ظاهر را اتحاد مي داند. (ج 2، ص 446).

13) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 103.

14) تهذيب الاحكام، ج 3، ص 310، ش 960.

15) جامع الرواة، ج 2، ص 345.

16) همان ج 2، ص 345.

17) الجامع في الرجال، ج 2، ص 446. ر.ك الكافي، ج 3، ص 176، من لا يحضره الفقيه، ج 1 ص 166، تهذيب الاحكام، ج 3، ص 310.

18) الجرح و التعديل، ج 9، ص 209، ش 874، معجم البلدان، ج 6، ص 161، ماده قم.

19) رجال البرقي، ص 28، رجال الطوسي، ص 256، ش 543.

20) تهذيب الاحكام ج 6، ص 174. در كافي ج 2، ص 517 «يعقوب القمي» مستقيماً از امام صادق عليه السلام روايت مي كند.جامع الرواة، ج 1، ص 642.

21) در الانساب، چاپ بغداد، ص 641 سال 179 ذكر شده است.

22) معجم البلدان، ج 6، ص 161/ تقريب التهذيب، ص 402.

23) الطبقات الكبري ، ج 7، ص 382.

24) الجرح و التعديل، ج 2، ص 491، ش 2008؛ ج 9، ص 209، ش 874 .

25) همان، ج 9، ص 209.

26) جامع الرواة، ج 1، ص 642.

27) الجرح و التعديل، ج 6، ص 273، ش 1513؛ ج 9، ص 209.

28) معجم البلدان، ج 6، ص 161.

29) الجرح و التعديل، ج 9، ص 209.

30) همان.

31) همان، ص 313، ش 1351.

32) همان، ص 385، ش 1807.

33) همان، ص 209.

34) همان، ج 6، ص 319، ش 1782.

35) همان، ج 5، ص 68، ش 425.

36) همان، ج 9، ص 209.

37) همان، ج 6، ص 177، ش 970.

38) همان، ص 232، ش 1286؛ ج 9، ص 209.

39) همان، ج 9، ص 209.

40) همان، ج 6، ص 276، ش 1534.

41) همان، ج 8 ، ص 136، ش 614.

42) همان، ج 9، ص 209، ص 86، ش 352 / تاريخ بغداد، ج 14، ص 58، ش 7397.

43) الجرح و التعديل، ج 9، ص 278، ش 1170.

44) همان، ج 9، ص 322، ش 977.

45) معجم البلدان، ج 6، ص 161.

46) الجرح و التعديل، ج 9، ص 460، ش 2360.

47) ر. ك: شرح حال عامر بن عبد الله قيس در همين نوشتار.

48) تقريب التهذيب، ص 403 و مقدمه آن.

49) تهذيب التهذيب، ج 11، ص 409، ش 796/ الجرح و التعديل، ج 9، ص 226، ش 948.

50) تاريخ قم، ص 260.

51) از مهاجران اوليه اشعري جهت پذيرش اسلام در نام ابو رهم اختلاف است: مجدي، مجيد و محمد گفته شده رجال الطوسي، ص 28، ش 30/ الطبقات الكبري ، ج 7، ص 434 / تاريخ قم، ص 270 / اسد الغابة، ج 5، ص 197، ج 4، ص 302 و 328. الاصابة،ج 3، ص 364، ش 7729؛ ج 3، ص 382، ش 7802.

52) رجال الطوسي، ص 391، ش 51. اصحاب امام رضا عليه السلام.

53) تنقيح المقال، ج 2، ص 107، ش 10586. در كافي، روايتي دارد ظاهراً مقصود، محمد بن حسن بن ابي خالد است. ر.ك الكافي ج 3، ص 398.

54) رجال الطوسي، ص 487، ش باب من لم يرو عنهم عليهم السلام، از محمد بن عيسي طلحي روايت كرده و ابن وليد راوي او است. وي از نوادگان عبدالعزيز بن مهتدي مي باشد. (الفهرست، ص 119، ش 523/ رجال النجاشي، ص 245، ش 642).

