اجمالى از زندگى كريمه اهل بيت عليهم السلام


نام و لقب مبارك

نام شريف آن بزرگوار فاطمه و القاب ايشان «معصومه»، «ستى»، و «فاطمه كبرى» است. پدرش حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا عليه السلام است.

از ولادت تا هجرت

آن حضرت اول ذى القعده سال 173هـ.ق در مدينه منوره به دنيا آمدند. و در سن 28 سالگى در روز دهم(1) يا دوازدهم(2) ربيع الثانى سال 201هـ.ق در شهر قم از دنيا رفتند.



سفر به شهر مقدس قم

در سال 200هـ.ق و يك سال پس از سفر تبعيدگونه حضرت رضا عليه السلام به شهر «مرو» حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام همراه عده‌اى از برادران خود براى ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهى ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند، ولى از آنجا كه در آن زمان مردم ساوه از مخالفين اهل‌بيت عليهم السلام بودند با ماموران حكومتى همراهى نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند كه عده‌اى از همراهان حضرت در اين حادثه غم‌انگيز به شهادت رسيدند.(3) حضرت در حالى كه از غم و حزن بسيار بيمار بود با احساس ناامنى در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد,، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مى‌باشد(4)؛ سپس حضرت به طرف قم حركت نمود.

بزرگان قم وقتى از اين خبر مسرت‌بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى كه «موسى بن الخزرج» بزرگ خاندان «اشعرى»، زمام شتر آن مكرمه را به دوش مى‌كشيد؛ ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصى «موسى بن الخزرج» اجلال نزول فرمود.(5) آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاى عمر پربركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهى به پايان رساند.

حضرت معصومه عليهاالسلام در حالى كه از غم و حزن بسيار بيمار بود با احساس ناامنى در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مى‌باشد؛ سپس حضرت به طرف قم حركت نمود.

غروب مهتاب در شهر ستارگان

سرانجام آن همه شوق و شور و شعف «از اجلال نزول كوكب ولايت و توفيق زيارت بانويى از تبار فاطمه اطهر»، با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت، مبدل به دنيايى از حزن و اندوه شد، و اين غروب غم انگيز عاشقان امامت و ولايت را در سوگ و عزا نشاند.

در رابطه با علت بيماري نابهنگام حضرت و مرگ زودرس آن بزرگوار گفته شده است(6) كه زنى در شهر ساوه ايشان را مسموم نمود كه اين مطلب با توجه به درگيرى دشمنان اهل‌بيت با همراهان حضرت و شهادت عده‌اى از آنها «در ساوه» و جو نامساعد آن شهر و حركت نابهنگام آن بزرگوار در حال بيماري به سوى شهر قم، مطلبى قابل قبول مى‌تواند باشد.

آرى آن حضرت كه مى‌رفت زينب‌وار با سفر پر بركتش سند گويايى بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير مامونى باشد، و همانند قهرمان كربلا پيام‌آور خون سرخ برادرى باشد كه اين بار مزورانه به قتلگاه (بنى‌عباس) برده مى‌شد، ناگاه تقدير الهى بر اين شد كه مرقد آن بزرگ حامى خط ولايت و امامت براى هميشه تاريخ، فريادگر مبارزه با ظلم و بى‌عدالتى ستم پيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيع علوى در طول قرون و اعصار باشد.

حرم حضرت معصومه

مراسم دفن كريمه اهل‌بيت عليهم السلام

بعد از وفات شفيعه روز جزا، آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند سپس به سوى قبرستان «بابلان» تشيع كردند ولى به هنگام دفن آن بزرگوار «به خاطر نبودن محرم»، «آل سع» دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردى به نام « قادر» اين كار را انجام دهد.

ولى قادر و حتى بزرگان و صلحاء شيعه قم هم، لايق نبودند عهده‌دار اين امر مهم شوند؛ چرا كه معصومه اهل‌بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد.

