چهار امامزاده معروف به امامزاده"ملاآقابابا"


بقعه مورد نظر مدفن چهار امامزاده در بلوار 15 خرداد واقع است كه قبلا به اين منطقه اراضي جمر و سعدآباد مي گفتند، و مدتي اين بقعه را بنام چهار امامزاده و زماني بنام امامزاده ملا‌ آقابابا(به اسم خادم آنجا) مي خواندند كه در رديف خاكفرج و گنبدهاي شاهزاده ابو احمد بن محمد حنفيه و شاهزاده سيد علي واقع مي باشد.



دراين بقعه بحكايت نامش چهار امامزاده مدفونند و مدفونين بنا بنوشته كتيبه ايكه در عكس هم مشاهده مي شود به اسامي شاهزاده حسن و شاهزاده حسين و شاهزاده ابراهيم و شاهزاده جعفر از اولاد حضرت سيد الساجدين امام زين العابدين(ع) هستند.



ولي بايد به جرأت گفت كه بطور تحقيق نميتوان تعيين كرد كه اين چهار شاهزاده مدفون در اين بقعه چه كساني مي باشند، اما چون شيوه نگارنده اين كتاب در اينست كه ابتداءا گفته ها و احتمالات نويسندگان و مورخين را نوشته و پس از آن مختار يك تن از علماي انساب را كه در اين زمينه نظر داده اند را بررسي نموده و اگر هم تحقيقات نگارنده خلاف اقوال هر يك از احتمالات داده شده باشد با مدارك متقن و مستند بيان مي نمايد و آنگاه به حالات خود مدفونين پرداخته و اگر از زندگاني آنها مطالبي در دست نبود پاره اي از حالات پدر و اجدادشان را متذكر خواهد شد، از اينروست كه احتمالات داده شده در مورد مدفونين در اين بقعه را ذيلا اشاره مي كنيم و قول اقرب بصواب را انتخاب و در حالات همان بحث خواهيم كرد.



بنابراين بايد گفت كه مرحوم ناصرالشريعه در كتاب(525)خود چند احتمال ذكر نموده اند كه بشرح زير است.



1ـ احتمال دارد كه شاهزاده حسين جناب حسين بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع) باشد و شايد هم حسن والد همين امامزاده حسين باشد.



2ـ احتمال دارد كه شاهزاده حسن جانب حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع) باشد.



3ـ و بنابر احتمالي حسين جناب حسين بن علي بن عمر بن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع) باشد.



اما مرحوم ناصر الشريعه براي احتمالات فوق خود هيچ دليلي را مبذول نداشتند، كه شايد نظر نامبرده از گفتار صاحب كتاب انوار المشعشعين بوده باشد كه جواب آن از نگارنده اين كتاب چنين است كه هيچ يك از علماي انساب ورود حسن بن حسين بن حسن افطس را به قم ثبت ننموده چه رسد كه پدر و پسر را در اين بقعه مدفون بدانيم، وانگهي مجرد ورود يك شخص در جائي دليل بر مدفون بودن وي نخواهد بود، پس بنابراين احتمال اول مرحوم ناصرالشريعه مردود مي باشد.



در جواب ا حتمال دوم هم بايد گفت كه در كتب انساب براي عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس فقط يك عقب بنام عبدالله ابو محمد الابيض ثبت نموده اند(526)و اگر هم فرزندي بنام حسن داشته كه از وي حسين بدنيا آمده است و منقرض گشته بود يقينا مي بايستي ذكري از آن در كتب انساب و تاريخ مي شد، لذا عدم نقل مورخين و سكوت علماء انساب، خود اقوي دليل برنداشتن فرزني بنام حسن مي باشد و اگر هم بگوئيم كه حسن بن عباس طبق قول صاحب تاريخ قم وجود خارجي داشته، لابد اشتباهي در نقل قول صورت گرفته چونكه هيچ دليلي بر مدفون بودن حسن بن عباس در اين بقعه موجود نيست و مجرد اسكان شخصي در يك شهر را نمي توان دليل بر مدفون بودن آن در يكي از بقاع دانست خصوصا دلائلي در دست است كه چهار تن از فرزندان علي بن عمر بن حسن افطس در اين بقعه مدفون مي باشند كه مرحوم علامه نسابه عباس فيض بر آن تصريح كرده و داستان هجرتشان و اولاد وي را با ذكر مدفنشان ذكر نموده است كه خواهد آمد.



