خدمات اشعريان در ترويج معارف اهل بيت عليهم السلام


همان گونه كه در فصل پيش گذشت، اشعريان پس از مهاجرت به ايران در زمره راويان و اصحاب ائمه عليهم السلام قرار گرفتند؛ به گونه اي كه بنا بر نقل حسن بن محمد قمي، 12 تن از فرزندان عبدالله اشعري از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده و بيش از 100 تن از اشعريان، جزء راويان ديگر ائمهعليهم السلام ديگر مي باشند.(1) برخي از آنان جزء اصحاب خاص ائمه عليهم السلام بودند. همه آنان بر نقل احاديث آن بزرگواران سعي نمودند. حدود 50 تن آنان از بيش از چهار صد شيخ نقل حديث نموده، و برخي بيش از 160 كتاب نوشته اند. محور اصلي كتاب هاي تأليف شده به دست اشعريان فقه است. آنان كتاب هايي نيز درباره موضوعات اعتقادي و ديگر مسائل، چون طب نوشته اند.



سعدبن عبدالله، موسي بن الحسن، محمد بن علي بن محبوب، محمد بن احمد بن يحيي و ابو جعفر الاشعري، هر كدام بين 15 تا 30 كتاب نوشته اند.(2) كتاب هاي اشعريان مورد استفاده حديث نگاران شيعه قرار گرفت و صدوق و شيخ در تأليف من لا يحضر و تهذيبيناز آن سود جسته اند و كليني در كافياز آن نقل حديث نموده است. از مشيخه من لا يحضر چنين بر مي آيد كه صدوق از كتاب هاي 12 تن از آنان استفاده نموده است. وي در مقدمه اين كتاب مي نويسد: «هر آن چه در اين كتاب است از كتاب هاي مشهوري كه قابل اعتماد و مرجع بوده، گرد آوري شده است». صدوق در اين مقدمه، 8 كتاب را براي نمونه ذكر مي نمايد، كه از بين آن ها به 3 كتاب از اشعريان يعني «كتاب نوادر»(3) احمد بن محمد بن عيسي، «نوادر الحكمه» محمد بن احمد بن يحيي و «كتاب الرحمه» سعد بن عبد الله اشاره مي كند.(4)



اشعرياني كه صدوق بر كتاب هاي آن ها اعتماد نموده، عبارتند از: احمد بن محمد بن عيسي، (5)ادريس بن عبد الله(6)، حسين بن محمد(7)، ريان بن الصلت(8)، زكريا بن ادريس(9)، سعد بن عبد الله(10)، سهل بن اليسع(11)، علي بن الريان(12)، محمد بن احمد بن يحيي(13)، محمد بن سهل بن اليسع(14)، محمد بن علي بن محبوب(15) و زكريا بن آدم(16).



شيخ طوسي در تهذيبين از كتاب هاي 8 تن از اشعريان استفاده نموده است. وي در مقدمه مشيخه اين دو كتاب مي نويسد: اشخاصي كه طريقشان را در مشيخه آورده ام از كتاب يا اصل آن ها در تأليف كتاب استفاده كرده ام.(17) اين افراد عبارتند از: احمد بن ادريس(18)، حسين بن محمد(19)، سعد بن عبدالله(20)، محمد بن احمد بن يحيي(21)، محمد بن علي بن محبوب(22)، محمد بن يحيي العطار(23) و احمد بن محمد بن عيسي(24).



جمعي از بزرگان فن حديث شيعه از اشعريان روايت نموده و اشعريان، مشايخ آنان محسوب مي شوند. در اين قسمت به معرفي 10 تن از آنان و مشايخ اشعري ايشان كه از قرون سوم تا پنجم هجري مي باشند، مي پردازيم:



1. علي بن ابراهيم قمي



ابو الحسن علي بن ابراهيم قمي از بزرگان و محدثان قرن سوم هجري است. او از مشايخ كليني و صفار است و بسيار حديث شنيده و كليني از او فراوان نقل حديث نموده است. نجاشي توثيقش نموده و او را ثبت، معتمد و صحيح المذهب دانسته است. نجاشي 12 كتاب او را بر شمرده و شيخ در فهرست، 7 كتاب او را ذكر كرده است.(25) احمد بن محمد بن عيسي، محمد بن يحيي و ريان بن الصلت از شيوخ وي مي باشند.(26)



