4ـ زنجير زني و سنگ زني


زنجيرزني اكنون معمول است كه عده اي هر يك زنجير چند شاخه در دست دارد و دسته جمعي با آهنگ مخصوصي به شانه ها و پشت شانه هاي خود مي زنند، در ميان زنجيرزنها كسي كه صداي رسائي دارد و از ديگران محترم تر است و او را مياندار مي نماند، قدم مي زند و هر چند دقيقه نام حسين را با صداي بلند بر زبان جاري مي سازد و سايرين تكرار مي كنند(مياندار به اين معني در ميان افراد سينه زن نيز وجود دارد).



سنگ زني در اين زمان كمتر انجام مي شود ولي تا چهل پنجاه سال پيش انجام مي شده؛ به اين نحو كه عده اي هر يك تخته كوچك تراشيده شده و هشت گوشه اي، با تسمه به كف دست ها بسته بودند با آهنگ خاصي دستها را بالاي سر خود مي برده و پايين مي آورده اند و در هر بالا و پائين بردن، مطابق آهنگ تخته ها را به هم مي ده است. نويسنده براي زنجير زني و سنگ زني منشأ و اصلي پيدا نكرده جز اينكه پاره اي از ملل قديم، براي رياضت خود را شكنجه مي كرده اند و مسعودي در مروج الذهب به اين امر اشاره كرده است مي توان گفت در زمانهاي بعد براي اظهار جزع و همدردي و علاقةِ شديد و خلوص نسبت به متوفي، انواع شكنجه بر خود روا مي داشتند و اين امر طبعا به ياد كربلا و مصائبي كه بر اهل بيت وارد آمد مصداق پيدا كرده است.



قبلا گفته شد كه زنجير زدن تقريبا به عزاداري عاشورا اختصاص دارد و به ندرت براي مرجع بزرگ تقليد زنجير زده اند(به بحث سينه زني، رجوع شود).