صاحب كتاب(انوار المشعشعين)(527)هم مدفونين در اين بقعه را از احفاد حضرت امام سجاد(ع) به اسامي امامزاده حسين، امامزاده محمد، امامزاده احمد، امامزاده حسن كه مطابق مشهور بين مردم و موافق لوح مزارشان بوده است تعيين نموده و بيانات خود را بزيات نامه ايكه در بقعه نامبرده موجود بود متكي نموده ولي پس از آن هرچه نوشته با قيد احتمال و مدرك قرار دادن گفتار مؤلف تاريخ قم است، كه مي نويسد:



"محتمل است حسين مدفون دراين بقعه همان ابوالفضل حسين بن حسن باشد كه حالاتش در قسمت شاهزاده ابراهيم(528)قرب مشهد علي بن جعفر(ع) گفته شد و محمد را هم كه فرزند وي است، هر دو تن جد و پدر ابو العباس احمد مي باشند در اين بقعه مدفون دانست، وي در جاي ديگر مي نويسد كه ممكن است حسن مدفون در اين بقعه هم حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد بن حسن افطس برادر عبدالله ابيض مدفون در ري و محمد هم فرزند او باشد و سومي آنها هم احمد فرزند عباس بن عبد الله ابيض(529)باشد كه قبلا جواب اين احتمال بطور مبسوط از نگارنده اين كتاب داده شد، ولي دلائل صاحب كتاب انوار المشعشعين چنين است:



وي در كتاب خود بنقل از(تاريخ قم)(530)مي نويسد كه؛"ديگر از امامزاده هائيكه بقم آمدند عبدالله بن عباس بن عبدالله الشهيد بن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع) بود كه از بصره بقم آمد و او با علي بن محمد علوي صاحب زنج در بصره بود و چون صاحب زنج را در بصره بقتل رسانيدند عبد الله بن عباس با برادرش حسن بن عباس از بصره بقم گريخته و در آنجا متوطن شدند و از عبد الله بن عباس رد قم دو پسر به اسامي ابوالفضل عباس و ابو عبدالله حسين ملقب به ابيض و سه دختر به وجود آمدند و....



واز ابوالفضل عباس بن عبدالله بن عباس هم ابو علي احمد به وجود آمد ولي ابو عبدالله حسين ابيض بن عبدالله بن عباس از قم به ري رفت و اعقاب او در ري هستند.



و اما حسن بن عباس بن عبدالله شهيد برادر عبدالله بن عباس كه با هم از بصره بقم آمدند، از او فرزندي بنام ابوالفضل محمد بوجود آمد كه بسيار جوان عاقل و پارسا و قانع بود أنتهي".



پس از بيانات تاريخ قم چنين مستفاد شد كه عبد الله ابيض را برادري، بنام حسن بوده و مؤلف انوار المشعشعين چنين استدلال مي كندكه مشهور بودن اينكه عبد الله ابيض در ري مدفونست اصلي ندارد و احتمال دارد كه در قم مدفون باشد چونكه صاحب تاريخ قم نفرموده كه عبدالله ابيضاز قم بيرون رفته باشد اما قبر او معلوم نيست كه در كجا واقع است و آنكسي كه از قم به ري هجرت نموده ابو عبدالله حسين بن عبد الله ابيض بوده است(531) كه احتمال مي رود كنيه او(ابو عبدالله) تدريجا براسم او غلبه يافته باشد و بمرور ايام در لفظ ابوعبد الله هم تخفيفي راه يافته شده و بجاي ابو عبدالله حسين ابيض، عبد الله ابيض گفته شده باشد و نيز محتمل است كه عبدالله بن حسين بن عبد الله ابيض كه شاعر بوده است نيز با پدر خود حسين در آن بقعه مدفون شده و بقعه بنام عبد الله شهرت يافته باشد.



پس احتمالات مرحوم صاحب انوار المشعشعين چنين است كه اسامي زير در اين بقعه مدفون مي باشند؛



1ـ حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس ابن علي بن امام زين العابدين(ع).



2ـ محمد بن حسن بن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس ابن علي بن امام زين العابدين(ع).



3ـ عبد الله ابيض ابن عباس بن عبدالله الشهيد ابن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع).



