لحظه حضور


لحظه حضور

محرمان حرم

زندگى در مكتب خداجويان به ارزش هايى برتر از اعتبارات مادى متكى است. از اين روى هر گاه اراده كنند زنجيرهاى تعلق را گشوده، چون مرغى سبك بال تا بى كرانه هاى كمال بال و پر مى گشايند.

درك راستين چنين مكتبى و تلاش در مسير آن، الگويى جاويدان فرا راه جويندگان ارزش هاى اصيل در عرصه انديشه و عمل قرار مى دهد. تاريخ گواهى مى دهد كه زنجيره آثار كمال يافتگان، از خلقت آدم تا به امروز، در هيچ برهه اى قطع نشده و رنگ نباخته است؛ و آنان با حضورى آسمانى حجت بر زمينيان گشتند. صفحات درخشان كتب تاريخى انباشته از نام پرافتخار راه يافتگان و پويندگان جاده هاى آرمانى واصلان كوى دوست است. در اين سلسله نور بانوان فضيلت گرا فراوانند؛ بانوانى كه با چنگ زدن به رشته ولايت الهى خود را از فرو رفتن در ارزشهاى خاكى رهانيدند و به مراتبى از درجات معنوى دست يافتند. گذر بر زندگى اين فرزانگان زمينى و درك لحظه هاى آسمانى شدن آنان، درهاى عروج را بر روى مشتاقان مى گشايد و براى لحظاتى ما را با كمال يافتگان همراه مى سازد. در اين مقاله منظومه اى از اختران را، كه بر گرد ماهتاب فضيلت ها جمع شده اند، معرفى خواهيم كرد.



لحظه حضور

الا و ان قم الكوفة الصغيرة؛ الا ان للجنة ثمانية ابواب ثلاثة منهما الى قم تقبض فيها امراة فى ولدى اسمها فاطمة بنت موسى و تدخل بشفاعتها شيعتى الجنة باجمعهم.

آگاه باشيد كه قم كوفه كوچك است؛ بدانيد، بهشت هشت در دارد كه سه در آن به سوى قم است. بانويى از فرزندان من در آنجا رحلت مى كند كه اسمش فاطمه دختر موسى است؛ به خاطر شفاعت او همه رهروان من وارد بهشت مى شوند.

آن روز كه صادق آل محمد(ص) در ميان ياران اين سخن را بر زبان راند، فرزندش امام كاظم (ع) كودكى خردسال بود. از آن روزها زمانى طولانى سپرى شد و حضرت كاظم (ع) بعد از سالها تحمل زجر و اسارت به ديدار حق شتافت و بار سنگين امامت را به فرزندش على بن موسى الرضا(ع) سپرد. دشمن خدا يگانه منبع انوار الهى را آرام نگذاشت و با ترفند شيطانى وليعهدى، او را ناگزير به مهاجرت به توس ساخت. سيل مهاجرت علويان و ديگر شيعيان از حجاز و ... در پى حضور امام رضا(ع) در ايران، موجب تقويت تشيع در اين سرزمين شد.فاطمه معصومه (س) كه داغ پدر بر قلبش سنگينى مى كرد، رنج راه به جان خريد و به شوق ديدار برادر پاى در مسير ايران نهاد. بر اساس برخى اخبار ايشان در اين مسافرت، تنها خادمى همراه داشتند. گروهى نيز همسفر بودن هارون يا حمزه برادر حضرت معصومه(س) را با ايشان قطعى مى دانند. يكى از محققين بر خلاف آراء عموم معتقد است: حمزه برادر فاطمه معصومه(س) به قم نيامد و شاهزاده حمزه مدفون در قم با شش واسطه به امام موسى كاظم عليه السلام متصل مى شود.

اما آنچه بيشتر مورد توجه پژوهشگران معاصر است روايت مربوط به حمله حراميان بنى عباس به كاروان مهاجران است كه در اين واقعه 22 تن به شهادت رسيدند و حضرت فاطمه معصومه(س) نيز توسط آنان مسموم شد. اين مطلب در حقيقت تاييد روايتى است كه همراهان حضرت در اين سفر را تا حدود چهارصد نفر دانسته و به حمله حراميان در ساوه نيز اشاره مى كند. بيمارى حضرت در ساوه آنچنان شدت يافت كه وى را از ادامه سفر بازداشت. آل سعد كه از سالها پيش دور از شرارت خلفا، در قم زندگى مى كردند، به محض اطلاع از بيمارى يادگار امام بر آن شدند وى را به قم انتقال دهند. موسى بن خزرج شبانه خود را به كاروان رساند، زمام شتر را گرفت، به سوى قم كشاند و نور ديدگان امام كاظم(ع) را در خانه اش جاى داد. حضرت معصومه تمام هفده روزى را كه در قيد حيات بود به عبادت گذراند و آنگاه براى هميشه چشم بر هم نهاد و به ديدار خدا شتافت. وفات حضرت معصومه را در سال 201 هجرى ثبت نموده اند.

آل سعد با اندوه تمام، سردابى براى دفن بدن مطهرش حفر كردند، تا وى را بعد از غسل و كفن، در قبر قرار دهند. بحث اين بود كه، چه شخصى جسم مطهرش را در قبر بگذارد، سرانجام توافق شد پيرمردى فرزانه و پرهيزكار اين كار را انجام دهد. در اين ميان دو سوار كه نقاب بر صورت داشتند از دور ديده شدند آنان به جمعيت نزديك شده از مركب به زير آمدند و بر جنازه مطهر فاطمه (س) نماز گزاردند و وى را دفن كردند.

موسى بن خزرج بر تربت شريفش سايبانى از بوريا بر پا كرد و باغ بابلان (منطقه نسبتا وسيعى) را به عنوان قبرستان وقف نموده، محل عبادتش را نيز براى مسجد در نظر گرفت.