هفت قلعه يا هفت محله


در"تاريخ قم "و "معجم البدان " به هفت قلعه يا قريه اشاره شده كه مقارن آمدن اشعريها به قم؛ در آن سرزمين وجود داشته است .



در حالي كه طبق شواهدي كه ذكر شد، شكي باقي نمي ما ند در اينكه قم درآن وقت شهر معتبر و معروفي بوده است .



بايد توجه داشت كه شهرهاي قديم ايران هر يك از چند قسمت (103)تشكيل مي يافته است كه هر قسمت ؛ از قسمتهاي ديگر جدا بوده و برج و باروي مخصوص به خود داشته است ، مي توان احتمال داد كه مقصود از اين نوع شهر سازي اين بوده است كه بهتر بتوانند در مقابل هجوم هاي ناگهاني دشمن مقاومت كنند ، و اگر قسمتي از شهر به چنگ دشمن افتاد مردم قسمتهاي ديگر بتوانند به پايداري خود ادامه دهند.(104) و به احتمالي ميان قسمتها يا محله هاي مختلف از راههاي زيرزميني ارتباط برقرار بوده است.



در عصر اسلام، اختلافات مذهبي كه در پاره اي از موارد به زد و خوردهاي خونين منتهي مي شدو نزاعها و تعصبات شهري و رقابتهاي محلي و از دوره مغول به بعد جنگ حيدري و نعمتي، عامل ديگري بود كه جدا بودن محله ها را از يكديگر ايجاب مي كرد، هر محله اي دروازه جداگانه داشت و شب هنگم اهل هر محلي دروازه خود را به روي محلات ديگر مي بستند.



موقعي كه مسلمانان به ايران حمله كردند، شهر تيسفون از هفت قسمت تشكيل مي شد كه هر قسمت به منزله شهري بود و از اين جهت نام تيسفون را به مداتن تبديل كردند، يعني كه اينجا يك شهر نيست بلكه چند شهر است. نيشابور و ري و اصفهان و شايد بسياري از شهرهاي ديگر ايران همين حال را داشته است.



بنابراين مطلب مذكور بايد گفته شود كه اين امر درباره قم هم صدق مي كند كه شهري قديمي و بزرگ بوده و از محله هاي گوناگون تشكيل مي يافته است.



اما نويسندگان اسلامي اين طور وانمود كرده اند كه شهرِ قمي وجود نداشته، تنها هفت قلعه با قريه نزديك به هم در اين مكان بوده كه با همت چند تن از بني الاشعر؛ به صورت شهري بزرگ درآمده است.(105)



در زمان يعقوبي(قرن سوم) ظاهرا قم از صورت هفت قلعه يا هفت محله خارج شده بوده و از دو قمست تشكيل مي يافته كه رودخانه، اين دو قسمت را از يكديگر جدا مي ساخته است، قسمت بزرگتر به نام منيجان(در تاريخ قم مجان) داراي يكهزار خانه بوده و قلعه اي از آنِ ايرانيانِ قديم در داخل آن قرار داشته است.



قسمت ديگر كميدان نام داشته و ميان دو شهر منيجان و كمندان رودخانه بوده كه پل هاي سنگي بر روي آن بسته بودند و به وسيله اين پل ها از قسمتي به قسمت ديگر مي رفته اند عبارت يعقوبي در اين باره چنين است:



"وَمَدينة قمَ الكبري يقال لَها مَنيجانَ وَ هِيَ جَليلَة القَدرِ يقال اَنَ فِيها اَلفَ دَربٍ وَداخِل المَدينَةِ حِصنٌ قَديمٌ لِلعَجَمِ وَ‌اِلي جانِبِها مَدِينَةٌ يقال لَها كمَندان وَ لَها وادٍ يَجري فيهِ الماء بَينَ المَدِينَتَينِ عَلَيهِ قَناطِر مَعقودَةٌ بِحِجارَةٍ يعبَر عَلَيها مِن مَدينَةِ مَنيجان اِلي مَدينَةِ كمَندانِ"(106).



اگر امروز بخواهيم، محل دو قسمت منيجان و كمندان را معين بكنيم با توجه به اينكه محل كميدان كه تبديل به زمين مزروعي شده كاملا معين و در شمال غربي خاكفرج و در حدود چهار امامزاده و اطراف شاهزاده سيد علي و نزديكي هاي راه سراجه و قنوات و در كنار راه قمرود بوده است و كميدان در سمت چپ رودخانه و در همين جا بوده كه اكنون به همين نام است و نهري مخصوص كه از رودخانه جدا مي شود و به نام نهركميدان است آن را مشروب مي سازد و محل پل ها از محاذي قبرستان وادي السلام فعلي، به طرف شمال در امتداد البرز قرار داشته است. بعدا نيز در اين باره سخن خواهد رفت.



قبل از اين تاريخ و در دوره هاي قبل از اسلام، محل شهر قم در مشرق با شمال شرقي قسمت منيجان بوده كه آثار و اطلال آن هنوز باقي است و شرح آن از بحث ما خارج مي باشد.


پاورقي

(103) معمولاً‌هفت قسمت، زيرا رد قديم به موجب عقايد مذهبي خود بر عدد هفت زياد اتكاء مي كرده اند.



(104) گاه اتفاق مي افتاد كه در شهري، محل سكونت هر خاندان يا قبيله اي از ديگران جدا بوده است و اين امر بيشتر در شهرهاي جديدالبناء اسلامي ديده مي شود.



(105) مؤلف"تقويم البلدان" گويد كه:‌اشعريها هفت قريه را تبديل به هفت محله كردند(ص: 410).



(106) البلدان يعقوبي(متوفي در سال 284) چاپ ليدن(ضميمه الأعلاق النفيسه) ص 273ـ274.