بخش چهارم / دانشمندان و ر


فصل اول



رجال روحاني و پيشوايان ديني



شهر نجف، روزگاري مهبط انوار فضيلت و مركز ثقل روحانيت و مجمع دانشمندان اسلامي بود؛ولي به تدريج شهر قم و دارالعلم اين شهر از نجف اشرف هم گامي فراتر نهاده، داراي بزرگ ترين و پرفايدترين و محكم ترين جوامع علمي اسلامي گرديده،حوزه علميه اش نيز حوزه آن جا راتحت الشعاع خود درآورده است.



از سال 1336 ه،ق، كه نوين حوزه علميه قم تازه پاي به عرصه وجود گذاشته بود تا سال 1340 كه نوزاد مزبور، دوره رضاع خود را تنها تحت سرپرستي نخستين مؤسّس و مولّد خود آيةالله آقاميرزا محمّد فيض قمي به پايان رسانيده و سپري داشت. اين حوزه در صورت و سيرت تحت الشعاع حوزه نجف قرار داشت.



از سال 1340 كه به منظور بسط دايره علوم و تكميل اين حوزه علمي آقاي فيض از آيةالله فقيد حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي از اراك به قم دعوت كرد و بالاخره ايشان با حوزه اختصاصي خويش از اراك به قم هجرت نمود و در نتيجه، از انضمام حوزه اراك به حوزه قم و در اثر توأم شدن اين دو حوزه، حوزه ثالثي به وجود آمد كه جامع كنوني علمي قم پاي به مرحله رشد و كمال مطلوب گذاشته، روزبه روز هم بر وسعت و اهميّت رونق و جمعيت آن افزوده مي گشت(1) تا آخرين دوره حيات آن فقيد سعيد به سال 1357 سپري گشت و از آن سال تا محرّم 1364 كه حوزه مزبور تحت سرپرستي آيةالله فيض وآقاي حجّت تبريزي اداره مي شد و از محرّم سال مزبور كه نامبردگان از آيةالله بروجردي (حاج آقاحسين طباطبايي) مقيم بروجرد كه موقّتاً براي معالجه در شهر ري اقامت داشتند، به قم دعوت كردند و معظم له از بروجرد به قم هجرت فرمود،اين حوزه بزرگ هر چند درحقيقت، مستقل و در عرض حوزه نجف بود؛ امّا باز هم نسبت به آن حوزه كه تحت سرپرستي آقا سيّدابوالحسن موسوي [اصفهاني ] در نجف اداره مي شد، تحت الشعاع بود.



متعاقب ورود آيةالله بروجردي به قم، بيش از يك سال نكشيد كه آيةالله اصفهاني در عراق رحلت يافت و با درگذشت معظم له، تزلزلي در اركان حوزه علميه نجف اشرف راه جست، منتها سه ماهي هم كه آيةالله قمي (حاج آقا حسين طباطبايي) حيات داشت، چون از كربلا به نجف اشرف هجرت نمود و سرپرستي آن حوزه متزلزل را بر عهده گرفت، از ويراني و پريشاني آن جلوگيري به عمل آورد؛ ولي پس از آن كه معظم له نيز زندگي را بدرود گفت و داعي حق را لبّيك اجابت گفت، حوزه نجف به حال احتضار در آمد و يك چندي هم آيةالله شيرازي (آقا شيخ محمّد كاظم) آن حوزه را اداره مي كرد و با فوت وي به كلّي از اهميّت افتاد و رسماً تحت الشعاع حوزه علميه قم درآمد، به طوري كه اگر يكي دو ماه از ناحيه آيةالله بروجردي هزينه زندگي آن حوزه پرداخته نشود، آخرين رمق آن هم تمام خواهد شد و امروز اين دو حوزه كه واحد شده اند، تحت سرپرستي آيةالله بروجردي اداره مي شوند و البته وجود اين اشخاص در سياست وقت، دخالت تمام داشته است.(2)

پاورقي





1) امروزه 8700 محصّل در مدارس ديني قم تحصيل مي كنند.

2) جلد دوم تاريخ سرجان ملكم در بيان وضع مملكت ايران، (ص 325... طبقه علما كه ايشان را مجتهد گويند، هميشه در ايران بوده؛ امّا از زماني كه منصب صدرالصدوري از ميان برداشته شد، مجتهدين را آب ديگر بر روي كار آمد... هيچ كس را جرئت آن نيست كه به جهت شفاعت مجرمي به پادشاه نزديك شود. پادشاه را جرئت آن نيست كه توسط مجتهدي را رد كند... وقتي كه مؤلف اوراق در ايران بوده زمان چهار نفر از مشاهير اين طبقه بوده است: 1- ميرزاابوالقاسم قمي، 2- آقا محمّد علي كرمانشاهي 3 - حاجي محمّد حسين اصفهاني، 4- حاجي سيّد حسين قزويني.