اسوه تاريخ


زهره عزتي

رتبه اول (مقاله ادبي) سطح دانش آموزان

سال دوم رشته علوم انساني



بسم الله الرحمن الرحيم

... به نام آن كه جميل است و دوستدار جمال و به نام خداوند هستي بخش و به نام او كه فرشته اي معصومه نام آفريد تا عرش از شنيدن نامش به لرزه درآيد.

معصومه جان؛

گويند كه لحظه اي است رؤيايي عشق آن لحظه هزار بار تقديم تو باد.

به وصف گل نشستن،‌كار دل باغبان است نه كار دل تارك مردگاني كه بي جان و بي روح اند و ضميري هميشه تهي از اخلاص دارند و آن كه گل است آراسته است و در انحناي ضمير باغبان جاي دارد.

آري؛ و تو همان گلي هستي كه من تارك مرده ناتوان در هيچ زماني نتوانم وصف تو گويم. بايد دل باغبان را جويا شد و آن را به سوي گل منهدم كرد. اما باغبان كيست؟! باغباني توئي و من ... و من به عجز و ناتواني خويش در هر لحظه اعتراف مي كنم. هر چه فكر مي كنم باغباني جز تو نمي جويم كه كار دل كند و آن را كه بايد، صاف و صيقلي حفر كند. محبت را، مهرباني را، صلح را، صفا و متانت و وقار و كرامت و شجاعت و قداست وعدالت را در ژرفاي وجودم حفر كند. نه در وجود من بلكه در وجود عالميان، آنان كه سر به سوداي عشق او گذارده اند و فطرت خويش را با عشق او در هم آميخته اند و راه او را پيش كرده اند، اما گاه و بي گاه و ناخودا خواسته به دست آن شيطان ملعون رانده شده از اين سرچشمه لايزال الهي غافل مانده اند.

تو آني كه در نظر آنان كه قطره اي از درياي وجودت را شناخته اند، مطلوبترين و برترين الگوي زن مسلمان هستي و تو آنقدر قديسي كه براي پذيرش الگويي چون تو تفسير و تمجيدي لازم نيست. او كه تو را چون الگويي نمونه پذيرش كرده است قطعاً در معصومه سيادتي مشاهده كرده است كه حكايت از خصال و صفات حسنه او مي كند. اگر حقيرترين عاشقان تو براي تفسير وجودت ظرف گنجايش ادراك در دست گيرند از "ميم معصومه"، "متانت، معصوميت و محجوبيت" و از "عين"‌او "عاطفه،‌عبوديت و عفاف" و از "صاد" او "صميميت، صفا و صداقت" و از "واو او"؛ "وحدت، وحدانيت و حب ولايت"‌و باز هم ادامه صفات سرچشمه "ميم او" را تكرار تا ذهنمان بيشتر به سوي وجود پاك و بي آلايش وي معطوف گردد و در آخر از "ـه" او‌ "هويت اهل بيت، هدايت عالميان و هجرت به سوي حقانيت"، خواهند آموخت و آن را القاء خواهند نمود تا ما زنان، مستانه از عشق معصومه عليها السلام الگويي نمونه بپذيريم وخصالي را كه از براي وي تا حد كمال بوده اند، ذره اي در وجود خويش دريابيم و بر خرمن غفلت ديگران نيز آتش عشق افروزيم تا دل و قلب آنان نيز با الگوپذيري از معصومه عليها السلام شعله ور گردد.

