بست نشيني


بست نشيني از چه وقت معمول شده بوده است؟ نگارنده اطلاع دقيق و مستندي ندارد، به احتمال قوي در ايام قديم كه قانون و مقرراتي براي رسيدگي به اتهامات و اختلافات وجود نداشت و اغلب اراده افراد حاكم بر سرنوشت مردم بود، هر كس مورد تهمت يا اِعمال غرض قرار مي گرفت، به درون مسجد يا امامزاده يا مكان محترمي پناه مي برد تا خشمها فرو نشيند و از شدت وحِدت طرف كاسته شود و بي گناهي او معلوم گردد.



مقررات اجتماعي، اين رسم را پذيرفته بود، حتي اگر متهم يا فرد موردتعقيب به مسجديا مقبره امامزاده اي دسترسي نداشت ، مكان هاي ديگري بود كه مي توانست در آنها بست نشيند. به تدريج ازبست نشيني سوء استفاده شد ومجرمين وجنايتكاران هم براي رهايي از مجازات ، بست مي نشستند تا مورد عفو قرار گيرد، از اين جهت مردان اصلاح طلب همواره با بست نشيني مخالف بودند وآن را لغو مي كردند.



نخستين كس در ايران كه بست نشيني را از ميان برد، تا آنجا كه نويسنده اطلاع دارد، ميرزا تقي خان امير كبير بود.



بست نشيني درآستانه " فاطمه معصومه(ع)" ظاهرا از قرنهاي هفتم وهشتم معمول بوده است، جلوتر به نقل از جامع رشيدي گفته شد كه خواجه"شمس الدين صاحب ديوان" در اوايل عصر مغول چون جان خود را در خطر ديد، ازاصفهان به قم آمد ودر حرم"حضرت معصومه(ع)" كه در آن وقت خارج شهر بود، معتَكِف نشست تا او را با لطايف الحِيل از آنجا خارج كردند. اتابك"يوسف شاه" كه مي توانسته بود، خواجه را زا حرم قم خارج سازد، مورد تشويق"اَرغون خان" قرا ر گرفت.(348)



درزمان صفويه، بست نشينان حرم"حضرت معصومه(ع)" بيشتر كساني بودند كه قدرت پرداخت قروض خود را نداشتند يا نمي خواستند، قرضهاي خود را پرداخت نمايند .



" كاررِي " كه در زمان"شاه سليمان صفوي" به ايران آمده وقم را ديده ، به موضوع بست نشيني اشاره كرده وچنين گفته است:



در اطراف حرم چند حجره است كه اشخاص قرضداري كه نتوانند از عهده پرداخت دين خود بر آيند درآنجا متَحِصن مي شوند ودر طول تحصن به هزينه اوقات مسجد(مقصود حرم"حضرت معصومه" است) امرار معاش مي كنند وطلبكاران نيز راه واختياري براي مطالبه طلب خود ندارد.(349)



تاوِرنِيه كه در زمان شاه صفي به ايران وقم آمده، در زمينه بست نشيني چنين گويد:



اشخاصي كه براي عدم بضاعت از دست طلبكار بستي مي شوند، مثل مسجد اردبيل(مقصود مقبره" شيخ صفي الدين" جد صفويه است) در همان اطاقها(اطاقهاي اطراف حياط اول آستانه"حضرت معصومه (ع)") منزل مي كنند ومحل پناه آنها مي شود .



محلهاي بست ايران مثل بست گاههاي ما نيست كه شخص متحصن بايد كفيل مخارج خود شود، درايران هر كس داخل بست مي شود، تمام حوايج اورا از موقوفات مي دهند واو ابدا به خيال خوراك ولوازم زندگي نيست ودر كمال فراغت خاطر بدون نگراني در بست مي ماند تا دوستانش در فرصت مناسب، اصلا حي در كار او به عمل بياورند.(350)



در زمان قاجاريه، جنايتكاران ومتمردان نيز بست مي نشستند.



" هانري رنه دالماني" درضمن وصف قم مي گويد:



بزهكاران وجانيان براي فرار از مجازات به اين شهر(شهر قم ) مي آيند ودر زير ديوارهاي مقبره پناهنده مي گردند(351)



"دوراند" انگليسي كه در حدود هفتاد سال پيش در ايران بوده چنين گفته است :



قم براي پناهنده شدن وبه قول خود ايرانيها، بست نشستن، مكان جالب توجهي است وسنت بست نشستن در اين كشور توسعه عجيبي دارد.(352)

پاورقي

(348) منتخب التواريخ معيني: ص 45.



(349) سفرنامه كارري: ص 55.



(350)‌سفرنامه تاورنيه: ص 82.



(351)‌ از خراسان تا بختياري: ص 857 مربوط به شصت هفتاد سال پيش.



(352) سفرنامه دوراند: ص 31.