حلاج در قم


طبق نوشتة"شيخ طوسي"(542)"حسن بن منصور حلاج" در روزگار غَيبتٍ صغرا دعوي سفارت از ناحيه مقدسه مي نمود، وي به قم آد و نامه اي به"علي بن بابويه""شيخ القميين" و پدر"شيخ صدوق" نوشت كه من از جانب ولي عصر به نيابت معين شده ام تو بايد تصديق مرا بكني،"ابن باويه" چون اين نامه را خواند سخت خشمناك شد نامه را پاره كرد و به فرستادة‌حلاج تندي نمود سپس برخاست و روانه محل كسب و تجارت خود گرديد، در آنجا همه به احترام او از جا بلند شدند جز مرد ناشناسي كه بعدا معلوم شد حلاج است كه از جا برنخاست، خلاصه سخن اينكه حلاج شهر قم را مناسب حال خود نديد و از آنجا رخت بربست.

پاورقي

(542) كتاب الغيبه: ص 248 چاپ نجف.