4ـ احمد بن عباس بن عبدالله ابيض ابن عباس عبد الله الشهيد ابن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع). و دو احتمال ديگر داده شده بود كه در اول اين بخش ذكر گرديد.



اسامي مدفونين در بقعه چهار امامزاده



به استدلال مرحوم عباس فيض



مرحوم عباس فيض دركتاب خود(532)مي نويسد: در اين گنبد بحكايت نامش چهار امامزاده به اسامي ابو عبدالله حسين و ابو محمد حسن و ابو علي محمد و ابو طالب محسن مدفون مي باشند كه ابو عبدالله حسين پدر آن سه تن و نسبشان از قرار زير است؛



ابو عبدالله حسين بن علي بن عمر بن حسن الافطس ابن علي الاصغر ابن امام زين العابدين(ع).



قبل از آنكه كيفيت ورود ابو عبدالله حسين را بيان كنيم مقدمه‌ پاره اي از حالات اجدادش را ذيلا اشاره نموده تا نسبت به اين سلسله بيشتر آشنائي داشته باشيم.



علي بن امام زين العابدين(ع) كوچكترين فرزندان حضرته سجاد(ع) بود كه صاحب شرافت و جلالت قدر بوده و آثاري از فضايل و مناقب در او هويدا بود و امام سجاد(ع) او را بنام برادرش كه در كربلاء بشهادت رسيد نام گذاري نمود و وي را مكني به ابوالحسن گردانيد(533).



در كتاب مجدي(534)نوشته شده كه علي الاصغر مادرش ام ولد و با زيد و عمر برادر ابويني و در سن 30 سالگي در(ينبع) فوت كرده و قبرش در همانجا مي باشد.



بهرحال در تمام كتب انساب وتاريخ نسل علي الاصغر بن امام زين العابدين(ع) را از حسن افطس مي دانند(535).



مادر حسن افطس ام ولد بوده و قبل از آنكه وي بدنيا بيايد(درحاليكه حمل بوده) پدرش دار دنيا را وداع گفت، اما حسن كم كم رشد كرد تا اينكه جواني رشيد و شجاع شد و با محمد بن عبدالله بن الحسن نفس زكيه قيام نمود و پرچمي سفيد در دست داشت و هيچكس مثل او در سپاه نفس زكيه از حيث شجاعت و بي باكي پيدا نمي شد و وي بسبب طول قامت، رمح آل ابيطالب ناميده شد.



چون محمد نفس زكيه بشهادت رسيد و افراد او منهزم شدند، حسن افطس مخفي گرديد و هنگاميكه امام جعفر الصادق(ع) بعراق هجرت نمود نزد خليفه منصور دوانيقي رفت و به او فرمود: آيا مي خواهي به رسول خدا(ص) احساني كرده باشي؟ منصور گفت بلي يابن رسول الله(ص)، امام صادق فرمود: از سر تقصيرات حسن افطس در گذر و خليفه هم بقول نمود وحسن از مخفيگاه خود بيرون آمد(536).



اما مسئله سوء قصد حسن درباره امام صادق(ع) با كارد وعدم توفيق وي بر قتل امام معلوم نيست كه تا چه حد صحيح باشد زيرا درباره وي قدحي نرسيده است كه بر صحت امر دلالت كند و از كنيز امام جعفر الصادق(ع) بنام(سالمه) روايت شده:"هنگاميكه امام(ع) مريض شد و خوف بر اتلاف نفس خود نموده بود فرزند خود امام موسي(ع) را صدا زد و فرمود كه هفتاد اشرفي و اجناس ديگر به حسن افطس بدهد، سالمه گويد: من نزديك شدم و گفتم آيا شما به افطس چيزي مي دهيد مگر او نبود كه در مسيرتان كمين نمود تا شما را بكشد؟ حضرت فرمود: اي سالمه مي خواهي من از آن اشخاصي باشم كه خداي تعالي فرمود:(ويقطعون ما امر الله به ان يوصل)(537) يعني قطع مي كنند و مي برند چيزي را كه حقتعالي فرمان كرده كه بهم پيوسته دارند"(538).



حسن افطس را اولاد بسيار است اما عقب او از پنج(539)پسر به اسامي:



1ـ علي الحوري(540)2ـ الحسن ابو محمد المكفوك 3ـ عبدالله الشهيد 4ـ والحسين 5ـ عمر(541)اما عقب عمر به حسن افطس بن علي از يك پسر او بنام علي است كه ملقب به يرطله(542)بوده است.



