1ـ رنگ سفيد


شِعار آل عباس رنگ سياه بود، مخالفان آل عباس رنگ سفيد(420) را شعار خود قرار داده بودند. از زمان روي كار آمدن عباسيان، تا چند قرن طرفداران ايشان را مسوده(به ضم ميم وفتح سين وتشديد واو؛ يعني سياه جامگان يا دارندگان رنگ سياه) ومخالفانشان را مبيِضه(به ضم ميم وفتح باءوتشديد ياء ـ به معني سفيد جامگان يا دارندگان رنگ سفيد) مي ناميده اند وچون شيعه"علي(ع)" نيز جزء مخالفان آل عباس بودند، به علاوه



به موجب نوشتة"شيخ عبدالجليل رازي"،"پيغمبر(ص)" براي علي(ع) رايت سپيد بست.(421)ازروي آنان نيز، رنگ سفيد راشعار خود قرار دادند.



نويسندگان بزرگ و معروف درآثار خو د به اين امر، تصريح كرده اند، از جمله"شيخ عبدالجليل رازي"گويد كه"مسلِم بن قريش" وپدرش(ازامري بني عقيل كه به تشيع معروفند و درموصِل وجزيره ابن عمر حكومت مي كرده اند) رايتهاي سفيد بر بامهاي قصر زده وهر روز خروج قائم بوده اند.(422)ودرمورد ديگر گفته است : زيديه دربعضي از فروغ، مذهب "ابو حنيفه" دارند مگر به دو سه مساله فقهي كه با شيعه باشند، چون خير العمل(مقصود گفتن حي علي خير العملِ در اذان است) ودست در نماز فروگذاشتن وعلم سپيد داشتن و در جاي د يگر گويد : رافضي رايت سفيد دارد.(423)



هنگام قدرت"بساسيري"(424) در بغداد ودعوت آشكار براي اسماعيليان مصر، خطبا ومؤذنان(به رسم شيعه) جامه سفيد پوشيدند وشيعه محله كَرخ علمِ سفيد برافراشتند.(425)



بنابر اين مقدمه، طبيعي است كه اشعار مردم قم در آن زمان رنگ سفيد بوده وبه دارا بودن اين اشعار شهرت داشته اند و بنابر نوشته"شيخ عبدالجليل رازي"(از قول آن مرد نوسني(426)) روافض در قم و قاشان و آبه، هر كجا بودند، تهنيت ها مي كردند كه نايب قائم با رايت سفيد در مصر شد.(427)



"ابن سِكره" از شعراي قرن چهارم و پنجم در اين شعر، به شعار سفيد مردم قم، اشاره مي كند.(428):



قَد اتيَ العيد ـ لا اَتي فَلَقد اَنهَج المهجَ



لَيسَ فِيها لِهاشِميٍ سَرورٌ وَلا فَرَجٌ



اِنَه عِيد اَهلِ قمِ وَ قاشانَ وَ الكَرِج



يَتلاقي بَياضهم بِقلوبٍ مِنَ السبيح



(عيد آمد ـ اي كاش نمي آمد ـ به راستي جانهاي ما را برد ـ در اين عيد؛ براي فرزندان هاشم(مقصود آل عباس است) شادي و گشايشي نيست)(اين عيد مردم قم و كاشان و كرج است.(429)كه شعار سفيدشان همراه دلي است در سياهي ماند شَبه.) و شبه سنگي است بسيار سياه كه در سياهي به آن مثل مي زنند و در عربي سبج تلفظ مي شود.

پاورقي

(420) به موجب روايتي، در جنگ حنين، پيغمبر(ص) براي عمويش عباس روايتي به رنگ سياه بست و به اين مناسبت، بني العباس رنگ سياه را شعار خود قرار دادند,(النقض: ص 608) قبلاً گفته شده است هر رنگي كه شعار قومي بود، دردرجه اول رايت و علمشان به آن رنگ بود، سپس لباسشان.



(421) النقض: ص 452.



(422) النقض: ص 505.



(423) همان كتاب: ص 452 و 492 و 493.



(424) ارسلان از غلامان ترك بهاء الدوله ديلمي، وي در اواسط قرن پنجم هجري از طرف خليفه فاطمي مصر قيام كرد و بغداد را منصرف شد سرانجام به دست سپاهيان طغرل يك سلجوقي در سال 451 به قتل رسيد.



(425) المنتظم ابن الجوزي: ج 8، ص 192 و 196.



(426) شيخ عبدالجليل، لفظ نوسني را به كسي اطلاق مي كند كه ابتداء شيعه بوده، سپس به تسنن گراييده و در رد شيعه كتابي نوشته و شيخ عبدالجليل، كتاب النقض را در پاسخ به اعتراضات او تأليف كرده است و اين از موارد نادري است كه يك نفر شيعه به مذهب تسنن گرايش پيدا كند و در رد شيعه كتاب بنويسد.



(427) النقض: ص 505.



(428) يتيمه الدهر ثعالبي:ج 3، ص 20.



(429) كرج يا كره شهركي بوده است شيعه نشين ميان همدان و اراك در نزديكي اراك فعلي كه ظاهراً شهر اراك به جاي آن قرار گرفته است و اثري كه از آن مانده ناحيه كره رود است در نزديكي اراك.