قم، شهري مذهبي


قم از قرون اوليه هجري؛ عنوان شهري مقدس و مذهبي را داشته است، ظاهرا اصل اين عنوان رواياتي باشد كه ائمه اطهار(ع) درباره آن شهر و مردم آن نقل شده، عامل ديگر اين است كه مردم قم تحت تأثير مرقد مطهر"حضرت معصومه(ع)" و ديگر امامزادگان و مساجد و جوامع بزرگ و علماي متبحر كه همواره در اين شهر وجود داشته اند، از ابتدا نسبت به رعايت احكام دين، و به پا داشتنِ شعارهاي مذهبي، مقيد و علاقمند بروده اند.



قبلا به نقل از تاريخ گفته شد كه قمي ها نسبت به ائمه(ع) تا آن حد خلوص داشتند كه تمام اموال و املاك و حتي اثاث البيت خود را وقف آنان مي كردند، همچنين علاقه آنان نسبت به سادات و آل علي(ع) شرح داده شد.



"شيخ عبدالجليل رازي" در كتاب پر ارزش النقض، در موارد گوناگون؛ مردم قم را به دينداري و اقامه شعائر مذهبي ستوده است از جمله گويد:



در قم مسجدهاي بي شمار است با قاريان آشنا به قرائت و قرآن و مفسران عارف به منزَلت و مؤولات و علماي صرف و نحو و لغت و شاعران بزرگ و فقهاء و علماي كلام و شب زنده داران و زاهدان وعابدان و زايران بي شمار خانه خدا و كساني كه سه ماه روزه دارند(رجب ـ شعبان ـ رمضان) و خاندان هاي شريف و بزرگ و علوي و رضوي و عرب و ديلم و خاندانهاي ديگر، در هر سحرگاه از چند مسجد و مناره آواز موعظه و بانگ نماز بلند است و هر روز در مساجد بزرگ و كوچك و مدرسه هاي معروف و سرايهاي بزرگان ختم قرآن، معتاد و معهود، و مالهاي فراوان كه هر سال از وجوه حلال به متابعت شريعت در وجوه زكوات و اخماس و صدقات، صرف شود، به نظر امينان و متدينان و محتَسِبِ عارف علوي كه بي ريا و سمعه؛ دِره(360)بر دوش نهاده و آنچه شعارِ شريعت و تمهيد قواعد اسلام است از درس و مناظره و مجلس وعظ و حلقه ذكر معين و مقرر و نور و نزهت و بركت مشهد ستي"فاطمه" بنت"موسي بن جعفر(ع)" ظاهر و باهر و امرا و وزرا آن را معتقد، به آثار خيرات و انوار بركات كه ديده اند و شنيده اند.(361)اين شمه اي از وضع مذهبي قم در قرن ششم هجري بود.



در زماني كه"اوزون حسن قره قوينلو" در قم اقامت داشت، در سال 874، هر شب جمعه مجلس وعظ، تشكيل مي داد و از سادات و علماء و اكابر و اشراف دعوت مي كرد تا در مجلس مزبور حضوي يابند كه شرح آن در ضمن بحث از پايتخت بودن قم داده شد.

پاورقي

(360) دره ـ به كسر دال و تشديد راء، نوعي تازيانه كه محتسبان براي نهي از منكر بر دوش مي گرفته يا از دكه خود آويزان مي كرده اند.



(361) النقض صفحه 164.