2. محمد بن الحسن الصفار



محمد بن الحسن بن فروخ الصفار (م / 290 ه . ق.) از محدثان قمي قرن سوم هجري است. او در قم رحلت كرد. نجاشي او را ثقه، عظيم القدر و صاحب منزلتي از قمّيّون مي داند. شيخ و نجاشي كتاب هايش را در فهرست هاي خود ذكر نموده اند. نجاشي 35 كتاب او را نام برده است.(27)



صفار از موالي اشعريان بود،(28) و برخي از آنان جزء مشايخ وي اند. اينان عبارتند از: احمد بن محمد بن عيسي ، برادرش بنان بن محمد بن عيسي، حسين بن محمد بن عامر و حمزة بن يعلي.(29)



3. الحميري



عبد الله بن جعفر بن الحسين الحميري، ابو العباس القمي، از بزرگان حديث قرن سوم و از مشايخ قمّيّين محسوب مي شود. وي پس از سال 290 ه . ق.، به كوفه رفت و كوفيان از او حديث شنيده اند. شيخ در فهرست، توثيقش نموده و نجاشي او را «وجه قمي ها» دانسته است. و كتاب هاي او را ذكر نموده اند.(30)



احمد بن محمد بن عيسي، ريان بن الصلت، عبد الله بن عامر و بنان بن محمد بن عيسي از جمله مشايخ وي اند.(31)



4. كليني



محمد بن يعقوب ابو جعفر الكليني، از بزرگان و محدثان قرن سوم و چهارم هجري قمري است. وي در سال 328 يا 329 ه . ق. در بغداد فوت كرد و در همان جا به خاك سپرده شد.(32) نجاشي و شيخ، توثيقش نموده اند و نجاشي او را شيخ اصحاب در ري و وجه اهل ري مي داند. كليني كتاب كافيرا كه مشتمل بر 30 كتاب است، در 20 سال تدوين نمود. كافي از جمله چهار كتب اصلي حديث شيعه مي باشد. وي علاوه بر كافي، كتاب هاي ديگري نيز تأليف نموده كه نجاشي و شيخ در فهرست هاي خود آن ها را ذكر كرده اند.(33) احمد بن ادريس، احمد بن محمد بن عيسي، حسين بن محمد بن عمران، سعد بن عبد اللهو محمد بن يحيي العطار از جمله مشايخ وي هستند.(34)



5. علي بن بابويه



ابو الحسن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه القمي (م / 329 ه . ق.) از مشايخ حديث و فقهاي قرن سوم و چهارم هجري است. نجاشي وي را شيخ قمّيّون در زمانش و فقيه و ثقه مي داند. وي كتاب هاي فراواني تأليف نموده است. شيخ طوسي در فهرست از 20 كتاب او نام برده است.(35)



احمد بن ادريس، حسين بن محمد بن عمران، سعد بن عبد الله، و محمد بن يحيي العطار از جمله مشايخ وي هستند.(36)



6. ابن همام



محمد بن ابي بكر، همام بن سهيل الاسكافي (258 - 336 ه . ق.) شيخ اصحاب، متقدم، صاحب منزلت و كثير الحديث است. طوسي در فهرست، او را توثيق كرده و جليل القدرش دانسته و مي گويد: روايات فراواني از اوست. وي كتاب هايي تأليف كرده بود. نجاشي كتاب انوار در تاريخ ائمه او را نام مي برد.(37)



احمد بن ادريس الاشعري از مشايخ وي است.(38)



7. صدوق



ابو جعفر، محمد بن علي بن بابويه (م / 381 ه . ق.) از بزرگان و محدثان و فقهاي اماميه در قرن چهارم هجري است. وي در جواني، در سال 355 ه . ق.، به بغداد رفت و مشايخ شيعه از او حديث شنيده اند. در ري از دنيا رفت و همان جا به خاك سپرده شد.



