دـ حجله و حجله گاه


سابقا در قم آوردن حجله(يا به اصطلاح مردم قم، طبق) معمول بود، حِجله شبيه، به عِماري ياهودج بود كه آن را به طرز جالبي آراسته مي كردند، ميله ها و پايه ها و سقف آن را با پارچه هاي رنگارنگ و زيبا و نفيس مي پوشانيدند، و قطعه هاي زيادي از بلور آلات و آينه و جاربه آن تعبيه يا آويزان مي كردند، به طوري كه وزن آن به چهل يا پنجاه من مي رسيد، گاهي كودك سه چهار ساله اي را در ميان حجله مي نشاندند.



حجله را بايد يك نفر روي سر بگذارد به اين ترتيب كه يك لنگ يا دستمال بزرگ را لوله كند و روي سر خود قرار دهد تا حجله را بر روي آن قرار دهند حجله كشها كه حجله درست كن هم بودند، افرادي مخصوص و معين بودند كه هر يك از ايشان مي توانست، حجله را در مدت كوتاهي بر روي گردن خود حمل كند، حجله كشها اطراف حجله را مي گرفتند و به محض اينكه، كسي كه حجله روي سر او بود مي گفت به بنديد، فوري حجله را از روي سر او بر مي داشتند و روي سر ديگري قرار مي دادند، اطراف حِجله مرتب اسفند دود مي كردند و به همين كيفيت آن را همراه دسته، تا صحن حضرت معصومه(ع) مي بردند و برمي گرداندند.



حجله آوردن در دستجت تا ده يا پانزده سال پيش معمول بود و اكنون تنها آن را در شب هفتِ جوان ناكام و اغلب تصادف كرده، به قبرستان مي برند ظاهرا حجله يادگار زماني است كه تعزيه عروسي قاسم را اجرا مي كردند كه آثاري از اين تعزيه تا هفت هشت سال پيش در دستيجات قم ديده مي شد و در ضمن بحث تعزيه گفته شد كه"مرحوم حاج شيخ جعفر ششتري" از"ناصرالدين شاه" خواست تعزيه عروسي قاسم را كه هيچ مأخذي ندارد، منع كند.



در قم گذشته از طبق يا حجله آوردن حجله گاه نيز رسم بود و آن عماري بزرگي بود كه چهار نفر پايه هاي آن را بر دوش مي كشيدند، شبيه تعش قاسم را جلو حجله گاه مي خوابانيدند و معمولا اطراف آن را سياه پوش مي كردند.