11ـ‌كوچ كردن بسياري از افراد و قبائل به قم


قم از شهرهايي است كه در هر زمان، مردم به مناسباتي، از اطراف به آن كوچ مي كرده اند، گفته شد كه در نيمه اول و نيمه دوم قرن سوم هجري، عده اي از افراد قبائل گوناگون عرب به اين شهر آمدند و رحل اقامت افكندند، بعد از مدفون شدن"فاطمه معصومه(ع)" آمدن افراد از اطراف به قم، به قصد اقامت، شيوع بيشتري يافت، مخصوصا آل علي(ع) به مناسباتي كه به شمه اي از آنها اشاره شد، رو به قم آوردند.



علويان كه به قم آمدند عموما از اولاد"امام حسن (ع)" و"امام حسين(ع)" و"امام سجاد(ع)" و"امام باقر(ع)" و"امام صادق(ع)" و"امام موسي بن جعفر(ع)" و"امام علي بن موسي الرضا(ع)" و"امام جواد(ع)" و بعضي از آناناز فرزندان"محمد حنفيه"، بودند، نام و خصوصيات هر يك از سادات مزبور، در كتاب تاريخ قم و كتبِ انساب ذكر گرديده و در اين كتاب نيز قبلا راجع به آنان شرحي داده شده است.



گذشته از سادات، كسان ديگري هم براي مجاورت حرم حضرت معصومه(ع) كَسبِ فيض از علماي بزرگي كه همواره در اين شهر اقامت داشته اند؛ در آن سكونت اختيار مي كردند.



اين امر در عصر صفويه، شيوع بيشتري يافت، در اين زمان و در دوره قاجاريه عده اي هم به شرحي كه خواهد آمد براي بست نشيني به قم مي آمدند و اغلب پس از بيرون آمدن از بست در قم مي ماندند.



همچنين قم همانطور كه گفته شد، در زمان صفويه و قاجاريه تبعيدگاه رجال بود؛‌ بسياري از رجال تبعيد شده، در قم توطن اختيار مي كردند.



ديگر آنكه از زمان قاجاريه به بعد، افراد بسياري از نواحي مختلف براي كسب و تجارت به قم مي آمدند و اقامت مي كردند(318)تعداد اين افراد در مواردي به قدري زياد بوده كه محله يا كوچه اي در قم به نام اهالي يك شهر يا ناحيه نامگذاري شده است؛ امروز محله اي به نام يزديها و كوچه اي به همين نام وجود دارد، همچنين كوچه جندقي ها و كوچه طالش ها و محله عربستان و كوچه طرقي ها و سراي همداني ها و از اين قبيل و نيز خانواده هاي بسياري در قم اقامت دارند كه به نام شهرشان معروفند از قبيل كاشان ـ‌ اصفهان ـ‌ يزدي ـ‌ تهراني ـ قزويني ـ اراكي يا عراقي ـ تبريزي...



از كساني كه در نيم قرن اخير به قم آمده و سكونت اختيار كرده اند، عده كثيري از طلاب علوم دينيه هستند كه از بيشتر شهرهاي ايران و كم و بيش از كشورهاي خارج آمده اند(319)و شايد شماره آنان بهفت يا هشتهزار نفر برسد كه با افراد خانواده شان به دو يا سه برابر اين رقم بالغ مي شوند.



اخيرا جمع بسياري از بازنشستگان از نواحي مختلف ايران، قم را براي اقامت انتخاب كرده اند كه هم شهري آرام و راحت براي زندگي است و هم خاكي مقدس دارد.



به تازگي جمعيت قم در اثر عوامل مذكور به سرعت رو به فزوني نهاده است به طوري كه در فاصله سي سال متجاوز از يكصد هزار نفر بر جمعيت شهر قم افزوده شده است.



در سرشماري سال 1320(سي سال پيش) شهر قم پنجاه و چند هزار نفر جمعيت داشت، در سال 1336(شانزده سال بعد) نود و ششهزار و كسري و طبق رقمي كه چند هفته پيش(فروردين 1350) روزنامه ها منتشر كردند، يكصد و شصت و چند هزار نفر و از لحاظ جمعيت، شهر نهم ايران بود،(جمعيت قم در دوره هاي مختلف، در بخش مربوط به تاريخ اجتماعي شرح داده خواهد شد).



