وـ كتَل


كتل هنوز هم در قم، كم و بيش معمول است، اين كلمه در فارسي به معني مرتفع ترين قله كوه و نيز به معني شتر سواري است(نه شتر باركش) كه پهلوي شتران ديگر حركت كند و معني أخير تقريبا همان معني يدك است در عرف مردم قم؛ كتَل اين بود كه بچةِ چند ماه يا دو سته ساله اي را در حالي كه او را بسيار آراسته و غرق در طلا آلات كرده اند سوار بر اسب آراسته اي بنمايند و چند نفر شمشير به دست از عموها معمولا و دائي هاي كودك مزبور در طرفين اسب قرار گيرند، اين تشريفات امروز معمول نيست و اگر احيانا در دسته ها كتل بياورند خيلي ساده و بدون زينت آلات است، ولي سابقا به طور كامل انجام مي يافت و در هر دسته چند كتَل يا به زبان مردم قم بچه كتلي حركت مي دادند، كتل كردن كودكان، اغب به موجب نذر والدينشان بود. و اما درباره پيدايش كتَل مي توان حدس زد كه مربوط به زماني است كه در بين محله هاي يك شهر جنگ حيدري و نعمتي برقرار بود(487) و ايام عاشورا براي تصفيه حساب، فرصت مناسبي بود كه به جان هم بيفتند و اموال و اثاثيه يكديگر را غارت كنند.(اين امرهمانطوركه خواهيم گفت، در زمان صفويه جريان داشته است.) هر يك از طرفين با آوردن كودك يا كودكاني به آن كيفيت وبا طلا وجواهر فراوان، مي خواست قدرت و نيرومندي خود را به طرف مقابل نشان دهد و به رخ او بكشد كه كودك ضعيفي را با اين همه ثروت در دسته محله خود حركت مي دهد و هيچكس قدرت ندارد نگاه چپ به او بكند.



با همه اينها به محض اينكه خطر احساس مي شد، همان شمشير به دستها، بچه كتلي را از روي اسب برمي داشتند و فرار را بر قرار ترجيح مي دادند.


پاورقي

(487) درباره منشأ حيدري و نعمتي در بخش ديگري بحث خواهد شد.