جوابيه حجت الاسلام و مسلمين محمدي اشتهاردي (5)


ضمن سلام و تشكر و آرزوي موفقيت براي شما، نظر شما را به پاسخ 14 سؤال پيرامون سيرة درخشان حضرت معصومه عليها السلام به ترتيب زير جلب مي كنم:

ج س 1. شناخت و معرفت حق حضرت معصومه عليها السلام از اين رو نيست كه او دختر امام و خواهر امام و عمه امام بود، گرچه اين جهت نيز عامل مضاعفي بر تكوين شخصيت آن حضرت است. بلكه شناخت او به اين است كه سيره هدفمند آن بانوي بزرگوار را از جهت عبادي، عرفاني، فرهنگي، اخلاقي، اجتماعي و سياسي بشناسيم و به ابعاد و زواياي زندگي درخشان او معرفت پيدا كنيم، تا الگو بودن او را درك كنيم و در الگوگيري از او بتوانيم بهره كافي و شافي ببريم، افزون بر اين كه مي توان از عنوان دختر و خواهر و عمه امام بودن او، علاوه بر دختر جسماني بودن، دختر معنوي را نيز استفاده كرد.

ج س 2. اين كه طبق زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام او در پيشگاه خدا داراي شأن مخصوص است، يعني داراي مقام و موقعيت مخصوصي است ، و به عنوان يكي از اولياي برجسته خدا، در بارگاه بي همتاي الهي مي درخشد، يك بانوي عادي نيست، بلكه در مقام قرب مخصوص الهي قرار گر فته، و شفاعت او مورد امضاي الهي و عنايات خاص باري تعالي است. اين مطلب نيز ما را بر آن مي دارد كه آن حضرت را بشناسيم تا علل وصول او به چنان مقام والا را بدانيم و در نتيجه الگوگيري ما از او ، شفاف و بدون دست انداز گردد.

ج س 3. خصوصياتي كه موجب شده حضرت معصومه عليها السلام را نسبت به ساير امام زادگان ممتاز سازد، بيشتر در رابطه با مقام معنوي و عرفان آن حضرت است. آن حضرت از همان خردسالي، عالمه، فهيمه، عابده و عارفه ممتاز زمان خود بود، و در غياب پدر، به سؤالات مردم پاسخ مي داد و در يكي از موارد، وقتي كه امام كاظم عليه السلام پاسخ سؤالات او را ديد، آن را پسنديد و در شأن او فرمود: "فداها ابوها؛ پدرش به فدايش باد" (6)

او داراي مقام عصمت صغري بود، هرگز گناه ـ و حتي ترك اولي ـ در زندگي او ديده نشد، او شباهت هاي بسيار به حضرت زهرا عليها السلام داشت، گوي آيينه جمال و كمال حضرت زهرا عليها السلام بود، يكي از شباهت هاي او به حضرت زهرا عليها السلام اين كه در دفاع از ولايت و رهبري حق، تلاش بسيار كرد، هجرت نمود و در اين راستا به مقام شهادت رسيد (چنان كه خاطر نشان مي شود) .

ج س 4. هجرت حضرت معصومه عليها السلام از مدينه به سوي خراسان، تنها ديدار خانوادگي از برادر نبود، بلكه اين ديدار به عنوان حمايت از مقام رهبري و ولايت بود، هجرتي كه همراه امام زادگان ديگر، نشان گر حضور آنها در صحنه، و جذب مردم به سوي تشيع و آرمان هاي حضرت رضا عليه السلام بود، شهادت امام زادگان بسيار، در كاروان هاي مختلف، از جمله همراهان او دليل آن است كه هجرت او علت ديگري جز ترويج مذهب و ياري امام راستين نداشته است.

ج س 5. آري هجرت حضرت معصومه عليها السلام به قم با هجرت حضرت رضا عليه السلام به خراسان، ارتباط كامل داشته است، و هر دو در جهت تقويت مباني تشيع، و تأييد تشكل هاي شيعي بود، و هيچ گونه ربطي به بعضي از سفرهاي منفعلانه كه در بعضي از تواريخ ضعيف نقل شده و قلم از ذكر آن شرم دارد نداشته است.

