نقابت علويان در قم


از آمدن آل علي(ع) به قم و كثرت سادات در اين شهر، بارها سخن رفتهه است، بنابراين مسلم است كه از ابتداي تأسيس نقابت علويان، براي سادات مقيم قم نيز نقيبي معين شده بوده است.گرچه نويسنده از نخستين نقيب قم اطلاعي ندارد اما به نام جمعي از نقيبان قم، در كتب تاريخ وانساب برخورده است:



از جمله ابوعبدالله احمد، از فرزندن موسي مبرقع، كه در نيمه اول قرن چهارم نقيب علويان قم بود(188)و در نيمه دوم همين قرن ابوالحسن موسي بن احمد،‌كه مردي متواضع و فاضل بود، در عنفوانِ جواني در حداثت سن، نقابت سادات علوِيه قم و نواحي را به عهده داشتم و قسمات و وظايف و رسم و رسومات و مشاهرات سادات آبه(آوه) و قم و كاشان و خورزَن،(189)مجموع به دست و اختيار و فرمان او بود.(190)



عدد سادات قم و اطراف، در آن زمان از مردان و طفلان به سيصد و سي و يك نفر مي رسيد، و وظيفةِ هر يك از ايشان در ماه سي من نان و ده درهم نقره و هركس از ايشان كه وفات يافته بوده نام او را از كتاب مشاهره طرح كرده اند(191)(يعني نام او را از دفتر مربوط به حقوق بگيران يا ماهانه بگيران حذف كرده اند).



ديگراز نقباي قم علي بن حمزه، است كه بعد از ابي علي احمد بن علي شجري، نقابت علويان قم را دارا بوده است.



ديگر ابوالقاسم، پسر ابوجعفر بن حمزه، است كه جواني فاضل و عاقل بود و بعد از عمويش"علي بن حمزه" پيشوا و مقدم سادات شد و نقابت علويه قم را به او تفويض كرديد.(192)



ديگر"ابوالقاسم علي بن محمد بن حمزه" از فرزندان امام سجاد(ع) مي باشد كه نقيب قم بود و در ري وفات يافت و جنازه او براي دفن به قم حمل شد(193)، همچنين فرزند او"ابوجعفر محمد بن علي" كه او نيز در ري درگذشت و جسد او به قم حمل و به خاك سپرده شد.(194)



ديگر"عبدالله احمد بن محمد بن احمد الأَعرج" از اولاد"موسي مبرقَع" كه مردي فاضل و ديندار بود و نقابت طالبيين قم را عهده داشت و در سال 358 وفات يافت و در مقبره"موسي مبرقَع" مدفون شد.(195)



ديگر"محمد بن موسي بن أبي عبدالله احمد الرضوي المبرقعي"، از سادات بزرگ رضوي قم كه در سال 374 دختر"ابوالفتح بن العميد"(196)را به زني خواست.(197)



ديگر"ابوالقاسم حمزه بن احمد" كه از طبرستان به قم آمد و خود و فرزندش"ابوجعفر نقيب" و"ابوالحسن علي بن ابوالقاسم" و"حسين بن ابوالحسن" و"ابوجعفر محمد بن ابوالقاسم" و"أبوالقاسم علي بن ابي جعفر" جزءِ نقبا محسوب مي شوند.(198)



ديگر"ابوالقاسم علي بن شرف الدين محمد" كه از طرف مادر نوادة"خواجه نظام الملك"(وزير معروف ملك شاه سلجوقي) بود.



ديگر"عزالدين ابو محمد يحيي بن محمد علوي قمي واعظ"،‌نقيب قم و مازندران و همه عراق عجم(در قرن ششم)‌كه جاه و مال فراوان داشت و"علي بن عبيدالله بن الحسن بن حسين بن بابويه قم" كتاب فهرست علماي شيعه، را براي او و به نام او تأليف كرد.(199)



ديگر عزالدين مرتضي نقيب قمي، كه نقيب سادات تمام ايران در اواخر قرن ششم و از بزرگواران جهان و سيدي عاليقدر بود و به سمت علاءالدين خوارزمشاه به قتل رسيد.(200)



در قرن ششم؛ آل اَرقَط، از فرزندان عبدالله باهِر، فرزند امام سجاد(ع) در ري و قم نقابت داشتند.(201)



آخرين نقيبي كه نويسنده اطلاع دارد سيد احمد نظام الدين رضوي، است كه به موجب فرمان جهانشاه قره قريونلو، كه تاريخ آن جمادي اَلاولي سال 867 است و قمستي از متن آن بعدا در فصل مربوط به توليت آستانه قم، نوشته خواهد شد نقابت سادات قم و توليت آستانه را عهده دار بوده است.



در فرمان مزبور تصريح شده است كه اجداد او از طرف امير تيمور، و شاهرخ، اين دو سمت را دارا بوده اند.(202)

پاورقي

(188) منتقله الطالبيه از آثار قرن پنجم: صفحه 254.



(189) خورزن محلي و كوهي نزديك همدان"معجم ياقوت".



(190) مقصود مقرري سادات است كه آل بويه مي فرستاند,‌طبق نوشته طبقات اعلام الشيعه: صفحه 40,‌ميان"موسي" و"صاحب بن عباد" دوستي و خصوصيت بود و در نزد آل بويه، احترام بسياري داشت.



(191)‌ تاريخ قم: ص 220.



(192) تاريخ قم: ص 227.



(193)‌مشاهد العتره: ص 166.



(194) همان كتاب: ص 167.



(195) طبقات اعلام الشيعه القرن الرابع: ص 40.



(196) فرزند ابوالفضل بن العميد قمي پدر و پسر، از وزيران معروف و دانشمند آل بويه.



(197) موارد الأتحاف:‌ج 2,‌ص 83.



(198) ‌همان كتاب: ص 58.



(199) ابن الفوطي در مجمع الآداب في معجم الألقاب قسم اول از مجلد چهارم: ص 384.



(200) الفخري: ص 238.



(201) غايه الاختصار ابن زهره: ص 105.



(202)‌ در زمان صفويه سمت نقيب النقبايي وجود داشت و نقبا از موقوفات شاه عباس اول، سهمي داشته اند(عالم آراي عباسي: صفحه 144 و 152 و 761) اما نويسنده فرد مشخصي را در آن زمان به عنوان نقيب سادات قم، نيافته است. ناگفته نماند كه در زمان صفويه، نقيب به كسي هم كه از طرف حكمت مأمور تشخيص بنيچه اصناف بود گفته مي شد(تذكره الملوك).