و عقب علي بن عمر بن حسن افطس بن علي از پنج پسر او به اسامي زير مي باشد؛



1ـ ابوطاهر ابراهيم 2ـ عمر 3ـ ابوالحسن محمد 4ـ ابو عبدالله الحسين(543)5ـ احمد.



مرحوم عباس فيض مي فرمايد(544)كه"ابو عبدالله الحسين در اصفهان ساكن بود و داراي دو دختر و سه پسر به اسامي؛ ابوطالب محسن و ابو محمد حسن و ابوالحسن علي برطله كه با اين پنج نفر به قم هجرت نمود و در اين شهر هم او را پسري بنام ابي علي محمد الرئيس بوجود آمد(545).



از آن ميانه ابوالحسن علي برطله بن ابي عبدالله حسين بن علي بن عمر بن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع) از قم به آوه نقل مكان كرد و در آنجا ويرا پسراني به اسامي ابوجعفر محمد، و ابو محمد حسن برطله و ابو العباس طيب و ابو الحسين طاهر بوجود آمدند كه شاهزاده طيب و طاهر از آوه به قم آمده متوطن شدند و در همين شهر وفات يافتند كه الآن بقعه متبركه آنها در اطراف قم مزار مؤمنين مي باشد".



پس بنابر عبارات فوق و تصريح مؤلف كتاب(مجدي)(546)و(عمده الطالب)(547)ديگر هيچ جاي شك نيست كه مدفونين در اين بقعه شاهزادگان، ابو محمد حسن و ابو علي محمد و ابوطالب محسن پسران سيد جليل القدر شاهزاد ابو عبدالله حسين بن علي بن عمر بن حسن الافطس بن علي الأصغر بن امام زين العابدين(ع) مي باشند و احتمالات صاحب كتاب انوار المشعشعين هم مردود و طرد مي گردد.



توصيف گنبد و بارگاه چهار امامزاده از احفاد امام سجاد(ع)



اما بقعه مورد نظر از آثار قبل از صفويه ميباشد كه الآن از آثار تاريخي آن بجهت تعميرات و توسعه بعد از پيروزي انقلاب اسلام، چيزي نمانده گرچه يكي از مشاهد بسيار زيبا و پرمعنويت اين شهر محسوب مي شود چرا كه اطراف اين بقعه را درختاني پوشانده و در صحن آن زير سايه درختان زوار براي استراحت اسكان مي يابند و حقير كه چند مرتبه براي عتبه بوسي به آستان مبارك اين چهار امامزاده شريفياب شدم جمع كثيري از زوار را در گوشه اي از صحن زير درختان كه سفره اي انداخته بودند و مشغول تقسيم طعام نذري مي شدند ملاحظه و پي به جلالت قدر و منزلت شأن صاحبان اين قبر شدم.



اما اين بقعه داراي دو مدخل به صحن است كه اولي آن از سوي خيابان و متصل به كفشكني حرم باز مي شود و دومي آن داخل كوچه پشت امامزاده كه به صحن مشجر آن باز شده و در وسط اين صحن حوضي وجود دارد كه بطول و عرض تقريبي 4 متر مي باشد و در مقابل همين حوض مدخل اصلي روضه مطهر از صحن به حرم باز مي گردد كه بلافاصله چشم انسان به ضريح سنگ كاري شده از مرمر مي خورد كه درهر طرف اين ضريح دو پنجره مشبك از نقره و مطلا به عرض و ارتفاع 40 سانتيمتر كه براي انداختن نذورات به داخل مرقد استفاده مي شود، مشاهده مي گردد.



تمام جدار اين روضه مطهره از همان سنگهاي مرمري كه از ضريح استفاده شده مزين مي باشد و در جانبين ضريح هم دو حجره باز ومتصل به روضه مقدسه موجود است كه براي زواريكه قصد توسل دارند جاي وسيعي، ساخته شده است.



بر فراز بقعه، گنبدي هرمي شانزده تركي آراسته به كاشيهاي الوان به رنگ فيروزه كه با گلهاي كوچك مزين شده و در هر قسمت آن از بالا به پائين، اول اسم جلاله(الله) و بعد اسماء مباركه خمسه النجباء به ترتيب محمد(ص) علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) بچشم مي خورد كه به زيبائي گنبد زياده از حد، افزوده است و ارتفاع تقريبي گنبد هم از بام 4 متر مي باشد.



