«متولي» و «توليت» در لغت


متولي در لغت به معاني مختلفي آمده است از جمله به معاني آن: سرپرست، جانشين، داراي ولايت، سركار و مباشري كه اداره امور مؤسسه، سازمان و يا كاري را بر عهده بگيرد.



و همچنين به كسي كه اداره امور بقعه اي از بقاع متبركه را بر عهده مي گيرد يا كسي كه امور املاك موقوفه را بر عهده دارد و سرپرستي و ذمه داري آن را به او واگذار نموده اند و او قبول كرده، متولي گويند.(2)



توليت نيز در لغت به معناي عمل و سمت متولي آمده، مثل: سرپرستي، چيزي را به آنچه خريده باشد به كسي فروختن، دست دادن، پي در پي شدن، برگردانيدن، خداوندي كردن، عمل دادن به كسي، نصب (مقابل عزل)، ذمه داري و واگذاري امور املاك موقوفه، ولايت دادن، و عهده دار بودن امور مزارات.(3)

پاورقي



2) ر. ك: «لغت نامه دهخدا» ج 40، ص 378؛ «فرهنگ فارسي معين» ج 3، صص 3849 - 3848؛ «فرهنگ فارسي عميد» ج 3، ص 2177.

3) ر. ك: همان، ج 13، ص 1141؛ ج 1، ص 1170؛ و صص 757 - 756.