ج س 6. در بحث پيرامون عوامل گرايش ايرانيان در قرن دوم و سوم قمري به تشيع اين مطلب آمده كه يكي از عوامل مهم جذب ايرانيان به تشيع، ورود حضرت رضا عليه السلام به ايران و ورود امام زادگان به ايران به پيروي از آن حضرت بود، آنها به هر جا مي رسيدند، آيين ناب اسلام را كه در مذهب تشيع تبلور يافته تبليغ مي كردند، و در اين راستا بسياري به شهادت رسيدند، از جمله نقل شده: حضرت معصومه عليها السلام همراه جمعي از امام زادگان و بستگانش در كارواني ، مدينه را به سوي خراسان ترك كرد، وقتي كه اين كاروان به ساوه رسيد، مأموران مأمون (هفتمين خليفه عباسي) در ساوه جلو كاروان را گرفتند، و آنها را از حركت به سوي خراسان منع كردند، در اين وقت جنگ خونيني رخ داد به طوري كه حدود 23 نفر از همراهان حضرت معصومه عليها السلام و امام زادگان به شهادت رسيدند، و بقيه متواري گشتند، يكي از شهدا، حضرت ابراهيم عليه السلام برادر حضرت معصومه عليها السلام بود. سپس توسط يك زن، به غذاي حضرت معصومه عليها السلام مخفيانه زهر ريختند و به اين ترتيب آن حضرت را مسموم نمودند، او بيمار و بستري شد، و از همراهان خواست او را به قم ببرند، او را به قم آورند. در قم پس از شانزده يا هفده روز بستري بودن شيهد شده و به لقاء الله پيوست.(7)

گرچه حضرت معصومه عليها السلام در قم چندان عمر نكرد، ولي انتخاب قم و ورود ايشان به قم بيانگر آن است كه مي خواستند شيعيان را كه قم را مركز خود قرار داده بودند، تأييد كرده و آنها را از خود بدانند، به ويژه اين كه روايت شده وقتي آن حضرت در ساوه بيمار شد فرمود: پدر امام كاظم عليه السلام فرمود: "قم مركز شيعيان ما مي باشد".(8)

هجرت حضرت معصومه عليها السلام به قم وكشف راز وفات او و راز انتخاب قم براي سكونت و سپس ورود تدريجي امام زادگان بسيار به پيروي از حضرت معصومه عليها السلام به قم، اثر بسزايي در تقويت شيعيان و نشر مذهب تشيع و استواري مركزيت قم داشت و مي توانست وسيله هدفمند و مؤثري براي تحقق آرمان هاي حضرت رضا عليه السلام و علويان بوده و موجب دگرگوني هاي انقلابي بر ضد خلفاي عباسي شود، چنانكه شواهد تاريخي گواه آن است.

ج س 7. قم قبل از تشريف آوردن حضرت معصومه عليه السلام مركز تجمع شيعيان به سرپرستي اشعري ها و پايگاه تشيع در سرزمين مركزي ايران شده بود، قطعاً چنين پايگاه نوپا نياز به تأييد امامان و امام زادگان عليهم السلام داشت. ورود حضرت معصومه عليها السلام به قم روحي بود كه در كالبد شيعيان دميده شد، گرچه او در قم عمر كوتاه نمود، ولي وجود او شمعي فروزان بود كه محفل تاريك شيعيان را روشن مي ساخت و شهادت او تزريق خون مقاومت و استواري به رگ هاي شيعيان بود، تا بر تقويت سنگر خود بيفزايند و از روح پاك حضرت معصومه عليها السلام استمداد نمايند و با نور ولايت، محفل خود را روشن و گرم سازند. از اين رو چنان كه تاريخ و روايات نشان مي دهند، پس از ورود حضرت معصومه عليها السلام به قم، روز به روز بر آمدن امام زادگان و شيعيان به اين شهر افزوده شد و اين تجمع به تدريج آنها را بر دشمنان پيروز نمود، به طوري كه كم كم شيعيان بر قم و اطراف آن مسلط شدند.