55) تنقيح المقال، ج 2، ص 110، ش 10635. در كتاب«الزي و التجمل» كافي روايتي دارد. راوي اش، ابوجعفر الاشعري است. (الكافي، ج 6، ص 488)

56) رجال النجاشي، ص 343، ش 925. قمي، قريب الامر (از ابو العباس) كتاب نوادري از اوست. رجال العلامة الحلي، ص 155، ش 97.

57) رجال الطوسي، ص 423، ش 16 (از اصحاب حضرت هادي عليه السلام و ثقه است)/ رجال النجاشي، ص 370، ش 1009، (مسائلي از امام دهم عليه السلام دارد)/ الفهرست، ص 90، ش 376. (كتاب مشتركي با برادرش علي دارد. علي بن ابراهيم راوي آنان است)/ رجال العلامة الحلي، ص 142، ش 24/ معالم العلماء، ص 63، ش 433 / شرح حال علي بن الريان، همين نوشتار.

58) رجال النجاشي، ص 367، ش 996؛ ص 186، ش 494. كتابي از اوست و او از امام رضا و امام جواد عليهما السلام روايت كرده است. رجال الطوسي، ص 388، ش 25 اصحاب حضرت رضا عليه السلام/الفهرست، ص 247، ش 620. او مسائلي از امام رضا عليه السلام دارد و راوي اش احمد بن محمد است. الجامع في الرجال، ج 2، ص 447.

59) الجرح و التعديل، ج 7، ص 318، ش 1723. بعضي دمشقي ها از او روايت كرده اند.

60) رجال الطوسي، ص 389، ش 32. (از اصحاب حضرت رضا عليه السلام قمي و ثقه است)؛ ص 388، ش 24؛ ص 393، ش 80 ، تنقيح المقال، ج 3، ص 139، ش 43.109

61) رجال النجاشي، ص 371، ش 1010: (امير قم از جانب سلطان؛ مسائلي از حضرت امام حسن عسكري عليه السلام دارد)/ الفهرست، ص 155، ش 692/ نيز ر. ك: الفهرست، ص 148، ش 629/ رجال الطوسي، ص 422، ش 12 اصحاب حضرت هادي عليه السلام، رجال العلامة الحلي، ص 160، ش 141.

62) رجال الطوسي، ص 392، ش 72. اصحاب حضرت رضا عليه السلام.

63) همان، ص 389، ش 30. اصحاب حضرت رضا عليه السلام.

64) جامع الرواة، ج 2، ص 218. تقييد به وصف الاشعري نشده است. ممكن است از آنان باشد.

65) الجرح و التعديل، ج 8، ص 427، ش 1947/ اسد الغابة، ج 4 ،ص 367. صحابي است و فقط دخترش «ميل» راوي اوست.

66) رجال الطوسي، ص 423، ش 22. اصحاب حضرت هادي عليه السلام.

67) همان، ص 138، ش 57. اصحاب حضرت باقر عليه السلام.

68) همان، ص 266، ش 712. برادر عيسي بن بكر، راوي صادقين عليهما السلام است. (ر. ك: شرح حال شعيب بن عبد الله در همين نوشتار). احتمال اتحاد وي با موسي بن عبد الله الاشعري قمي بعيد نيست.

69) رجال الطوسي، ص 307، ش 437 از اصحاب حضرت صادق عليه السلام و راوي صادقين عليهما السلام است.

70) رجال النجاشي، ص 407، ش 1079. ثقه و از اصحاب، شيعه و پسر دختر سعد بن عبد الله است. كتابِ الكمال في ابواب الشريعة از اوست. رجال العلامة الحلي، ص 166، ش 5.

71) الجرح و التعديل، ج 8 ، ص 465 ، ش 2135. او از موسي بن انس روايت كرده است و موسي بن اسماعيل راوي اوست.

72) مادرش اشعري است. الطبقات الكبري ، ج 3، ص 407.

73) الجرح و التعديل، ج 9، ص 53، ش 227. از ابن عمر، عايشه و سراقة روايت نموده است.

74) تنقيح المقال، ج 3، ص 329، ش 13259. ظاهراً امامي است؛ ولي مجهول الحال است.

75) الجامع في الرجال، ج 2، ص 446. از امام رضا عليه السلام روايت كرده و «ياسر الخادم» راوي اوست.