نجاشي او را شيخ، فقيه و وجه شيعيان در خراسان مي داند. صدوق حدود 300 تأليف دارد و نجاشي بسياري از آن ها از جمله كتاب «مدينة العلم» را كه از من لا يحضر بزرگ تر بود، نام برده است.(39)



صدوق در تأليف من لا يحضره الفقيه از كتاب هاي برخي از اشعريان سود جسته است و احمد بن محمد بن يحيي العطار و حسين بن احمد بن ادريس و محمد بن يحيي بن عمران از مشايخ وي مي باشند.(40)



8 . ابن قولويه



ابوالقاسم، جعفر بن محمد بن قولويه (م / 381 ه . ق.) از محدثان بزرگ شيعه در قرن چهارم است. ابن قولويه، استاد و شيخِ «مفيد» بود. مرحوم مفيد، فقه را از او فرا گرفته است. وي صاحب تصانيف بسيار بود. شيخ مي گويد: او به عدد ابواب فقه، كتاب دارد. نجاشي 24 كتاب وي را نام مي برد و شيخ طوسي در فهرستبه ذكر 9 تأليف او اكتفا نموده است.(41) از اشعريان، احمد بن ادريس، حسين بن محمد بن عامر و سعد بن عبد الله در زمره مشايخ وي مي باشند.(42)



9. ابو جعفر الطوسي



ابو جعفر، محمد بن الحسن بن علي الطوسي (385 - 460 ه . ق.) از بزرگان مشايخ فقه و حديث شيعه در قرن پنجم هجري است.



نجاشي وي را شخصيت جليلي از شيعيان و ثقه دانسته است. تأليفاتي دارد كه از مهم ترين كتاب هاي شيعه محسوب مي شود. كتاب تهذيب و استبصار او از جمله كتب اربعه شيعه و سه كتاب رجالي او: فهرست، رجالو اختيار معرفة الرجال (رجال كشي)، از جمله اصول خمسه رجالي شيعه است. نجاشي 19 كتاب از تأليفات وي را ذكر مي نمايد.(43)



او از بسياري نقل حديث نموده؛ ولي در اين ميان از پنج تن بيش از همه حديث كرده استكه عبارتند از: ابن عبدون، ابن الصلت الاهوازي، ابن الغضائري، مفيد و ابن ابي جيد القمي(44). ابن ابي جيد كسي است كه نجاشي در شرح حال صفار، از او به ابو الحسن علي بن احمد بن محمد بن طاهر الاشعري القمي ياد مي كند.(45)



ابن ابي جيد بعد از سال 408 ه . ق. از دنيا رفت. شيخ طوسي در فهرست، رجال و تهذيبين از او بسيار روايت نموده است.(46) علاوه بر آن، شيخ در تهذيبين از برخي از كتاب اشعريان استفاده كرده است.



10. نجاشي



ابوالعباس احمد بن علي النجاشي، (372 - 450 ه . ق.) از علماي رجال اماميّه در قرن چهارم و پنجم هجري است. كتاب «فهرست اسماء مصنفي الشيعه» كه به رجال نجاشي معروف است، از جمله اصول خمسه رجالي شيعه محسوب مي شود.(47) بنا بر نقل محدث قمي «جميع علماي ما بر او اعتماد دارند و آن را افضل كتب رجاليه مي دانند و قول او را مقدم بر اقوال مي دارند».(48)



احمد بن علي الاشعري و ابن ابي جيد از مشايخ وي محسوب مي شوند.(49)



جز مواردي كه گذشت، جمع ديگري از اشعريان نيز از راويان محسوب مي شوند كه در بخش رجال از آنان ياد خواهد شد.



اشعريان، راويان بسياري از محدثان مي باشند؛ براي نمونه: احمد بن محمد بن عيسي از 120 شيخ و سعد بن عبد الله از 90 شيخ نقل حديث مي نمايند.



