نخستين متولي و نخستين فرمان توليت


"احمد بن اسحاق اشعري" وكيل وقف قم از طرف"امام عسكري(ع)" نخستين كسي است در قم كه نام او به عنوان وكيل وقف كه همان متولي و متصدي موقوفات است، در تاريخ قم ذكر شده است.(339)



در آن وقت، املاك بسياري در قم وقف ائمه و املاكي هم وقف"حضرت معصومه(ع)" و احتمالا ديگر امامزدگان بوده است و"احمد بن اسحاق" آيا تصدي همه اين موقوفات را داشته؟ يا تنها متصدي موقوفات ائمه بوده است؟ درست معلوم نيست ظاهرا احتمال دوم صحيح تر باشد.



و اما نخستين فرمان توليت آستانه قم كه اكنون موجود مي باشد، تا آنجا كه نويسنده اطلاع دارد، فرماني است با امضاء"جهانشاه قره قوينلو" به تاريخ جمادي الأولي سال 867. اين فرمان كه به خط تعليق نوشته شده، در سرلوحه آن به خط ثلث مطلا چنين رقم رفته است:



بِالقدرةِ الكامِلةِ الاَحَدِيه وَ القوةِ الشامِلةِ الاحمديةِ، ابوالمظفر جهانشاه بَهادر سوزمَز.(340)



ودر متن فرمان مزبور نام صحاب فرمان اين طور ذكر شده است:



اَلمرتَضَي الأَعظَم الأَكرَم ـ مَلِك الساداتِ و النقَباءِ ـ سَلِيل الأمامِ عليِ بن موسَي الرِضا ـ‌ السِيد اَحمَد نِظَام الدِينِ....



و نيز در متن فرمان آمده است كه به موجب احكام سلاطين ماضيه خصوصا"خاقان سعيد شاهرخ ميرزا" كه امضاي فرمان سلطان مرحوم"اميز تيمور" گوركاني، منصب نقابت سادات و توليت اوقاف روضه منوره و تربت مقدسه امامزاده"معصومه(ع)" به آباء عظام و اجداد كرام جناب مشاراليه مفَوض بوده است.



در آخر فرمان تاريخ صدر آن چنين است:



تَحرِير في سابِعِ وَ عِشرِينَ جمادَي الأولي سنه 876



و در ذيل مهر جهان شاه زده شده و پشت فرمان مهرهايي چند دارد(341).



از فرمان مزبور و از فرمانهاي ديگري كه از دوره صفويه به بعد باقي است، معلوم مي شود كه فرمان توليت آستانه قم را همواره پادشاهان وقت صادر مي كرده اند و اينكه نقابت سادات قم تا قرن نهم وجود داشته و متوليان سِمتِ نقابت هم داشته اند.



در اينجا يادآوري اين معني مناسب است كه پس از مقتول شدن سلطان"محمد تيموري" كه قم را پايتخت خود قرار داده بود(به شرحي كه قبلا گفته شده است) قره قروينلوها قم را متصرف شدند و اغلب زمستانها و گاهي در حدود نيمي از سال را در اين شهر اقامت داشتند و در حقيقت، قم پايتخت زمستاني ايشان بود، اين امر همانطور كه در ضمن بحث از پايتخت شدن قم اشاره شد معلول وضع خاصِ جغرافيايي و سوق الجيشي قم در آن زمان بوده است.



گذشته از اين، در مورد قره قوينلوها، مي توان براي علاقه آنان به قم، به علت ديگري نيز توجه كرد و آن تمايل امراي قره قوينلو به مذهب شيعه است و حتي آنان را جزء امراي شيعه به حساب مي آورند، كه شايد اين امر باعث شده بوده است كه بيشتر به قم كه شهر شيعه مشخص آن روز بود،‌بيايند و در آن توقف نمايند و از بركات مرقد مطهر"فاطمه معصومه(ع)" برخوردار شوند.



علي القاعده، فرمان مزبور بايد در يكي از توقف هاي جهانشاه قره قوينلو در قم، صادر شده باشد.



در زمان صفويه، پس از آنكه شاه"عباس دوم" و"شاه صفي" در قم مدفون شدند سه نفر از رجال معتبر ايران، يكي متولي آستانه"فاطمه معصومه(ع)"، دو نفر ديگر هر يك متولي قبر يكي از آن دو پادشاه بود.



"شاردن" گويد: عنوان رسمي سه متولي مذكور، تربت دار است و انتصاب و انتخاب مقامات ذيل از طرف آنها صورت مي گيرد: كساني كه متصدي قرائت ادعيه و اذكار اسلامي مي باشند(ظاهرا مقصود خدام آستانه مي باشد) مؤذن قنديلچي، آبكش(تهيه كننده آب براي وضو و تطهير)‌متولي كنوني آستانه(در زمان شاردن) كه حكومت قم نيز با وي است پيرمرد عالي مقامي است كه سابقا قورچي باشي يعني فرمانده كل نيروي مسلح بوده است.(342)



هنگام درگذشت"شاه صفي"(در سال 1052) و حمل جنازه او به قم، متولي"حضرت معصومه(ع)"،"ميرزا محمد مهدي" بوده است.



"اسكندر بيك منشي" در اين باره چنين گفته است: بعد از تجهيز و تكفين، نعش محفوف به مغفرت آن سفر گزين عليين را از دولتخانه به دارالمؤمنين قم، روانه گردانيدند و يگانه گوهر بحر سيادت ميرزا محمد مهدي خلف اكبر صدر عالي نشان ميرزا حبيب الله كه متولي روضه منوره مطهره و بقعه معطرة"معصومه(ع)"(علي ساكنها ألف ألف تحيه) بود، بدرقه آن بقعه معمور رسانيده در جِوار فايض الانوار مدفون گردانيدند.(343)



اين مهدي بن حبيب الله، مدتي هم صدر اعظم شاه عباس دوم بوده است و فرماني به انشاي او در سفرنامه شاردن آمده است.(344)

پاورقي

(339) تاريخ قم: ص 211، از وظايفي كه براي نقيبان ذكر شده و قسمتي از آن در فصل مربوط به نقابت گفته شد، معلوم مي شود كه نقيبان متصدي و متولي موقوفات هم بوده اند.



(340) سوزمز، تركيبي است مغولي، معادل: فرمان ما در فارسي(قم در قرن نهم صفحه 271).



(341) نقل از مقاله آقاي شاه حسيني درمجله كاويان شماره 52ـ مورخ 22 آبان سال 1331 عكس سرلوحه فرمان مزبور، د ركتاب از سعدي تا جامي(ترجمه جلد سوم ادبيات ايران ادوارد براون) چاپ شده است.



(342) سياحتنامه‌ شاردن: ج 3، ص 77.



(343) ذيل عالم آراي عباسي: ص 257.



(344) شاردن: ج 2، ص 226. در بخش مربوط به آستانه مقدس حضرت معصومه(ع) از تاريخچه توليت آستانه و فرمانهاي مربوطه به آن سخن خواهد رفت.