بقعه مورد نظر شكل مربع است كه با آجرهاي نمابندي آراسته گشنه و همچنانكه در تصوير هم مشاهده مي شود ايوان بقعه از صحن داراي چهار ستون كه بالاي هر يك توسط كاشيهائي به رنگ آبي و منقش به گل و بوته مزين گشته و در جانبين اين ستونها دو پنجره كه يكي مربوط به قسمت زنانه و ديگري از روضه مطهر و قسمت مردانه است مشاهده مي گردد كه بسيار پر جلوه و با وجود اشجار با صفا و زيبا گشته است.

پاورقي

(525)ـ تاريخ قم صفحه 130.



(526)ـ الشجره المباركه صفحه 177 و سراج الانساب صفحه 163 كه ايشان محمد را هم قائل شده اند.



(527)ـ انوار المشعشعين جلد 2 صفحه 89 و انجم فروزان صفحه 164.



(528)ـ قبلا در توصيف بقعه شاهزاده ابراهيم مدفون د رمحاذات بقعه‌ منسوب بعلي بن جعفر(ع) گفته شد كه چند احتمال در مدفونين اين بقعه مي باشد كه از جمله آنها جناب شاهزاده ابوالعباس احمد بن محمد بن حسين بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن علي بن امام زين العابدين(ع) باشد.



(529)ـ كتب انساب ذكري از ورود احمد بن عباس بن عبد الله الأبيض بن عباس بن عبدالله الشهيد بن حسن در كتبشان ذكر ننمودند.



(530)ـ تاريخ قم صفحه 228 و انجم فروزان صفحه 165.



(531)ـ بر مطلب فوق اكثر علماء انساب چنين گفته اند من جمله صاحب عمده الطالب و صاحب جنه النعيم.



(532)ـ گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 591.



(533)ـ نقل از منتهي الآمال جلد 2 صفحه 156.



(534)ـ انساب مجدي صفحه 211، الصول الفخريه صفحه 187.



(535)ـ سراج الانساب صفحه 159، الشجره المباركه صفحه 171، انساب مجدي صفحه 212، و انساب فخري صفحه 80، منتهي الآمال جلد 2 صفحه 157، عمده الطالب صفحه 304، الفصول الفخريه صفحه 187، تهذيب الانساب 253.



(536)ـ سراج الانساب صفحه 160 منتهي الآمال جلد 2 صفحه 157، عمده الطالب صفحه 305.



(537)ـ سوره مباركه بقره آيه شريفه 27.



(538)ـ عمده الطالب صفحه 306، سر السلسه صفحه 77 و الشجره المباركه صفحه 171.



(539)ـ مؤلف كتاب الشجره المباركه در صفحه 172 عقب حسن افطس را از 6 پسر او، و زيد المدائني مي داند.



(540)ـ حوري منسوب است به حوره و آن قريه ايست در اطراف فرات ولي بعضي از علما انساب(الخزري) و يا(الحريري) نوشته اند رجوع شود به كتابهاي، انساب مجدي صفحه 213، سر السلسله 78 و انساب فخري صفحه 80 و عمده الطالب صفحه 306.



(541)ـ در كتاب انساب مجدي است كه؛ اما عمر بن الافطس، فشهد فخا و له عده من الولد كثيره ببردعه و آذربيجان و قم و اصفهان و غير ذلك، كه مؤيد قول ما مبني بر مدفون بودن چهار امامزاده از نسل ايشان ميباشد.



(542)ـ برطله در ا نساب فخري صفحه 84 هم نوشته شده است.



(543)ـ در كتاب عمده الطالب تصريح شده كه ابو عبدالله الحسين در قم ساكن بوده است، صفحه 310.



(544)ـ گنجينه آثار قم جلد 2 صفحه 497.



(545)ـ مؤلف كتاب الشجره المباركه در صفحه 85 از كتاب خود فرزندان ابو عبدالله الحسين بن علي بن عمر را كه معقب بوده چهار تن به اسامي محمد، علي، حسن و احمد دانسته و ظاهرا ابوطالب محسن جز معقبين نبوده و ذكري هم از آن نشده است.



(546)ـ انساب مجدي صفحه 220 خط اول.



(547)ـ عمده الطالب صفحه 379.