اشعريان، به خصوص ابو جعفر الاشعري، احمد بن محمد بن عيسي، نسبت به غلو و حفظ احاديث ائمهعليهم السلام بسيار حساس بودند و در مواردي دست به عكس العمل هاي شديدي زدند كه شايد معروف ترين آن ها اخراج احمد بن محمد بن خالد برقي، محدّث مشهور باشد كه به علت نقل از ضعفا و اعتماد بر مراسيل او را از قم اخراج كردند؛ كه شرح حال احمد بن محمد بن عيسي خواهد آمد.

پاورقي





1) تاريخ قم، ص 278.

2) استفاده از كتابهاي اشعريان حديث نگاران شيعه.

3) مجلسي در تعريف نوادر مي گويد: اين كتاب ها مشتمل بر احاديثي است كه نمي توان براي آن ها يك باب جدا منعقد نمود. (تلخيص مقباس الهدايه، ص 161).

4) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 3.

5) همان، ص 112.

6) همان، ص 109.

7) همان، ص 123.

8) همان، ص 19.

9) همان، ص 69.

10) همان، ص 7.

11) همان، ص 59.

12) همان، ص 46.

13) همان، ص 75 .

14) همان، ص 109.

15) همان، ص 105.

16) همان، ص 69.

17) تهذيب الاحكام، ج 10، ص 4 / الاستبصار، ج 4، ص 305. (مشيخة)

18) تهذيب، ج 10، ص 34 / الاستبصار، ج 4، ص 311. (مشيخة)

19) تهذيب، ص 36 /الاستبصار، ج 4، ص 312. (مشيخة)

20) تهذيب، ص 73 /الاستبصار، ص 325. (مشيخة)

21) تهذيب، ص 71 /الاستبصار، ص 323 . (مشيخة)

22) تهذيب، ص 72 / الاستبصار، ص 324. (مشيخة)

23) تهذيب، ص 33 / الاستبصار،ص 311. (مشيخة)

24) تهذيب، ص 42، 73، 74 /الاستبصار، ص 313 و 324 و 327. (مشيخة)

25) رجال النجاشي، ص 260، ش 680 / الفهرست ، ص 89، ش 370 وجامع الرواة، ج 1، ص 535.

26) بحار الانوار، ج صفر، ص 129.

27) رجال النجاشي، ص 354، ش 948 / الفهرست طوسي، ص 143، ش 611 .

28) رجال النجاشي، ص 354.

29) بحار الانوار، ج صفر، ص 89.

30) رجال النجاشي، ص 219، ش 573 / الفهرست، ص 102، ش 429.

31) بجار الانوار، ج صفر، ص 85.

32) رجال النجاشي، ص 377 / الفهرست، ص 135.

33) رجال النجاشي، ص 377، ش 1026 / الفهرست، ص 135، ش 591.

34) الكافي، ج 1، ص 15 - 18.

35) رجال النجاشي، ص 261، ش 684 ؛ الفهرست، ص 93، ش 382 / بحار الانوار، ج صفر، ص 76 - 78.

36) بحار الانوار، ج صفر، ص 76 - 78.

37) رجال النجاشي، ص 379، ش 1032 و الفهرست الطوسي، ص 141، ش 602.

38) بحار الانوار، ج صفر، ص 230.

39) رجال النجاشي، ص 389، ش 1049

الفهرست، ص 156، ش 659 وتحفة الاحباب في نوادر آثار الاصحاب، ص 366.

40) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 29 /بحار الانوار، ج صفر، ص 70 - 71.

41) رجال النجاشي،ص 123، ش 318 /الفهرست ، ص 42، ش 130.

42) رجال النجاشي، ص 123 /بحار الانوار، ج صفر، ص 119 - 121.

43) رجال النجاشي، ص 403، ش 1068 /رجال الطوسي، ص 6 /معجم رجال الحديث، ج 1، ص 101.

44) رجال الطوسي، مقدمه، ص 36.

45) رجال النجاشي، ص 354 /الفهرست، ص 22، ش 57.

46) رجال الطوسي، مقدمه علامه بحرالعلوم، ص 36.

47) همان، ص 38 /معجم رجال الحديث، ص 101.

48) هدية الاحباب في ذكر المعروف بالكني و الالقاب و الانساب، ص 271.

49) بحار الانوار، ج صفر، ص 202.