در آستان كوثر


ترجمه زيارتنامه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام

نخست با ادب و فروتنى، بر آستان بى بى بايست و نجوا كن.

آغاز مى كنم به نام خدا و با يارى جستن از او و در راه او و بر شيوه فرستاده او درود خدا بر وى و خاندانش باد.

گواهى مى دهم كه جز «الله » خداوندگارى نيست: يگانه است و انبازى ندارد.

و گواهى مى دهم كه «محمد» بنده و فرستاده اوست.

خداوندگارا! بر محمد و خاندان او درود نثار كن.

پروردگارا! مرا صادقانه بدين آستان درآور و صادقانه از آن برون گردان.

و از پيشگاه خويش، نيرويى يارى بخش برايم پديد آور.

آنگاه به سوى ضريح نورانى اش بشتاب تا با فشاندن قطره اشكى بر ساحل اين درياى كرامت، جانت را بر جزيزه سبز سعادت، ميهمان چشم اندازهاى آبى اشراق سازى. در اين حال، به ياد آور سخن امام بزرگوار على بن موسى الرضا(ع) را كه به «سعد اشعرى قمى » فرمود:

«اى سعد! نزد شما مزارى است كه از آن ماست.» سعد پرسيد: «جان به فداى تو!

آيا مزار دختر امام موسى(ع) را مى گويى؟» امام فرمود:

«آرى، هر كس به حقيقت او آشنا گردد و او را زيارت كند، به بهشت دست مى يابد.

» هر گاه تو نيز بر مزار او حضور يافتى، بالاى سرش، رو به قبله بايست.

نخست سى و چهار بار بخوان: الله اكبر.

آنگاه سى و سه بار نجوا كن: سبحان الله.

و نيز سى و سه بار بگو: الحمدلله. پس آنگه زيارتنامه را چنين زمزمه كن: سلام مى كنم به آدم: بنده ناب و برگزيده خدا سلام مى كنم به نوح: پيام آور خدا سلام مى كنم به ابراهيم: دوست خوب خدا سلام مى كنم به موسى: دمساز خدا سلام مى كنم به عيسى: روح خدا! سلام مى كنم به تو اى فرستاده خدا اى بهترين آفريده خدا اى بنده ناب وبرگزيده خدا اى محمد ، زاده عبدالله اى واپسين پيام آور! سلام مى كنم به تو اى پيشواى مومنان اى على، زاده ابوطالب اى عهده دار عهد امامت از سوى پيامبر خداسلام مى كنم به تو اى فاطمه اى سالار زنان جهان سلام مى كنم به شما دو تن اى فرزندزادگان پيام آور مهر اى مهتران جوانان بهشتى سلام مى كنم به تو اى على، زاده حسين اى بزرگ پرستندگان اى خنكاى ديده بينايان سلام مى كنم به تو اى محمد، زاده على اى شكافنده ژرفاى دانش از پس پيامبر سلام مى كنم به تو اى جعفر، زاده محمد اى راستى پيشه اى نيك رفتار اى درست كردار سلام مى كنم به تو اى موسى،زاده جعفر اى همه پاكى اى پاك پاك سلام مى كنم به تو اى على، زاده موسى اى خرسند اى مايه خرسندى سلام مى كنم به تو اى محمد، زاده على اى خويشتن دار سلام مى كنم به تو اى على، زاده محمد اى از هر ناپاكى پيراسته اى پندآموز اى درست كردار سلام مى كنم به تو اى حسن، زاده على و سلام مى كنم به آن كه از پى وى عهده دار عهد امامت است خدايا! تو نيز سلام كن بر او كه روشنايى توست و چراغى كه تو برافروخته اى و دوست «دوست تو» و عهده دار عهد امامت از سوى آن كه عهده دارعهد تو بود و رهنمون تو براى آفريدگان.

سلام مى كنم به تو اى دختر فرستاده خدا اى دختر فاطمه و خديجه اى دختر پيشواى مومنان اى دختر حسن و حسين اى دختر سرپرست الهى امت اى خواهر سرپرست الهى امت اى عمه سرپرست الهى امت اى دختر موسى بن جعفر و پيشكش تو باد مهر و افزون بخشى خداوند! سلام مى كنم به تو و اميد مى ورزم كه خدا ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند و ما را در ميانه شما برانگيزاند و در آن آبگير كه از آن پيام آورشماست، ما را بار دهد و به آن جام كه از آن هموست، ما را بنوشاند همان كه جام گردانش على باشد، زاده ابوطالب و پيشكش همه شما باد، هر چه سلام خداوند است!

و نياز خواه ام از خدا كه شادمانى و گشايش را در ميانه شما به ما بنماياند و ماو شما را با نيايتان، محمد(ص)، يك جا گرد آورد و بهره آشنايى با شما را از مابازنستاند و همانا خدا، سرپرستى است توانا.

من به خدا نزديكى مى جويم با مهر ورزيدنم به شما و با كناره جستنم از دشمنان شما و با سرسپردنم به خداوند و به اين شيوه بسى خرسندم بى آنكه ناباورى به خويش راه دهم و بزرگى بفروشم و به آنچه محمد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.

بزرگ من، اى خدا! من، از اين رهگذر، ديدار تو را مى جويم و خرسندى ات را و سراى ديگر را.

اى فاطمه! در بهشت، شفيع من باش كه نزد خدا براى شفاعت، جايگاهى ويژه دارى.

خدايا! نياخواه توام كه زندگانى ام را به رستگارى پايان بخشى و اين «حال خوش » را از من باز نستانى كه جز با دست آويختن به خداى بلندپايه بزرگ هيچ نيرو و توانى نيست خدايا! ما را پاسخ فرما و نياز ما بپذير به بزرگوارى وسرافرازى ات و به مهر و بنده نوازى ات! و سلام خدا بر محمد باد و بر همه خاندان اوسلامى سراسر مهر و آفرين! اى مهر ورزترين مهر ورزان!


سيد ابوالقاسم حسينى (ژرفا)