مقايسه حوادث قبل از ورود حضرت معصومه عليها السلام به قم و بعد از ورود ايشان، بيانگر آن است كه تجمع و وحدت شيعيان بعد از رود آن حضرت، از نظر كمي و كيفي، بسيار بهتر از قبل بوده و باعث هجرت هاي فراوان از محدثين و علما و شيعيان به قم شد كه هر كدام رونق خاصي بر گسترش و تقويت تشيع در اين سرزمين داده اند. روشن است كه يكي از عوامل مهم اين رونق، هجرت حضرت معصومه عليها السلام به قم بوده است.

ج س 8 . چنان كه عرض شد، جنگ هاي مختلفي كه بين امام زادگان از جمله افراد كاروان حضرت معصومه عليها السلام با مخالفان و معاندان اهل بيت عليها السلام رخ داد و بسياري از امام زادگان به شهادت رسيدند، دليل آن است كه حاكمان وقت از هجرت آنها به ايران وحشت داشتند، چرا كه به يقين مي دانستند ورود آنها به ايران، موجب تقويت علويان و ساير مردم شده و آنها را بر ضد حكومت طاغوتيان بسيج خواهد كرد. بنابراين ترس حاكمان وقت، از شورش علويان بود و عكس العمل آنها، جنگ هاي پيشاپيش با امام زادگان بود تا آنها را قبل از تجمع در محضر امام رضا عليه السلام پراكنده سازند.

ج س 9. حركت حضرت معصومه عليها السلام از مدينه به سوي ايران يك هجرت عظيم و دسته جمعي براي اهداف امام رضا عليه السلام بود. به اين دليل كه در يك سفر عادي، آن همه كاروان ها و افراد از امام زادگان پراكنده و تار و مار و شهيد نمي شدند. حوادث خونين و رويارويي شديد مخالفان و وابستگان به عباسيان با آنها حاكي است كه حركت حضرت معصومه عليها السلام و همراهان به سوي ايران، هجرت براي تشييد و ترويج مذهب تشيع و حمايت از حضرت رضا عليه السلام بوده است.

ج س 10. به طور كلي از يك سو امامان عليه السلام و پيروان آنها در عصر خلافت امويان و عباسيان قرار داشتند، و در شرايط بسيار سخت خفقان و سانسور به سر مي بردند و غالباً در حال تقيه زندگي مي كردند، حتي گاهي نمي توانستند جواب مسائل عادي مردم را بدهند، از سوي ديگر در آن عصر تعداد تاريخ نويسان و محدثين بسيار كم بود و چنين نبود كه تمام مطالب را بنويسند و به آيندگان گزارش دهند، از اين رو بسياري از زواياي زندگي بستگان امامان عليه السلام مخفي مانده است، تا آنجا كه مثلاً در تعداد فرزندان امامان عليه السلام اختلاف شديد است، تا چه رسد به اينكه اوصاف آنها بيان گردد، با توجه به اين كه امكانات نگارش وتحرير، بسيار در سطح پايين بود و چاپ و نشر وجود نداشت. افزون بر اين دشمنان و مخالفان، اكثريت را تشكيل مي دادند و در كتمان فضايل آنها تعمد داشتند و دوستان نيز از روي تقيه دم فرو مي بستند.

ج س 11. گرچه شرايط اقتصادي عصر امام رضا عليه السلام و حضرت معصومه عليها السلام نسبتاً خوب بود، ولي شرايط سياسي و اجتماعي و فرهنگي در كنترل شديد طاغوتيان عباسي بود و بسياري را به جرم تشيع به شهادت رساندند و آنها بر اثر فشارها، در تقيه شديد به سر مي بردند، مثلاً شدت عمل هارون الرشيد و زنداني شدن امام كاظم عليه السلام بيش از چهار سال به فرمان او و سپس شهادت مظلومانه آن حضرت در زندان و شدت عمل متوكل عباسي همه بيانگر خفقان و فشارهاي بسيار سخت است. آري تنها در عصر خلافت مأمون عباسي حدود سه سال كه حضرت رضا عليه السلام در خراسان بود، آزادي نسبي به علويان و امام زادگان داده شد و اين آزادي نيز از روي تزوير بود كه طولي نكشيد و به خشونت شديد گراييد و موجب شهادت حضرت معصومه عليها السلام و حضرت رضا عليه السلام و احمد بن موسي (شاه چراغ) و بسياري ديگر شد.

