3ـ سينه زني


بر سينه زدن به عنوان سوگواري از قديم معمول بوده است و اين امر مخصوصا در ميان عربها رواج داشته كه بر سر و سينه مي زدند و لباسهاي خود را چاك مي كرده و گربيان مي دريدند و خاك بر سر خود مي ريختند و گاهي زنان به رسم عزاداري گيسوان خود را مي تراشيدند و اموري از اين قبيل كه از بحث ما خارج است.



سخن در اين است كه سينه زدن به كيفيتي كه امروز معمول است كه يكي دم بگيرد(474)و ديگران به آهنگ او سينه بزنند يا دو دسته با يك دم كه از دهان يكدگير مي گيرند و بر سينه هاي خود بكوبند و انواع سينه زني كه هم اكنون در دسته هاي سيار و در تكايا ومساجد اجرا مي شود، از چه زمان شروع شده است؟ آنچه مسلم است اين است كه در قرن چهارم هجري در زمان آل بويه و هم زمان با حكومت فاطمي ها در مصر، همانطور كه قبلا اشاره شد، و نويسنده در بخش ششم تاريخ عضدالدوله و تاريخ آل بويه شرح داده، در روزهاي عاشورا در بغداد و قاهره(كه فاطمي ها به تازگي آن را بنا كرده بودند)‌دسته ها سيار در كوچه و بازار حركت مي كردند و بر حسين(ع) سوگواري مي نمودند و دسته جمعي شعري مي خواندند، به اصطلاح امروز دم مي گرفتند و يا به سينه يا سر مي زدند، بر نويسنده معلوم نيست.



نخستين اطلاعي كه نويسنده از سينه زني دسته جمعي و با آهنگ، دارد سينه زني براي پسر"اتابك افراسياب" فرمانرواي قسمتي از خوزستان در اوايل قرن هشتم مي باشد. كه"ابن بطوطَه" در سفرنامه خود آن را شرح داده و چنين گفته است كه: در سراي سلطان ديدم همه از بزرگ و كوچك، جل چهار پايان را پوشيده و كاه و خاك به سر مي ريختند(يا به قول"ابن بطوطَه" روي سر مي گذاشتند) و ديدم كه قاضيان و خطيبان و اشراف به ديوار تكيه داده بعضي مي گريستند و بعضي ديگر تباكي مي كردند، روي جامعه هاي خود جامه اي درشت از پنبه كه دوخت بدوسستي داشت، پشت رو و عكس به بر كرده بودند و هر يك پارچه اي سياه، به سر خود بسته بود؛ ديدم مردم دو دسته شده اند، دسته اي بالاي منظره و دسته اي ديگر پايين منظره قرار داشتند به طرف يكديگر هجوم مي بردند و در حالي كه به سينه هاي خود مي كوبيدند، مي گفتند خوندِگار ما.(475)



عبارت ابن بطومه در اين قسمت چنين است:



و اَنقَسَموا فِرقَتَينِ فِرقَةٌ بِا علي اَلمِشوَرِ وَ فَرقَةٌ باسفَلِهِ وَ تَزحَف كل فِرقَةٍ اِلَي الاخري وَ‌ هم ضارِبونَ عَلي صدورِهِم. قائِلون: خوندِگار ما وَ مَعناه مَولانا.



بعد از طلوع دولت صفويه و رسميت يافتن مذهب شيعه در ايران و رواج عزاداري عاشورا، سينه زني و ديگر مراسم كه گفته خواهد شد، تقريبا اختصاص به امام حسين(ع) پيدا كرد و تشريفات و خصوصياتي كه اكنون معمول است(و از شَمه اي از آن سخن خواهد رفت)، براي آن قائل شدند، تنها موردي كه امكان داشت براي غير امام حسين و اهل بيت او(ع) سينه بزنند. در فوت مراجع تقليد بزرگ بود كه اين رسم هم اكنون نيز معمول است.



هنگام درگذشت مرحوم"آيه الله حاج آقا حسين طباطبائي بروجردي"، در تشيع جنازه كم سابقه اي كه از او شد، سينه زدند، همچنين در شب هفت و روز چهلم ايشان، گروه بسياري از شهرستانها به قم آمدند و به سينه زدن پرداختند و در فوت ديگر مراجع تقليد نيز اين رسم اجرا شده است، از جمله در زمان فوت"آيه الله صدر"، عده اي از اصفهان به قم آمدند و سنه و زنجير زدند.


پاورقي

(474)‌ دم گرفتن(به فتح دال)‌اين است كه يك نفر، ذكري يا بيتي را با آهنگ خاصي به زبان جاري سازد و ديگران آن ذكر يا بيت را دسته جمعي با همان آهنگ تكرار كند.



(475) رحله ابن بطوطه: ج1,‌ص 122، خوندگان مخفف خداوندگار و به معني صاحب اختيار و سرور است اين كلمه به بزرگان اطلاق مي شده و به پادشاهان عثماني نيز خوندگار مي گفته اند.