و اما قبائلي كه به قم كوچ كرده يا كوچانده شده و در آن اقامت گزيده اند، نخست همانطور كه گفته شد، چند قبيله عرب بودند، خانداني از ديلم نيز در قم ميزيسته كه تا قرن ششم در اين شهر بوده اند.(320)



از قبائلي كه از قرنها قبل به قم آمده اند و اكنون نيز در قسمتي از روستاي اطراف، اقامت دارند، ايل خلج مي باشند كه اصلا از قبايل ماوراء النهر بوده اند و نويسنده از علت و زمان آمدن آنان به قم، اطلاع صحيح ندارد، همين قدر مي داند كه مسكن اصلي قوم خلج در فاصله هند و جستان،‌در پشت ناحيه غور بوده و خَلَجان از لحاظ خوي و لباس و زبان همانند تركان ديگر بوده اند.(321)



ساكنان خلجستان قم كه در مغرب شهر واقع است، همه خلج نيستند، خلجها به زبان خلجي كه ظاهرا‌ لهجه اي از تركي ماوراءالنهري است، سخن مي گويند؛‌جمعي ديگر به زبان تركي معمولي و بقيه زبانشان فارسي است.



قريه هاي ناحيه خلجستان عموما بسيار قديمي و پاره اي از آنها، از قبيل گيو به احتمال قوي از پيش از اسلام باقيمانده، نامهاي اين قراء نيز بيشتر فارسي اصيل است؛ چه شده است كه عده اي از اين دهات، به سكونت قم خلج اختصاص يافته؟ نويسنده اطلاع مستندي در دست ندارد.



ديگر از خاندانهايي كه از چند قرن پيش(ظاهرا در زمان صفويه) در قم متوطن شده اند، خاندان بيگدلي است كه از خاندانهاي معروف قم هستند.(322)



و اما قبائلي كه پس از انقراض صفويه، به قم آمده يا به قم آورده شده اند عبارتند از:



1ـ‌ عشاير بيگرلو(به كسر كَاف): كه ابتدا در سواحل آسياي صغير مي زيستند، پس از تيموريان به اصفهان آمدند و در دوره صفويه داراي مناصب عمده اي شدند و در فتنه افغان از اصفهان به كاشان آمدند و در زمان كريمخان زند، به قم كوچ كردند.



2ـ‌ ايل سعدوند: در زمان"محمد شاه قاجار"، آنان را از فارس به مشرق قم كوچ دادند.



3ـ عشاير گاييني: آنان را در شمال قم سكونت دادند، گاييني ها در ابتدا عهده دار امور حمل و نقل ديواني از راه شترداري بودند و سپس با ميل خود، از اين شغل استعفا كردند و يكباره به زراعت وگله داري پرداختند، مراتع گاوئيني ها در امتداد رودخانه ساوه و نزديك مراتع شاهسونها بود و از اين رهگذر مرتب بين آنان و شاهسونها نزاع رخ مي داد(323).



4ـ عشار عبدالملكي: در زمان قاجاريه از فارس به قم آمدند و مراتع جنوب قم را به دست آوردند غالب آنان، شتربان يا فراش حكومت بودند.



5ـ هفت طايفه ديگر در دوره قاجاريه از فاررس به قم آمدند كه به تدريج شتر و گوسفند و مراتعي در قم به دست آوردند.



6ـ از كرمانشاه عشاير شيني و كرزَه(كرزَه بر) به قم آمدند(324)



7ـ‌ گذشته از عشاير مزبور، طوايف و عشاير ديگري در زمانهاي مختلف از اطراف به قم آمدند و آنجا را وطن ساختند و امروز جزء مردم قم به حساب مي آيند؛ از قبيل: زند، زندوكيلي(كه از خاندانهاي معروف قم هستند) كَلهر، شاهسون، لَك كرزَه بر، كَله كو، عرب ميش مست و بغدادي و تركمان.



ناگفته نماند كه آمدن يا آورده شدن قبايل مزبور به قم، با مدفون بودن حضرت معصومه(ع) در قم، ارتباط چنداني ندارد ذكر اين موضوع استطرادي است و گرنه از بحث فعلي ما خارج است.

پاورقي

(318) قم چون شهري زيارتي و از طرفي شاهراههاي جنوب و غرب ايران از آن مي گذرد، شهري مناسب براي كسب و تجارت، است.



(319) از كشورهاي پاكستان، افغانستا، هند و از كشور افريقائي و از چند كشور عربي و از پاره اي كشورهاي ديگر دانشجوياني در قم به تحصيل اشتغال دارند.



(320) النقض: ص 164.



(321) شرح منيني بر تاريخ عتبي: ج 1، ص 88.



(322) نويسنده در ضمن مقدمهه اي كه بر ديوان شرر فرزند لطفعلي بيك آذر نوشته، شرحي درباره خاندان بيكدلي داده است.



(323) امروز خانواده گائيني از خانواده هاي معروف قم هستند.



(324) از كتاب مالك و زارع لمتون انگليسي به نقل از آرشيوهاي وزارت دارايي.