ج س 12. متأسفانه در رابطه با شناخت سيره حضرت معصومه عليها السلام و چگونگي حركت و هجرت ايشان و جزئيات تأثير آن بر عالم تشيع، اطلاعات قابل توجه در دست نيست و در اين راستا تا آن جا كه بنده اطلاع دارم كمتر بحث و بررسي شده است. يك علت آن همان اطلاعات كم تاريخي است و علت ديگر كاهلي و سستي براي تحقيق و بررسي مي باشد. بعضي نيز مطالبي فشرده نوشته اند كه از جمله آنها كتاب هاي زير است:

1. اعيان الشيعه نوشته علامه سيد محسن جبل عاملي؛ 2. تاريخ قديم قم؛ 3. تاريخ جديد قم؛ 4. تاريخ مذهبي قم نوشته علي اصغر فقيهي ؛ 5. رابطه ايران با اسلام و تشيع نوشته نگارنده؛ 6. كريمه اهل بيت عليها السلام نوشته علي اكبر مهدي پور؛ 7. حضرت معصومه عليها السلام فاطمه دوم، نوشته نگارنده؛ 8 . حضرت معصومه ، چشمه جوشان كوثر، نوشته نگارنده؛ 9. زندگاني حضرت موسي بن جعفر عليه السلام، تأليف حسين عمادزاده؛ 10. گنجينه آثار قم، تأليف عباس فيض.

ج س 13. بررسي تاريخي و تجزيه و تحليل پيرامون شخصيت حضرت معصومه عليها السلام قطعاً مفيد و اثر بخش است و براي معرفي الگوهاي نمونه اسلام، از امور لازم مي باشد.

ج س 14. به نظر بنده بايد ارزش هاي والاي انساني را از قرآن و متن ناب اسلام، استخراج كرد و ميزان و ملاك ها و ويژگي هاي مطلوب براي الگوسازي را شناخت، سپس به سراغ تاريخ شخصيت ها رفت و با كندوكاو در سيره آنها در ابعاد مختلف و تطبيق آن با ارزش هاي والاي قرآني به تشريع و تجزيه وتحليل مطالب پرداخت.

ويژگي هاي الگوي مطلوب عبارتند از: علم و عرفان، تقوا و خودسازي، جهاد و پيكار با زشتي ها و دشمنان، احسان، تواضع، حلم، شجاعت، عدالت، عفت، سخاوت، وفاداري، امانت داري، مردانگي، ايثار و فداكاري در راه حق، پرهيز از هر گونه زشتي و بيهوده گرايي، استقامت، عبادت، اخلاص و...

در قرآن، حضرت مريم عليها السلام و حضرت آسيه (همسر فرعون) به عنوان زنان الگو معرفي شده اند، ولي همسر حضرت نوح عليه السلام و همسر حضرت لوط عليه السلام به عنوان الگوي كفر شناسايي گشته اند (چنان كه اين مطلب در آيه 10 تا 12 سوره تحريم آمده است) .

ما با بررسي زندگي اين چهار زن، مي توانيم ملاك هايي كه باعث الگو شدن براي خوبان است با ملاك هاي ديگري كه نماد بدان است را بشناسيم و بر همين اساس، الگوها را مشخص سازيم.

به اميد آن كه موفق باشيد و با نوآوري هاي سازنده و اثر بخش و مستند خود، بتوانيد قدم هاي استواري در معرفي شخصيت هاي نمونه اسلام برداريد.

والسلام