آقا ميرزا محمد تقي قمي و جمعيه التفريب.


در سال 1316 يا 17 شمسي كه نويسنده اين سطور تازه وارد دانشگاه شده بود و در ساعتهاي بيكاران براي تهيه كمك خرج خود در محضري، در مقابل بازار بزرگ تهران كار مي كرد، با آميرزا محمد تقي قمي، كه به آن محضر آمد و رفتي داشت مختصري آشنايي پيدا نمود، مي ديد كه او با سردفتر سخن از رفتن به مصر و تشكيل جمعيتي براي نزديك كردن فرقه هاي اسلامي به يكديگر در ميان مي آورد، وي ازيك خانواده روحاني قمي، معروف به حجه الاسلامي قمي بود كه در شمال قم در حدود مسيله، املاك و زمينهايي در اختيار داشتند.



آقاي قمي سرانجام بعد از تهيه مقدمات كار رهسپار قاهره شد، و قصد خود را با چندتن از علماي مصر از جمله شيخ محمود شلتوت مفتي مصر، و رئيس جامع الأزهر در ميان گذاشت، آنان به خوبي استقبال كردند و جمعيتي تشكيل داند با نام التَقريب بين المذاهِب الإسلاميه و مجله اي منتشر كردند بنام رساله الاسلام كه مطالب آن عموما مربوط به نزديك كردن مسلمانان به يكديگر بود، در مدتي متجاوز از بيست سال توفيق بسياري تصيب آن جمعيت شد، حتي چند كتاب از كتابهاي مهم شيعه از جمله مختصر الناع محقق حلي از طرف وزارت اوقاف مصر به چاپ رسيد، و تدريس فقه شيعه در جامع الأزهر تصويب شد، و شيخ محمود شلتوت مفتي بزرگ مصر فتوي داد كه عمل به مذاهب اسلامي كه داراي اصولي ثابت و مصادري شناخته شده هستند از جمله شيعه امامي اثنا عشري جائز است، اين جمعيت متجاوز از بيست سال فعاليت داشت، سپس در اثر عواملي كه اكنون مجال ذكر آنها نيست متوقف ماند و آقاي قمي به ايران بازگشت و پس از مدتي در اثر تصادم با ماشين بدرود حيات گفت.



شيخ محمود شلتوت در كتاب دعوه التقريب(ص 10) چنين نوشته است: شيخ محمد تقي قمي پيشواي مصلح و برادر من، نخستين كسي است كه علما را به مسأله تقريب دعوت كرد و به خاطر آن(از ايران به مصر) هجرت نمود، درباره جمعيه التقريب بين المذاهب و اقدامات مهمي كه در اين راه انجام يافت و نتيجه هاي ثمربخشي كه در اين زمينه عايد شد و توه به عواملي كه باعث از ميان رفتن آن گرديد، فرصت ديگري ضرورت دارد.