مع الأصف چند صباحي است كه اين شعار و انديشه غربي تحت عنوان "ما كه چون معصومين عليهم السلام نمي شويم"، در ذهن ما تداعي شده است و برخي از ما نيز آگاهانه و يا ناآگاهانه اين شعار را نه تنها در ذهن و جانمان پرورانده ايم بلكه اين روش ناشايست الگوپذيري را ترويج نيز نموده ايم؛ اما بحمدالله در تمام برهه هاي زمان، متفكران و روشنفكراني وجود داشته و دارند كه چون احساس مسئوليت مي كردند در پاسخ آن كوركورانه، اين منطق را پايه گذاري نمودند كه آري، ما كه آنان نمي شويم ولي قطره اي از درياي بي كران وجود آنان كه مي شويم. اين منطق نشانگر آن است كه ما انسانها خاك پاي معصومين كه مي شويم و با اين انديشه اندكي از ذهنمان گمراه شده به مسير خويش باز مي گردند و نيز مسبب آن مي شوند كه ما هر لحظه خويشتن را به الگوهايي همچون معصومه عليها السلام نزديك گردانيم.

... حال بررسي مي كنيم كه تعريف ما از الگوپذيري چيست و ما از الگوي خويش چه برداشتي مي خواهمي داشته باشيم؟! زناني كه معصومه عليها السلام را الگوي زندگي خويش انتخاب نموده اند، در واقع كمال بي منتهي را انتخاب نموده اند، از چنين انتخابي سرافراز ند و به اين انتخاب خويش در هر لحظه مباهات كرده و مي بالند.

شايد آنان در قيامت و در روز محشر پر مسئوليت تر از ديگران ظاهر شوند چرا كه بدترين ها همانگونه كه بيشترين عنايات به آن ها شده است، به همان ميزان نيز پذيرش و استفاده از خويش در قبال مسئوليتشان را مورد محاسبه قرار مي دهند و خدا كند كه ما در زمره عاشقان و متعمان معصومه عليها السلام قرار گيريم.

اي عاشقان معصومه، ماداميكه من حقير ترين عاشقان، دل به كرامت و شفاعت معصومه عليها السلام دارم، چرا شما كه منزه ترين عاشقان هستيد، جان نثارش نمي كنيد و از سرچشمه زلال معرفتش، خويشتن را سيراب نمي كنيد؟!

اگر به ژرفاي چگونگي الگوپذيري از معصومه عليها السلام بنگريم، در مي باييم كه اوست هميشه ما را به سوي خويش جلب مي كند و قطرهاي جاذبه ما مدتهاست از هم غافلند و يكديگر را نمي ربايند و اين سرچشم فيض اوست كه ما را در هر لحظه مي طلبد. حال دگر ما چه داريم كه به آن مباهات كنيم؟

تا به حال به اين موضع فكر كرده ايد؟‌ خوب كه پاسخ ها را سر و ته كرده و آن ها را روي هم مي گذاريم، مي بينيم كه هيچ در بساط خويش نداريم. هيچ...!

حال بايد جست و جو نمود. شايد بپرسيد جست و جو ديگر براي چه؟‌ و در پاسخ بشنويد براي تقرب به سوي باري تعالي و سر دادن تفسير العفو، العفو با واسطه محبوبترين افراد در نزد خداوند متعال، واسطه اي كه مي كوشيم تا وارسته رفتار و كردارش گرديم و اميد و آمال آن داريم كه در سايه سار رحمت خداوند توفيق روز افزون در راه رسيدن به اين خواسته خويش نصيبمان شود تا زنگار آينه هاي وجودي ما پاك گردد.

... به اميد آنكه سر معصوميت معصومه بر همه ما زنان شيعيان و به خصوص ما زنان و بانوان مسلمان ايراني به روشني و وضوح افشاء‌ گردد و ما از او كه آراسته ترين و وارسته ترين است،‌آراستگي و وارستگي باطن و ظاهر بپذيريم و افتخار آفريناني باشيم كه در قيامت و در سايه سار هدايت معصومه عليها السلام مهر افتخار الگوپذيري از معصومه عليها السلام را بر پيشاني داشته باشيم؛ و از درگاه خداوند خالق معصومه عليها السلام مي خواهيم كه ما را در زمره عاشقان و پيروان راستين او قرار دهد. ان شاء الله

معصومه اي كه عصمت و فخر دو عالم است

الگوي بهترين زن و برتر زعالم است