فصل دوم / ساير بناهاي تاريخي


ساير بناهاي تاريخي



1 - علي بن جعفر: كه گنبدش مخروطي شكل دوازده تَرَك است و در سال 710 بناي آن به پايان رسيده است. بارگاه علي بن جعفر، به خصوص درب آن از كاشي هاي گران بهاي خشتي و كوكبي هشت ترك با شكوهي هر چه تمام تر آراسته بود كه اكنون كاشي هاي آن آستان، در موزه آستانه است و در قسمت نفايس موزه به آن اشاره شد.



2 - مزار احمدبن قاسم و كتيبه آن: در جنب دروازه قلعه(دوازده قلعه) [در ]قسمت جنوبي شهر واقع است. در بيستم محرّم در سال 708، علي بن اسحاق - كه از رجال نامي آن عصر بوده است - آن را بنا نهاده. گنبد قديمي آن اكنون بر جاي نيست؛ ليكن سقف دروني گنبد در داخل رواق چنان كه بوده، هست و گچبري هاي دلپذير آن ابتهاج خاطر بينندگان و افراد را فراهم مي كند و داراي سه كتيبه است:



1) كوفي، 2) خط ثلث، 3) خط نسخ كه در قسمت زيرين آن مي باشد.



3 - كتيبه حارث بن احمدبن زين العابدين: كه به خاك فرج معروف است. مخروطي شكل، دوازده ترك با روپوش كاشي است. كاشي هاي آن قديمي نيست؛ ليكن بناي اصل گنبد در اوايل قرن هشتم هجري است. روي قبر، كاشي هاي خشتي اوايل قرن هشتم از جنس كاشي هاي علي بن جعفر بوده. ايوان شمالي آن از بناهاي منوچهرخان است.



در ضلع غربي امامزاده خاك فرج، بنايي است مسدّس و بدون سقف، معروف به كعبه و در وسط بناي مزبور، گنبد آجري به ارتفاع سه متر به طور مسدّس ساخته شده. معروف است كه حجرالأسود را از محل مزبور به مكّه برده اند. در زير اين گنبد، گودالي است به عمق بيش از سه متر. روز عيد قربان، جمع كثيري از اهالي از زن و مرد براي زيارت به صحن مزبور رفته، از آن گودال، مقداري خاك بر مي دارند و نيز موسوم است كه سنگ ريزه هايي بالاي گنبد مي اندازند و معتقدند كه سنگ كسي كه بالاي گنبد به جا بماند و پايين نيفتد، مرادش حاصل و حجّش قبول است. از زير گنبد و از داخل گودال، هر كس به اندازه كف دستي [خاك ] با خود بر مي دارد، به طوري كه گودال مرتب گودتر مي شود.



4 - بناي امامزاده جعفر: در اراضي مزدجان، هر چند بناي آن كهن نيست، ولي از چند خشت كاشي فيروزه كه در ايوان جلو رواق نصب مي باشد، معلوم مي شود كه بناي آن كهن بوده؛ بلكه از امامزاده هاي نامبرده، كهن تر بوده؛ زيرا در كاشي، تاريخ آن را سال 977 نوشته اند و از اين كاشي هاي گران بها چند كاشي بيش بر جاي نمانده بود و جاي شادماني است كه تاريخ آن مضبوط است و اين چند خشت در موزه آستانه است.



5 - بناي امامزاده ابراهيم: كه به پنج واسطه به موسي بن جعفر مي رسد. گنبدي به شكل عرقچين و از تراش است. از نوك گنبد تا سطح رواق، چهارده متر است و تاريخ بناي آن معلوم نيست؛ ولي مسلم است كه در حدود 450 سال قبل بنا شده است. كاشي روي قبر ساده و صورت دو مرقد را تشكيل مي دهد: يكي به نام ابراهيم بن موسي بن جعفر و ديگر به نام محمّدبن موسي بن جعفر. چون بنيان آن رو به خرابي مي رفت، آقاي گرجي تهراني كه از مردان بلند همّت و آبادي دوست است، آنرا تعمير كرد.



6 - 7 - 8 - بناهاي باغ سبز: بيرون دروازه كاشان كه در اوايل قرن هشتم هجري بنا شده، ولي گنبدي در قسمت شمالي است، قديمي ترين بناها مي باشد و پيش از قرن هشتم ساختمان شده؛ ولي تاريخ آن درست معلوم نيست. از كتيبه آن معلوم مي شود كه در اين مكان، سه برادر مدفون اند: 1) خواجه جمال الدين علي 2) خواجه عمادالدين محمود، 3)خواجه صفي.