مردم منتظر آمدن «آن پيرمرد صالح» بودند، كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از سمت ريگزار به سوى آنان مى‌آيند وقتى نزديك جنازه رسيدند، پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا صلي الله عليه و آله را در داخل سردابى «كه از قبل آماده شده بود» دفن كردند و بدون اين كه با كسى تكلمى نمايند، سوار شده و رفتند، و كسى هم آنها را نشناخت.(7) به قول يكى از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار، امامان معصومى باشند كه براى اين امر مهم به قم آمدند.

پس از به پايان رسيدن مراسم دفن، موسى بن الخزرج سايبانى از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زمانى كه حضرت زينب سلام الله عليها، دختر امام جواد عليه السلام وارد قم شدند و قبه‌اى آجرى بر آن مرقد مطهر بنا كردند.(8)

و بدين سان تربت پاك آن بانوى بزرگ اسلام قبله‌گاه قلوب ارداتمندان به اهل‌بيت عليهم‌السلام و دارالشفاى دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.



قم و حضرت معصومه سلام الله عليها در احاديث

* امام جعفر صادق عليه السلام مي‌فرمايد:

سلام بر مردم قم، خداوند شهرهاي آنان را با باران سيراب مي‌كند، و بركت‌ها را بر آنان نازل مي‌كند، و بدي‌هاي آنان را به خوبي تبديل مي‌كند، آنها اهل ركوع و سجود و قيام و قعود هستند، آنان فقيه و دانشمند هستند، آنان اهل درك حقايق و روايات و عبادت نيكو هستند.(9)

* امام جعفر صادق عليه السلام مي‌فرمايد:

بهشت داراي هشت در است و يكي از آنها براي مردم قم است، و آنان در ميان مردم ساير شهرها بهترين شيعيان ما هستند، خداوند ولايت ما را در طينت آنان قرار داد.(10)

امام جعفر صادق عليه السلام مي‌فرمايد:

براي قم فرشته‌اي است كه بال‌هايش را بر آن گسترده است، هيچ ستمگري قصد بد به قم نمي‌كند مگر اين كه خداوند او را ذوب مي‌كند همانند ذوب شدن نمك در آب.(11)

* عفان بصري مي‌گويد: امام جعفر صادق عليه السلام به من فرمودند:

مي‌داني چرا قم ناميده شد؟ گفتم: خدا و پيامبرش و شما آگاه‌تريد. فرمود: قم ناميده شد چون اهل آن با قائم آل محمد صلي الله عليه و آله همراه مي‌شوند و با او قيام مي‌كنند و او را ياري مي‌كنند و استوار خواهند بود.(12)

رواق دختر موسى بن جعفر است اينجا حريم فاطمه بنت پيمبر است اينجا

در بهشت برين گر طلب كنى به خدا

ببوس با ادب آن را كه آن در است اينجا

زمين قم به مثل چون صدف بود آرى

وجود حضرت معصومه گوهر است اينجا

پاورقي

1- وسيله المعصوميه، ص 65، به نقل از نزهة الابرار.

2- مستدرك سفينة البحار، ج 8، ص 258.

3- زندگى حضرت معصومه، نوشته آقاى منصورى، ص 14. به نقل از رياض الانساب، تاليف ملك الكتاب شيرازى.

4- درياى سخن، تاليف سقازاده تبريزى، ص 12 به نقل از وديعه آل محمد، نوشته آقاى انصارى.

5- تاريخ قديم قم، ص 213.

6- وسيلة المعصوميه، نوشته ميرزا ابوطالب بيوك، ص 68، الحياة السياسيه للامام الرضا عليه السلام، نوشته جعفر مرتضى العاملى، ص 428.

7- تاريخ قديم قم، ص 214.

8- سفينة البحار، ج 2، ص 376.

9- بحار الانوار، ج 60، ص 217.

10- بحار الانوار، ج 60، ص 216.

11- بحار الانوار، ج 60، ص 217.

12- بحار الانوار، ج 60، ص 216.