سابقه دسته


نخستين بار كه دسته هاي سوگواري عاشورا، در كوچه و بازار به راه افتاده همانطور كه اشاره شد، در سال 352 هجري و در زمان فرمانروايي معزالدوله ديلمي، در بغداد بود، در عاشوراي اين سال و سالهاي بعد از آن، به تفصيلي كه نويسنده در تاريخ عضدالدوله ذكر كرده، تعطيل عمومي بود و از محله كرخِ(489)بغداد، دسته عزا حركت مي كرد در كوچه و بازار مي گرديدند و بر حسين(ع) شيون و فغان مي كردند و خاك و كاه بر سر خود مي ريختند.



كمي بعد از اين تاريخ، در مصر نيز دسته راه انداختن معمول شد، به اين توضيح كه پس از فتح مصر به دست خلفاي فاطمي و بناي شهر قاهره، رد عاشوراي سال 363 هجري جمعي از شيعيان مطابق معمول خود به سر مقبره كلثوم و نفيسه(از امامزادگان مدفون در مصر) رفتند، جمعي از سپاهيان سواره و پياده كه از شمال غربي افريقا(تونس و مراكش) به مصر آمده بودند، نيز حضور داشتند. در آنجا شروع به نوحه گري و گريه بر حسين(ع) كردند. در بازار فاطمي ها، مراسم عاشورا مرتب در مصر به پا مي شد، بازارها را مي بستند و مردم به حال دسته جمعي درحالي كه با هم شعرهايي در مصيبت كربلا مي خواندند و نوحه گري مي كردند، به مساجد قاهره مي رفتند(490).



شيعه مصر قبل از فاطمي ها نيز در روزهاي عاشورا به سر مقبره كلثوم و نفيسه(491)مي رفتند و عزاداري مي كردند ولي گويا در كوچه و بازار به طور دسته جمعي راه نمي افتادند.



در زمان اَخشِيدي ها(قرن سوم) در مصر به شيعه سخت مي گرفتند و آنان را آزار مي نمودند از جمله اينكه سپاهيان سوداني، در روزهاي عاشورا جلو مردم را مي گرفتند و مي پرسيدند دائيت كيست؟ اگر مي گفت معاويه، او را احترام مي كردند و به حال خود مي گذاشتند و اگر ساكت مي ماند آزارش مي كردند و جامه و هر چه همراه داشت، مي بردند.(492)



در اوايل بحث مربوط به عزاداري عاشورا به عنوان توضيح در پاورقي گفته شد كه اثري عزاداري عاشورا در مصر و شام؛ تا قرنها بعد باقي بود و به نقل از"ابن طولون" در فاكهه الخلان ياد آور شد كه محرم سال 924 شيعيان ايراني مقيم شام در بازار دمشق دسته راه انداختند و عزاداري كردند.

پاورقي

(489) كرخ محله شيعه نشين بغداد بود كه اكنون نيز مركز شيعه بغداد و در قسمت كهنه اين شهر قرار دارد.



(490) خطط مقريزي، ج2، صفحات 289 و 290، چاپ بيروت.



(491) مصريها به سيده"نفيسه" از نوادگان امام حسن مجتبي، سخت اعتقاد دارند و مرتب به زيارت مرقد او مي روند.



(492) مقريزي(خطط) ج 2، ص 290ـ توضيح آنكه چون خداوند در قرآن فرموده است كه زنان پيغمبر(ص) مادر مؤمنين هستند(و ازواجه امهاتهم سوره احزاب آيه 6) به زنان آن حضرت ام المؤمنين گفته مي شد و چون يك از زوجات پيغمبر(ص) ام حبيبه دختر ابي سفيان و خواهر معاويه بود يكي از هواخواهان معاويه، در يكي از روزها كه وارد مجلس او شد، براي خوشايند وي گفت انت خال المؤمنين. يعني چون خواهرت، مادر مؤمنين است پس تو، دائي مؤمنين هستي ـ از آن وقت,‌اهل تسنن، ‌لقب خال المؤمنين را براي معاويه فضيلتي به حساب آورند