يادآوري


درباره پاره اي از اعمالي كه در عاشورا انجام مي شد از قبيل تيغ زني و زنجيرزني و شبيه خواني از نظر مذهبي، از قديم، استفتاهايي از علماي اعلام و مراجع تقليد شده است كه قديم ترين آنها را نويسنده دركتاب جامع الشِتاتِ مرحوم"ميرزاي قمي"(متوفي در سال 1231 قمري) ديده است ولي از علماي قبل از ميرزا هم به نقل كتاب مواكب حسينيه فتواهائي در دست است كه نويسنده متن آنها را نديده است.



از مرحوم ميرزا دو سؤال درباره شبيه خواني شده كه متن سؤالها و جواب ايشان در ضمن مسائل متفرقه در آخر كتاب جامع الشِتات،(488)آمده است، سؤال اول را ظاهرا مردم قم كرده اند و جواب ميرزا مفصل و استدلالي و ما حصل آن، حكم به جواز است. متن سؤال اين است:



آيا جائز است در ايام عاشورا تَشَبه به صورت امام يا اعادي اهل بيت، به جهت گريانيدن مردم؟ و آيا جايز است كه مردان در لباس زنان اهل بيت يا غير ايشان متشبه شوند، به همان قصد يا نه؟ كه معلوم مي دارد در متجاوز از يكصد و شصت سال پيش، اين امور در قم معمول بوده است.



سؤال ديگر را مردم تركستان كرده اند و صورت سؤال و جواب چنين است:



سؤال: در ولايت تركستان در ماه محرم تشبيه در مي آوريم كه مردم عوام گريه كنند و بعضي نوحه را از پيش خودمان اختراع مي كنيم و رنگ مي دهيم كه مردم گريه كنند، آيا اين ضرر دارد يا نه؟



جواب: تشبيه درآوردن به جهت گريه كردن يعني كسي را به صورت شهدا يا كفار و اشقيا درآوردن، ظاهرا ضرري ندارد، و دروغ و افترا در مرثيه و نوحه وغير آن جائز نيست.



در ده پانزده سال پيش كتابي به چاپ رسيد به نام مواكِبِ حسينيه كه در آن فتاواي بسياري درباره جواز و حتي ترجيح مراسم عاشورا، يا تمام صورتهايي كه ذكر شده از علماي معروف و بزرگ نقل و جمع آوري شده است.



ذيل:



سابقا دسته جاتي كه ايام عاشورا از محلات مختلف قم، به صحن مطهر"حضرت معصومه(ع)" مي آمدند، بسيار مفصل و پرخرج بود، كوشش مي كردند وقايع كربلا را، آن طور كه خود تصور مي كردند. نشان دهند، براي اين منظور از ده ها نفر استفاده مي شد كه هر يك مدتي طولاني تمرين كرده بود و تعداد زيادي اسب و شتر و اَرابه و تخت و گاهي اتومبيل براي حمل تعزيه خوانان به كار مي رفت گاهي منظره خانه كعبه و طواف را به طور سيار نشان مي دادند.



در روز عاشورا زَعفَر جِني با اتباعش كه هر يك كلامي شش ترك بر سر و پارچه اي توري بر روي چهره افكنده بود به ياري حسين(ع) مي آمد.



مردگانِ كفن پوشيده هم به ياري آن حضرت مي آمدند.



مردي در پوست شير مي رفت و در قتلگاه ظاهر مي شد. در ميان راه كوفه به شام، دير راهب را نشان مي دادند كه راهبي با ريش بلند سفيد و جبه مخصوص راهبان مشغول نواختن ناقوس بود. فرنگي در مجلس يزيد با لباس شواليه هاي قرون وسطي ديده مي شد، تخت يزيد را طوري تعبيه كرده بودند كه يك نفر بتواند در زير ميزِ جلو تخت بنشيند وسرش را كه با تيغ تراشيده بود و با ريش خضاب كرده از وسط طشت دو تيكه اي بيرون نگهدارد در حالي كه اطراف گردنش مقداري مركور كرم يا ماده قرمز ديگري ريخته بودند و از اينگونه امور كه با مهارت و صرف وقت و خرج بسيار تهيه مي شد، به علاوه براي آرايش شتران و اسبان و زينت سر دركوفه و بارگاه ابن زياد و يزيد، كوشش بسيار مي كردند، انواع گل از هر كجا كه بود تهيه مي كردند و اگر شب بود با برقي كه از باطري گرفته مي شد بارگاهها را روشن مي كردند.



در لباس تعزيه خوانان و طبالان تفنن زيادي به كار مي بردند و آنچه در اين زمينه ها مقدورشان بود انجام مي دادند حتي اصرار داشتند كه غلام ترك كربلا حتما يك سياه باشد(در حالي كه غلام ترك سياه نبوده است) و اگر شب بود با آوردن انواع چراغ و مشعل و گاهي حركت دادن موتور برق و سيم كشي در طول دسته و حركت دادن لامپهاي متري بر تزيينات آن مي افزودند.



اينها و نظاير آنها امروز تقريبا از ميان رفته و جز نمونه هاي كوچكي از آنها آن هم در مجالس تعزيه كه خيلي به ندرت تشكيل مي شود، نمي توان ديد، شايسته است براي ضبط در تاريخ و كمك به محققان و جامعه شناسان آينده، اين امور جزء به جزء و با ذكر اشعار مربوطه، به وسيله نويسندگان مطلع، تدوين گردد.

پاورقي

(488) چاپ سنگي در سال 1277 قمري بدون شماره صفحه.