سابقه مجلس وعظ در قم


گفته شد كه در اواخر قرن دوم هجري، در مسجد جامع قم، منبر قرار دادند و علي القاعده از اين تاريخ به بعد، خطبه خواني در روزهاي جمعه و اعياد‌، در قم معمول گرديده است و خطبه، مشتمل بر نوعي پند و اندرز بوده است.



اما مجالس وعظ به معني خاصي خود تا آنجا كه نويسنده اطلاع دارد، مجلس وعظي است كه در قرن چهارم هجري در قم تشكيل مي شد و عالم بزرگ جهان تشيع در آن قرن، شيخ صدوق"محمد بن علي بن بابويه"، به وعظ مي پرداخت.



شيخ عبدالجليل رازي درباره صدوق گفته كه: هم كتاب تصنيف مي كرد و هم وعظ مي كرد، هم درس مي گفت و از ري تا تركستان صيت علم او گسترده شده بوده.



ديگر مجلس وعظ مرتضي"ذوالفخرين" قمي است كه فضلاي عالم از خطبه هايي كه خوانده و كتابهايي كه تصنيف كرده بود، سرمايه مي گرفته اند.(371)



ديگر از واعظان قمي در قرن ششم،"عزالدين يحيي بن محمد علوي" نقيب بوده است.(372)



غير از مجالس مزبور، مجالس وعظ ديگري نيز در قرن ششم در قم منعقد مي شده است.(373)



در سال 874 همانطور كه در ضمن بحث از پايختت بودن قم، گفته شده؛"اوزون حسن قره قوينلو" مدت پنج ماه در قم اقامت داشت(قم تقريبا پايتخت زمستاني او بود) در اين مدت هر شب جعمه مجلس وعظ ترتيب مي داد و سادات و علماء و اكابر و اشراف را به حضور اين مجلس دعوت مي نمود.(374)



از دوره صفويه به بعد، مجالس وعظ همواره با مجالس روضه خواني و ذكر مصائب شهداي كربلا گرديد و نه فقط در قم، بلكه در همه نقاط ايران مجالس وعظ و روضه تشكيل مي شد.



در عصر قاجار مجالس وعظ در قم وسعت بسياري يافت و چنين مرسوم شد كه در مجالس وعظ مخصوصا در ايام عاشورا، ابتدا چند نفر روضه خوان ذكر مصيبت مي كردند، سپس واعظ مربوط شروع به سخن مي نمود و يكي دو ساعت به موعظه مي پرداخت و اين دوره(دوره قاجار) گويا مهمترين مجلس وعظ قم در مسجد جمعه منعقد مي گرديده است و وعاظ معرفي كه وارد قم مي شده اند، در اين مسجد منبر مي رفتند.



از جمله"حاج شيخ عباس علي كيوان قزويني" واعظ زبردست و با معلومات آن زمان چند بار به قم آمده و در مسجد جمعه منبر رفته است، از جمله در سالهاي 1292 و 1305 هجري قمري است كه خود منبر رفتن خود را در مسجد جمعه ذكر كرده و از كساني كه پاي منبر او حاضر مي شده(طبق نوشته خود او)"استاد حسن معمار قمي"(بنا كننده صحن و ايوان آينه و گلدسته هاي طرفين آن و تيمچه بزرگ قم و صحن حضرت عبدالعظيم و مسجد سپهسالار جديد) مي باشد كه كيوان وي را بسيار ستوده است.(375)



تا اين زمان، رسم بود كه فقط واعظ يا روضه خوان سالخورده با معلومات، بر عرشه منبر قرار گيرد؛ در غير اين صورت، به تفاوت يا در پله هاي پائين منبر بنشيند؛ يا كنار منبر بايستد.

پاورقي

(371) كتاب النقض: ص 51.



(372) تلخيص مجمع الآداب في معجم الالقاب ابن الفوطي ـ قسم اول از جلد چهارم: ص 374.



(373) النقض: ص 163 و 164.



(374) احسن التواريخ: ج11، ص 508.



(375) سفرنامه كيوان(كيوان نامه) از صفحه 8 به بعد، شرح حال و كمالات استاد حسن، وكيفيت بناي صحن بزرگ حضرت معصومه(ع) در بخش ديگر كتاب خواهد آمد.