الهدية المرضيّة إلي الحضرة الرضوية


تأليف: فضل علي مهدوي قزويني

تصحيح : سيد علي حسيني

جناب شيخ فضل علي مهدوي قزويني به سال 1290 هجري قمري در روستاي «توره» الموت قزوين پا به عرصه گيتي نهاد و دوران كودكي را در دامن خانواده و پدر بزرگوارش كه در ميان مردم منطقه به درستي، زهد و تقوي شهره بود، گذرانيد و در همان جا رشد كرد و باليد. هنوز به سن پانزده سالگي پا نگذاشته بود كه به خواسته پدرش به قزوين هجرت كرد و در مدرسه صالحيه آن شهر به تحصيل علوم ديني و حوزوي پرداخت و برخي از دانش هاي مقدماتي حوزوي را در آن جا آموخت. امّا حوزه علميه قزوين نتوانست جان تشنه او را سيراب سازد و نيازهاي فكري او را برآورد، از اين رو عازم تهران شد و از معروف ترين عالمان آن شهر بهره برد و برخي كتب درسي حوزه را در آن جا خواند. اما احساس نياز بيش تر به دانش هاي ديني همچنان در سينه درياگون او موج مي زد و او را بي قرار ساخته بود. لذا به اصفهان مهاجرت كرد و در آن جا افزون بر آموختن ديگر كتاب هاي رايج در حوزه ها با فلسفه و ديگر علوم عقلي آشنا شد و پس از استفاده هاي بسيار از استادان و دانشوران نامور آن ديار، راهي نجف اشرف شد و سال ها در آن ديار به منظور طي مراتب كمال معنوي و تكميل تحصيلات خود، اقامت گزيد.



در اين دوران، كه مي توان آن را نقطه عطفي در تاريخ زندگي اودانست از بزرگ ترين استادان و عالمان آن حوزه عظيم بهره برد. از كساني كه در درس آنان شركت مي كرد، اصولي بي بديل؛ جناب ميرزا حبيب الله رشتي بود، اما جناب شيخ فضل علي آقا مهدوي قزويني بيش از همه شيفته درس علامه بي نظير محقق عظيم الشأن و مجاهد بزرگ، جناب ملا محمدكاظم؛ معروف به آخوند خراساني، شده بود. از اين رو هماره در درس ايشان شركت مي جست و از بوستان دانش آن يگانه دوران گلها چيد و بهره هاي بسيار برد تا آن جا كه از اعضاي گروه استفتاي ايشان شده و موفق به دريافت اجازه اجتهاد از ايشان گرديد.



در آن روزگار ايران اسلامي آبستن حوادث مهمي بود و جناب آخوند خراساني با هوشياري و چشمان نافذ خود امور كشور را زير نظر داشت و براي بهبود و اصلاح وضع موجود بسيار كوشيد و در اين مسير از شاگردان خود استفاده مي كرد. از اين رو بود كه از جناب شيخ فضل علي مهدوي قزويني خواست به زادگاه خود قزوين بازگردد. آن فرزانه جاودان به قزوين بازگشت و به تحقيق، تدريس و تبليغ پرداخت و در اين عرصه ها به موفقيت هاي عظيمي دست يافت. در قزوين بارها، كتاب هاي رسايل، مكاسب و كفايه را تدريس كرد و به دليل رفتار پيامبر گونه اش ميان مردم موقعيتي خاص داشت و در مسجد خلج و مسجد النبي اقامه جماعت كرد.



حوزه قزوين پژوهش هاي گسترده، انظار دقيق و در خور تحسين و ژرفاي دانش هاي اين يگانه را بر نمي تافت. از اين رو جناب شيخ در هر سال مدتي به مشهد و قم مي رفت و در آن جا درس خارج فقه و اصول مي گفت و گروهي از فاضلان و دانش طلبان از او بهره مي بردندو رهبران مذهبي و مراجع تقليد به او احترام بسيار مي گذاشتند به ويژه حضرت آيةالله العظمي بروجردي كه وي را داراي شأني خاص مي دانست.



جناب شيخ به درستي و هوشيارانه دريافته بود كه تحصيل علم و دستيابي به علوم مختلف نمي تواند آدمي را به سعادت رهنمون سازد، بلكه اين تهذيب نفس و پيرايش روح و آراستن آن به فضيلت ها و بيرون كردن رذيلت ها از صحنه جان است كه انسان را به جانان مي رساند و سعادت آدميان را رقم خواهد زد. به همين دليل بود كه او با مرحوم شيخ حسن علي نخودكي ارتباط تنگاتنگي داشت و چون به مشهد مقدس مي رفت با او و با مرحوم كفايي فرزند آخوند خراساني معاشرت مي كرد.



جناب شيخ، جان خود را به اخلاق اسلامي آراست و در اين راه پر پيچ و خم و دشوار گامهاي بلندي برداشته و به مقامات بالايي رسيد و اهل كرامت گرديد. او با علوم غريبه از قبيل رمل، جفر و ... و كيميا به خوبي آشنا بود و در اين باره تأليفات گران بهايي دارد به همان سان كه مورخي عظيم الشأن بود و در تاريخ ديدگاههاي دقيق، ژرف و بديعي دارد.



با سلطنت رضا شاه پهلوي عرصه بر مومنان و عالمان تنگ شد، رضا شاه آنانرا مجبور مي كرد زنان خود را بي حجاب ساخته و همراه با آنان در كوچه و بازارو مجالس عمومي حضور يابند. جناب شيخ فضل علي آقا براي گريز از اين قوانين شيطاني رضا شاه به كربلا هجرت كرد و چهار ماه در آن جا اقامت گزيد و ازاين فرصت براي تأليف آثاري ژرف و سودمند بهره هاي بسيار برد و پس از چهارده ماه اقامت در كربلا براي زيارت ثامن الحجج علي بن موسي الرضا - عليه السلام - راهي ايران شد و چون به قم رسيد سه روز بيمار شد و روحش - در سال 1367 قمري - در همان جا به ملكوت اعلي پيوست و پيكر شريفش در قبرستان شيخان به خاك سپرده شد.



برخي از تأليفات وي عبارت است از:



1- تقرير مباحث استادش آخوند خراساني؛



2- الامام الحسين و اصحابه؛



3- شرح خطبة الزهراء - عليها السلام - ؛



4- احوال السيدة المعصومة.



آن چه فرا روي خوانندگان ارجمند است بخشي از اثر ارزشمند و عميق آن عالم فرزانه درباره حضرت فاطمه معصومه به نام «الهدية المرضيّة الي الحضرة الرضوية» است. اين جانب متأسفانه به همه اين رساله دست نيافته و تنها بخشي از آن را كه درباره فضايل آن حضرت است يكي از محققان و استادانم(1) در اختيارم نهاد.



سيد علي حسيني

پاورقي





1) با تشكر از آيةالله سيدمحمدعلي روحاني كه اين اثر را در اختيارم نهاد.