9 - كتيبه موسي مبرقع: كه در قسمت شرقي شهر واقع است. تاريخش معلوم نيست، ولي حدس مي زنند كه پيش از قرن هفتم بنا شده.



10 - بناي آستانه زيدبن علي: در طرف غربي صحن موسي مبرقع. از كتيبه آن معلوم مي شود كه تاريخ بناي آن در سال 847 بوده است و باني آن، صدر كبير خواجه بهاءالدين هبةالله قمي است. با اين كه گچبري آن در معرض باد و باران است، هنوز تازه و نو مانده است.



11 - بناي گنبد امامزاده ابراهيم: بيرون دروازه كاشان، نزديك گنبدهاي باغ سبز و سمت شمالي گنبد علي بن جعفر كه از بناهاي اوايل قرن هشتم است و گنبد آن مخروطي شكل و كاشي فيروزه اي ساده است.



12 - بناي مسجد جمعه: كه شرح آن رفت.



13 - بناي چهل اختران: كه در سال 935 بنا شده. در سردرب آن، كتيبه اي است با تاريخ 935. اين كتيبه آجر تراش است؛ ولي به مناسبت وسعت و گشادي، داراي صفا و روح بخصوصي است.



14 - نزديك مقبره علي بن جعفر: چند مقبره كه گويا خانوادگي بوده است، وجود دارد و ابراهيم بن محمود كه دستور داد تاريخ قم به فارسي ترجمه شود، يكي از افراد آن خاندان مي باشد.



15 - قسمتي از مسجد امام و مسجد پنجه علي: و چند بنا و مسجد ديگر در قم وجود دارد كه جزء ابنيه تاريخي است.



16 - مسجد جامع: مسجد جامع در يكي از محلاّت شمال شهر به نام «پايين شهر» واقع شده. ظاهر بنا قسمتي مربوط به زمان فتحعلي شاه و قسمتي ديگر مربوط به زمان ناصرالدين شاه مي باشد و چند كتيبه اي كه در ايوان ها و مقصوره مشاهده مي شود، متعلّق به زمان فتحعلي شاه است، ولي از وضع استيل بنا و نوشته پاره اي از نويسندگان معلوم مي شود كه اصل بناي اين مسجد از هزار سال هم متجاوز است.



نويسنده كتاب مرآة البلدان در حرف جيم از كتاب مزبور گويد كه: جامع قم از بناهاي ابوالصديم علي بن حسين بن علي بن آدم اشعري مي باشد.



سپس به توصيف مقصوره آن پرداخته مي گويد: نظير آن در هيچ جا نيست.



در اين مورد احتمال ديگري هم هست و مي توان گفت كه مسجد جامع قم، مسجد امام فعلي بوده و به احتمال ديگر در حدود خاك فرج قرار داشته و به كلّي ازميان رفته و كتاب مرآةالبلدان، جامع زمان خود را توصيف كرده است.



17 - مسجد ميدان: در تاريخ قم از حسن بن محمّد روايت مي نمايد كه مسجد جامعي كه در خارج شهر قم است، از ابوالصديم نيست؛ بلكه مسجدي را كه در ميانه شهر قم با كميدان واقع است، او بنا نهاده است و اين مسجد، در وسط دو محلّه اي واقع بود كه عرب در آنها فرود آمده بود و آن دو محلّه يكي قم و ديگري كمندان است؛ ولي مناره آن را در زمان حكومت يحيي بن اسحاق، 291 [هجري ]بنا كردند.



18 - سه مناره قديمي: به عقيده آقاي عبّاس فيض، مسجدي كه ابوالصديم در ميانه دو محلّه عرب نشين قم و كمندان ساخته بود، همان مسجد مخروبه واقع در ميدان كهنه است كه اكنون از بناهاي آن، جز يك سردرب و دو مأذنه اي كه بر فراز آن بوده و يك مأذنه ديگري كه در يك گوشه آن قرار دارد، چيزي باقي نمانده و محوّطه آن هم به صورت گودالي افتاده. قسمتي از اراضي آن را جزء دكاكين شرقي ميدان كهنه انداخته اند و مناره شرقي هم مي رساند كه مسجد داراي دو درب بوده.



تقريباً 25 سال پيش آقاي سيّدمحمود سيف كه مردي خيرخواه بود، در محضر آيةالله فيض قمي و با فتواي ايشان مسجدبودن آنجا و اراضي اشغال شده ثابت شد و به همّت اهالي، مسجدي در آن جا بنيان كرد و مناره مزبور را مرمّت نمود و بر فراز آن سيم برق كشيد.



19 - تيمچه بزرگ:كه از بناهاي استاد حسن معمار قمي و بسيارجالب و بديع است.